شده بود ، و آنهائيكه لايق نبودند رفته بودند و لايقها مانده بودند ، باز لايقها را برای آخرين بار آزمايش كرد . ديگران در اين آزمايش يك نفر هم رفوزه نشد . در شب عاشورا چه كرد ؟ « فجمع اصحابه " عند قرب الماء " يا " عند قرب المساء » " ( دو جور نوشتهاند ) آنها كه گفتهاند " عند قرب الماء " يعنی خيمهای داشت ابا عبدالله ، كه در آن خيمه مشكهای آب بود ، آن خيمه اختصاص داشت از روز اول برای مشكها كه از آب پر ميكردند و در آن خيمه میگذاشتند ، آن خيمه را ميگفتند خيمه " قرب الماء " يعنی خيمه مشكهای آب اصحاب خودش را در آنجا جمع كرده بود ، حالا چرا آنجا جمع كرد ؟ من نمیدانم . شايد به اين جهت كه آن خيمه در آن شب ديگر محلی از اعراب نداشت ، چون مشكی آبی ديگر آنجا وجود نداشت . حداكثر آب داشتن همان بوده كه ارباب مقاتل معتبر نوشتهاند در شب عاشورا ، حضرت ابا عبدالله فرزند عزيزش علی اكبر را با جمعيتی فرستادند و آنها موفق شدند و از شريعه فرات مقداری آب آوردند و همه از آن آب نوشيدند ، بعد فرمود : با اين آب غسل كنيد ، و خودتانرا شستشو بدهيد ، و بدانيد كه اين آخرين توشه شماست از آب دنيا . و اگر آن جمله عند قرب المساء باشد يعنی نزديك غروب آنها را جمع كرد . |