اما مسلم در جواب ابن زياد گفت : " چنين نيست ، بلكه من خود به اينشهر نيامدم كه مردم را پراكنده سازم ، مردم اين شهر به ما نامهها نوشتندو در آن نامهها يادآور شدند كه پدرت " زياد " نيكان آنها را كشت وخونشان را ريخت و چون بيدادگران و زورگويان دنيا با آنها رفتار كرد . ماآمديم تا عدالت را برقرار سازيم و مردم را به حكم قرآن مجيد دعوت كنيم" . به هر حال اين تحريف نگرفت و مورخی در جهان پيدا نشد كه آنچنانقضاوت كند . تنها قاضی ابن العربی اندلسی بود كه گفت : . . . 5 - اما تحريفاتی كه لفظا يا معنی در حادثه عاشورا شده است : تحريفات لفظی ( 1 ) : الف - داستان شير و قصه ( 2 ) كه متأسفانه در " كافی " نيزپاورقی : 1 - اين تحريفات لفظی را چه عاملی به وجود آورده است ؟ به طور كلیشخصيتهای بزرگ جهان از طرف مردم عوام موضوع افسانهها قرار میگيرند .وقتی كه مردم برای بوعلی سينا افسانه میسازند ، وقتی كه رستم و سهرابافسانهای خلق میكنند . قهرا برای علی بن ابی طالب ( ع ) و حسين بن علی (ع ) نيز افسانه میسازند نظير افسانه ضربت علی در خيبر و آسيب بدن و بالجبرئيل ، و نظير هفتصد هزار نفر بودن دشمن در كربلا و هفتاد و دو ساعتبودن روز عاشورا . اينجا است كه بايد قصه كسی [ را ] كه گفت نيزه سنانبن انس شصت گز بود و شخصی گفت نيزه شصت گزی در دنيا كسی نديده است ،و او گفت آن را خدا از بهشت برايش فرستاده بود ، [ به ياد آورد ] .عامل ديگر كه اختصاصی است ، موضوع گريانيدن بر حسين است كه بعدادرباره تأثير اين عامل سخن خواهيم گفت . 2 - در " منتخب " طريحی و " اسرار الشهادش " در بندی ، از يك مرداسدی نيز نقل شده كه شبها شيری میآمد و عاقبت معلوم شد كه آن شير ، علیبن ابی طالب است العياذ بالله |