نتيجه نهايی كه از اعمال بايد گرفته شود ، تقرب به ذات احديت است پسبحث خود را از معنی و مفهوم " قرب " آغاز میكنيم . تقرب به خدا يعنی چه ؟ انس ما با مفاهيم اعتباری و اجتماعی كه در زندگی اجتماعی به كارمیبريم غالبا سبب خطا و اشتباه ما میشود ، سبب میشود كه الفاظی كه درمعارف اسلامی آمده است از معنای حقيقی خود منسلخ شوند و مفهومی اعتباریو قراردادی پيدا كنند . ما آنجا كه كلمه " قرب " و نزديكی را در خارج از مفاهيم اجتماعی بهكار میبريم همان مفهوم حقيقی را اراده میكنيم ، مثلا میگوييم در نزديكیاين كوه چشمه ای است ، يا خود را به نزديك اين كوه رساندم در اينجامراد ما قرب واقعی است ، يعنی واقعا دوری و نزديكی فاصله خود را تا كوهدر نظر میگيريم و از كلمه " قرب " منظورمان اين است كه آن فاصله - كهيك امر واقعی است نه قراردادی - كمتر شده است اما وقتی كه میگوييم فلانشخص نزد فلان مقام اجتماعی قرب پيدا كرده است و يا میگوييم فلان شخص بافلان خدمت خود به فلان مقام نزد او تقرب حاصل كرد ، در اينجا منظورمانچيست ؟ آيا مقصود اين است كه فاصله ميان آنها كمتر شد ؟ مثلا سابقا درپانصد متری او قرار داشت و اكنون در صد متری اوست ؟ البته نه اگر چنيناست پس پيشخدمت در اطاق هر كسی از هر كس ديگر نزد او مقرب تر استمقصودمان اين است كه خدمتگزار در اثر خدمتش در روحيه مخدوم خود تأثيركرد و او را از خود راضی نمود و حال اينكه قبلا راضی نبود ، يا او را ازخود |