كشتار زياده روی كند و همانا او پيروز است حال ای مردم شما میگوئيد مادر مقابل اين جنايت بزرگ كه بر اسلام وارد شد ، سكوت كنيم ؟ مردم همگفتند نه ، نه ، ما با جان و دل حاضريم جهاد كنيم آن وقت مردم را جمعكرد و به جنگ با علی عليه السلام آمد پس معاويه از خودش نيروئی نداشت، از نيروی پيغمبر استفاده كرد ، از نيروی قرآن استفاده كرد بعد معاويه ،زيادبن ابيه ، يك جلاد خونريز را برای مردم میفرستد ، آن وقت مردم چهمیگويند ؟ میگويند اينهم اسلام ، اينهم دين ، ببين حاكم اسلامی چه میكند ؟آن وقت زبان معاندين دراز میشود سپس امام عليه السلام میفرمايد : « و لكن يؤخذ من هذا ضغث و من هذاضغث فيمزجان ! » و ليكن از حق قسمتی و از باطل قسمتی گرفته میشود ومخلوط میشوند يعنی يك مشت از حق و يك مشت از باطل را با يكديگر مخلوطمیكنند و به خورد مردم میدهند مانند كسی كه در گندم مقداری ارزن قاطیمیكند و به نام گندم به مردم میفروشد ! مردم وقتی شب آن را خوردند فردااثرش را میبينند و میفهمند آنچه ديشب خورده اند نان گندم نبوده است« فهنا لك يستولی الشيطان علی اوليائه و ينجوا الذين سبقت لهم من اللهالحسنی » ( 2 ) ، در اينجاست كه شيطان بر دوستان خودش مسلط میشود يعنیابزار شيطان هم حق است ، حق مخلوط شده با باطل ، حقی كه لباس باطلپوشيده است اين همان معنائی است كه از آيه استفاده میشود كه باطل از حقتغذيه میكند ، خودش نيرو ندارد ، از آن نيرو پاورقی : 1 و 2 - نهج البلاغه فيض الاسلام ، خطبه 50 ، صفحه . 137 |