می نويسد به نام " روضة الشهداء " . ] اين مرد واعظ است و چون اهلسبزوار و بيهق بوده و آنجا مركز تشيع بوده ذكر مصيبت هم میكرده است .اين مرد تا توانسته ساخته و پرداخته و حتی اسمهايی در اين كتاب هست ازاصحاب و از مخالفين كه معلوم است مجعول است و ظاهرا از خود ساخته .بعد اين كتاب چون فارسی بوده به دست مرثيه خوانها میافتد و سند و مدركآنها میشود كه اين كتاب را از رومی خ واندهاند و به همين مناسبت آنهارا روضهخوان گفتهاند ، و اين كتاب بعد بجای همه كتابهای درست ، منبع ومأخذ روضههای دروغ شده است . اين كتاب در اواخر قرن نهم يا اوايل قرندهم نوشته شده است زيرا ملا حسين كاشفی در 910 وفات كرده است . بعد دراواخر قرن سيزدهم و اوايل قرن چهاردهم كتاب ديگری كه صد چوب به سر آنكتاب زده به نام " اسرار الشهادش " نوشته و چاپ میشود و كار رامیرساند به آنجا كه رساندهاند . البته كتابهايی از قبيل " محرق القلوب" نيز بی تأثير نبودهاند . تحريفهای لفظی از قبيل : داستان ليلی و علی اكبر ، داستان عروسی قاسم ،داستان آب آوردن حضرت ابی الفضل در كودكی برای امام حسين ، آمدن زينبدر حين احتضار به بالين ابا عبدالله ( ع ) ، عبور اسرا در اربعين از كربلا، عدد مقتولين ، هاشم بن عتبه با نيزه هجده ذرعی ، روز عاشورا 72 ساعتبود ، امام حسين بازی شاهان از مكه خارج شد ، بی خبر بودن امام سجاد ( ع) از وقايع ، افسانه اسب آوردن زينب برای ابا عبدالله و بوسيدن گلوگاهآن حضرت ، بيهوش شدن امام سجاد ( ع ) و امام صادق ( ع ) . |