ملغی میشود . . 4 زندگی گرايی : اسلام يك دين زندگی گراست نه زندگی گريز ، لهذا با" رهبانيت " به شدت مبارزه كرده است : « لا رهبانية فی الاسلام » ( 1 ) . در اسلام ، رهبانيت نيست . در جامعه های كهن هميشه يكی از دو چيز وجود داشت : يا آخرت گرايی وزندگی گريزی ( رهبانيت ) و يا زندگی گرايی و آخرت گريزی ( تمدن ، توسعه) اسلام آخرت گرايی را در متن زندگی گرايی قرار داد از نظر اسلام راهآخرت از متن زندگی و مسؤوليتهای زندگی دنيايی میگذرد . . 5 اجتماعی بودن : مقررات اسلامی ، ماهيت اجتماعی دارد ، حتی در فردیترين مقررات از قبيل نماز و روزه چاشنی اجتماعی در آنها زده شده استمقررات فراوان اجتماعی ، سياسی ، اقتصادی ، حقوقی ، جزايی اسلام ناشی ازاين خصلت است ، همچنانكه مقرراتی از قبيل جهاد و امر به معروف و نهیاز منكر ، از مسؤوليت اجتماعی اسلامی ناشی میشود . . 6 حقوق و آزادی فرد : اسلام در عين اينكه دينی اجتماعی است و بهجامعه میانديشد و فرد را مسؤول جامعه میشمارد ، حقوق و آزادی فرد راناديده نمیگيرد و فرد را غير اصيل نمیشمارد فرد از نظر اسلام ، چه از نظرسياسی و چه از نظر اقتصادی و چه از نظر قضايی و چه از نظر اجتماعی ،حقوقی دارد ، از نظر سياسی حق مشورت و حق انتخاب و از نظر اقتصادی حقمالكيت بر محصول كار خود و حق پاورقی : . 1 نهاية ابن اثير ، ج 2 ، ص . 280 |