آيا هسته اصلی ، اصل جهش در طبيعت و انقلاب در تاريخ است ؟ هگل كهپدر ديالكتيك جديد است از اين اصل به عنوان يكی از اصول ديالكتيك يادنكرده است و همچنين ماركس قهرمان ماترياليسم ديالكتيك . اين اصل درقرن نوزدهم در زيست شناسی جزء اصول تكامل شناخته شد و فردريك انگلسشاگرد كارل ماركس آن را جزء اصول ديالكتيك قرار داد . امروز اين اصل درزيست شناسی اصلی مسلم است و از مختصرات هيچ مكتبی شمرده نمیشود ، پسهسته اصلی چيست ؟ آنچه از مختصات اين مكتب و ما به الامتياز آن از ساير تفكرات است ودر حقيقت هسته اصلی تفكر ديالكتيكی بايد شمرده شود دو چيز است : يكیاين كه همچنانكه واقعيت خارجی كه موضوع انديشه است وضع ديالكتيكی دارد، خود انديشه نيز وضع ديالكتيكی دارد . يعنی انديشه مانند طبيعت عينیمحكوم اصول چهارگانه فوق است . در اين جهت هيچ مكتب ديگر با اين مكتبهمراه نيست ( 1 ) . ديگر اينكه اين مكتب تضاد را به اين صورت تعبير میكند كه هر هستی درذات خود متضمن نيستی است و از پاورقی : 1 - در جلد اول " اصول فلسفه و روش رئاليسم " بحث نسبة كافی دربارهاين مطلب شده است . |