زهدی است كه علی بن ابيطالب دارد . نمیخورد ولی دور نمیريزد زحمتمیكشد ، به دست میآورد ، ولی نمیخورد برای اينكه بخوراند ، نمیپوشد برایاينكه ديگران را بپوشاند : « و يطعمون الطعام علی حبه مسكينا و يتيما واسيرا ، انما تطعمكم لوجه الله لا نريد منكم جزاء و لا شكورا »( 1 ) . آيااسلام اين جور زهد و اعراض از لذت دنيا را میپذيرد ؟ اين گونه اعراض راكه هدف انسانی دارد ، هدف معقول دارد ، میپذيرد ؟ البته میپذيرد ، اصلاكدام عقل و دل است كه اينگونه زهد را بفهمد و نپذيرد ؟ اگر دينی چنينزهدی را توصيه نكند ، آن ، دين نيست اگر يك مكتب اخلاقی چنين زهدی راتوصيه نكند ، آن مكتب از مفاهيم عالی انسانی با خبر نيست ، از انسانيتچيزی نمیفهمد . اين يكی از هدفها و فلسفه های زهد است ، زهدی كه عقل و وجدان آن رامیپذيرد اسلام به اينگونه زهد توصيه كرده است قرآن درباره عده ای ازاصحاب پيغمبر ، انصار و مؤمنينی كه در مدينه بودند میفرمايد : « و يؤثرون علی انفسهم و لو كان بهم خصاصه »( 2 ) . ولو اينكه خودشان درسختی به سر میبرند ، در مشقت به سر میبرند ، ولی برادران مسلمان خودشانرا بر خودشان مقدم میدارند ، آنها را بر خودشان ترجيح میدهند زينالعابدين عليه السلام روزه میگرفت و دستور میداد غذائی برای خودش آمادهمیكردند و معمولا دستور میداد غذائی از گوشت باشد مانند آبگوشتهايی كه مامیپزيم میپختند وقت افطار كه میشد خودش میآمد سر ديگ غذا ، دستورمیداد پاورقی : 1 - سوره دهر ، آيه 9 - . 8 2 - سوره حشر آيه . 9 |