انسانی بوده است . ارزشهای اخلاقی منهای مذهب در حكم اسكناس بدونپشتوانه است كه زود بیاعتباری اش روشن میشود . . 3 آزادی از اسارتهای اجتماعی نقش پيامبران در مبارزه با استبدادها و اختناقها و درگيری با مظاهرطغيان ، از اساسیترين نقشهاست قرآن بر اين نقش پيامبران تاكيد فراواندارد : اولا به پاداشتن عدل را به عنوان هدف بعثت و رسالت ذكر میكند ،ثانيا در داستانهای خود درگيريهای پيامبران را با مظاهر استبداد مكرريادآوری میكند و در برخی آيات خود تصريح میكند كه طبقه ای كه باپيامبران همواره در ستيز بوده اند ، اين طبقه بوده اند . سخن ماركس و پيروانش كه دين و دولت و ثروت سه چهره مختلف از طبقهحاكم و بر ضد طبقه محروم و مظلوم بوده اند ، ياوه ای بيش نيست و بر ضدحقايق مسلم تاريخی است . " دكتر ارانی " در توجيه نظريه ماركس میگويد: " مذهب همواره آلت دست طبقه مقتدر و هيات حاكمه جامعه است و برایمغلوب كردن طبقه زيردست همواره تسبيح و صليب با سرنيزه در يك صفحركت مینمايند " ( 1 ) . برای قبول اين گونه توجيهات از تاريخ و اين گونه فلسفه تاريخها تنهايك راه وجود دارد : چشمها را هم گذاشتن و واقعيات تاريخی را ناديدهگرفتن . علی قهرمان تيغ و تسبيح است ، هم مرد تيغ است و هم مردپاورقی : . 1 مجله " انترناسيوناليست " ، نقل از كتاب " اصول علم روح "دكتر ارانی . |