جوانب كارها را ملاحظه نمود ، و پس از بررسی دقيق معلوم شد از نظرجريانات عادی و طبيعی امكان پيروزی نظامی هست اما ابن عباس چون در عمقجريانهای سياسی كه بر امام میگذشت وارد نبود با سفر آن حضرت بكوفهمخالف بود . اين مقايسه صحيح نيست . در احد مسلمين آماده مبارزه و فداكاری بودند ونيرو به قدر كافی داشتند ، فقط يك اشتباه كه جماعت تيراندازان مرتكبشدند سبب شكست شد . اما در كوفه طبق اظهارات فرزدق و ديگران كه قلوبهممعك و سيوفهم عليك آمادگی نبوده است . صرفا احساساتی به نفع امام بودهاست نه آمادگی برای فداكاری . صفحه 68 : پس چنانكه در جنگ احد مخالفت تيراندازان را با دستور پيغمبر خدا (ص ) كه از حوادث پشت پرده بود نبايد در حريم ارزيابی رسول خدا ( ص )و پيش بينی پيروزی اردوی اسلام داخل كرد . همينطور حوادث پشت پرده كوفهرا كه باعث تسلط عبيدالله زياد شد نبايد در حريم ارزيابی امام حسين ( ع) از اوضاع سياسی عراق داخل كرد زيرا اينگونه حوادث پشت پرده از نظرجريانهای عادی قابل پيش بينی نيست . مؤلف مدعی است كه امام واقعا وضع عراق را از نظر حكومت ارزيابی كردو مساعد ديد و اتفاقا غلط از آب درآمد . ممكنست كسی بپرسد : اگر امام حسين ( ع ) قصد تشكيل حكومت داشت پسچه امتيازی بر عبدالله زبير داشت كه او هم برای تشكيل حكومت |