فرمود يا علی فتنهای است كه امت من بعد از من دچار آن میگردند . گفتمآيا شما در روز احد آنگاه كه گروهی از مسلمين شهيد شدند و من از شهادتمحروم شدم و اين امر بر من گران آمد ، به من نفرموديد كه مژده بدهم به تو، شهادت تو در پيش است ؟ فرمود همين طور است ، تو شهادت در پيشداری ، اكنون بگو در آنوقت صبرت چگونه خواهد بود ؟ گفتم يا رسول اللهاينجا جای صبر نيست ، جای شكر و سپاس است . آنگاه پيغمبر راجع بهفتنهای كه بعد حادث خواهد شد به من توضيحاتی داد . اينست معنی نشاط شهادت ، علی به اميد شهادت زنده بود ، اگر اين اميدرا از او میگرفتند ، خيری در زندگی نمیديد . زندگی برايش بی معنی وبیمفهوم بود . ما مردم به زبان ، بسيار علی علی میگوئيم ، اگر با حرف ، كارها درستشود از ما شيعهتر در دنيا نيست ، اما اگر تشيع حقيقتی باشد - كه هست -و اگر تشيع به معنی علی مابی و علی گونگی باشد كار خيلی مشكل است و همين، يك نمونه است . از علی عليه السلام كه بگذريم ، افراد ديگری را باز میبينيم كه " نشاطشهادت " دارند . در دل اينها يك آرزو بود ، كه آيا ممكن است خدا شهادت را به آنهاروزی كند ! يكی از دعاهای معمولی مسلمانان صدر اسلام همين بود ، دردعاهائيكه از ائمه بما رسيده است |