يعنی سن علی در اين حدود بود كه اولين آيات قرآن بر پيغمبر اكرم نازل شدو علی مانند تشنه ای كه به آب زلال برسد آنها را فرا میگرفت و تا آخرعمر پيغمبر در راس كاتبان وحی قرار داشت علی حافظ قرآن بود و هميشهقرآن را تلاوت میكرد ، شبها كه به عبادت میايستاد با آيات قرآن خوشبود با اين وضع اگر سبك قرآن قابل تقليد میبود ، علی با آن استعدادبینظير در سخنوری و فصاحت و بلاغت كه بعد از قرآن نظيری برای سخنشنمیتوان يافت ، میبايست تحت تاثير سبك قرآن از سبك قرآن پيروی كند وخود به خود خطابه هايش به شكل آيات قرآن باشد ، اما میبينيم سبك قرآنبا سبك علی كاملا متفاوت است . آنگاه كه علی در ضمن خطابه های غرا و فصيح و بليغش آيه ای از قرآنمیآورد كاملا متمايز است و ستاره ای را ماند كه در مقابل ستارگان ديگردرخشش فوق العاده دارد . قرآن موضوعاتی را كه معمولا زمينه هنرنمايی بشر در سخن سرايی است وافراد بشر اگر بخواهند هنر سخنوری خويش را بنمايانند آن زمينه ها راانتخاب میكنند و سخن خويش را با پيش كشيدن آنها زيبا میسازند ، از فخر، مدح ، هجو ، مرثيه ، غزل و توصيف زيباييهای طبيعت ، مطرح نكرده ودرباره آنها داد سخن نداده است موضوعاتی كه قرآن طرح كرده همه معنویاست ، توحيد است ، معاد است ، نبوت است ، اخلاق است ، احكام است ،مواعظ است ، قصص است ، و در عين حال در حد اعلای زيبايی است .هندسه كلمات در قرآن بینظير است ، نه كسی توانسته يك كلمه قرآن راپس و پيش كند بدون آنكه به زيباييهای آن لطمه وارد سازد و نه كسیتوانسته است مانند آن بسازد . قرآن از اين جهت مانند |