حديث نبوی نقل كرديم ، هر عمل نيكی در نردبان تكامل ، بالاتر هم دارد جزشهادت . و از طرف ديگر انتقال به جهان ديگر است كه امری محبوب ومطلوب و مورد آرزوی اولياء الله است . اينست كه میبينيم مثلا علی عليه السلام آنگاه كه میبيند مرگش به صورتشهادت نصيبش شده از خوشحالی در پوست نمیگنجد . علی عليه السلام در فاصله ضربت خوردن تا وفات ، جملههای زيادی دارد كهدر كتب و از آن جمله در نهج البلاغه مسطور است . يكی از آن جملهها در همين زمينه است : « و الله ما فجانی من الموتوارد كرهته و لا طالع انكرته و ما كنت الا كقارب ورد و طالب وجد » .يعنی به خدا قسم هيچ امر مكروه و خلاف انتظاری برای من رخ نداده است .همان رخ داده كه میخواستم ، به آرزوی خود كه شهادت است رسيدم . مثل منمثل كسی است كه شب تاريك در جستجوی آب در صحرائی میگردد و ناگاه چاهآبی و يا سرچشمهای پيدا میكند . مثل من مثل جويندهای است كه به مطلوبخود نائل شده باشد . حافظ به همين جملهها نظر دارد آنجا كه میگويد :
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند |
اندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند |