و حال آنكه دو خليفه پيشين شفاعت عثمان را برای برگرداندن آنها به مدينهقبول نكردند ، و همان مروان سبب اصلی فتنهها و قتل عثمان شد . امويها بعد از حكومت عثمان بر بيت المال و مناصب دست يافتند . دوعامل ثروت و مناصب را در دست گرفتند ، فقط يك عامل قوی و نيرومند راكسر داشتند كه ديانت بود . بعد از قتل عثمان ، معاويه با يك طراری وزبردستی عجيبی بر اين عامل هم دست يافت و آن را هم استخدام كرد و اينجابود كه توانست سپاهی به نام دين و با نيروی دين عليه شخصی مانند علی بنابی طالب عليه السلام تجهيز كند . معاويه بعدها در زمان خلافتش با اجيركردن روحانيون امثال ابوهريره كاملا عامل روحانيت را علاوه بر عامل ديانتاستخدام كرد و به اين اعتبار چهار عامل شد : عامل سياست و پستهای سياسی، عامل ثروت ، عامل ديانت ، عامل روحانيت و طبقه روحانيين . حيف وميل كردن بيت المال و دست بدست كردن مناصب به وسيله امويها در عهدعثمان موجب نارضايتی عمومی شد چه آنها كه اهل دنيا بودند و چه آنها كهاهل دين بودند . اهل دنيا بر دنيای خود نگران بودند و نمیتوانستند ببينندكه میخورند حريفان و آنها نظاره كنند ، و اهل دين هم كه میديدند اصولاجتماعی اسلام دارد از بين میرود . اينست كه میبينيم مثلا هم عمر و عاص وزبير مخالف بودند و هم ابوذر و عمار . عمر و عاص گفت : بر هيچ چوپانینگذشتم مگر آنكه او را بر قتل عثمان تحريك كردم ، و وقتی كه خبر قتلعثمان را شنيد |