او انجام داده است . ولی در عين حال كه همه اينكارها را میكرد ، زاهدبود اتفاق میافتاد كه میرفت در آن باغستانهای مدينه كه مربوط به اهلكتاب و غير مسلمانان بود و برای آنان كار میكرد ، خدمت میكرد ، مزدمیگرفت و بعد مزد او بود كه تبديل به نان میشد به خانه اش گندم میآورد، جو میآورد و صديقه طاهره سلام الله عليها با دست خودش آنها را آردمیكرد ، میپخت و در عين حال وقتی كه به محتاجی ، به مسكينی ، به يتيمی ،به اسيری برخورد میكردند فورا او را بر خودشان مقدم میداشتند اين بودمعنی زهد علی عليه السلام ، شما اين جور زاهد را پيدا بكنيد . زهد علی عليه السلام همدردی بود همدردی ، انسانيت است او از حق صددرصد مشروع خودش هم استفاده نمیكرد برای خودش به اندازه يك سرباز فقطاز بيت المال حقوق قائل بود ، ولی در همان هم قناعت میكرد ، حاضر نبودبا شكم سير بخوابد چرا ؟ چون دل و وجدان و قلب زنده اش به او اجازهنمیداد میفرمود : « او ابيت مبطانا و حولی بطون قرثی ، و اكباد حری ، اواكون كما قال القائل : »
پاورقی : 1 - نامه 45 نهج البلاغه فيض الاسلام صفحه 970 [ نامه ای است كه آنحضرت عليه السلام به عثمان بن حنيف انصاری كه از جانب آن بزرگوار حاكمبصره بود نوشته است ] . |