شناوری در دريای حادثات ، لختی و برهنگی است بلی ، كسی كه نمیخواهد درشط حادثات واقع شود بلكه میخواهد در كنار اجتماع زندگی كند و نه در متناجتماع ، نمیخواهد اجتماع خودش را اصلاح كند ، اين شخص هر جور دلشمیخواهد لباس بپوشد ، ولی آنكه میخواهد در دريای اجتماع بيفتد ، بايداول برهنه بشود و بعد بيفتد با تعلقات زياد نمیشود به دريای اجتماع واردشد و اجتماع را رهبری كرد . علیبن ابيطالب عليه السلام شخصا چگونه زندگی میكرد ؟ ايشان در آن خطبهمعروف ، پيغمبران عظام را چنين توصيف میكنند : زندگی آنها ساده بود ،حتی آن پيغمبرانی كه سلطنت میكردند ، مثل داوود پيغمبر عليه السلام وسليمان پيغمبر عليه السلام داوود با آنهمه قدرت و ممكنتی كه داشت زندگیشخصی او ساده بود ، زره میبافت و همان زرهی را كه به دست خودش بافتهبود در بازار میفروخت و از اين طريق زندگی میكرد درباره حضرت عيسی مسيحمیفرمايد : « دابته رجلاه » ( 1 ) . حضرت عيسی آنچنان آزاد و ساده زندگیمیكرد كه مركب او دو پايش ، و ابزار او دو دستش بود « سراجه بالليلالقمر » ( 2 ) ، چراغ شب او ماه بود حضرت عيسی حتی اسير چراغ و مركبهم نبود همه پيغمبران الهی چنين بودند آنها چنين زندگی میكردند كهمیتوانستند جامعه خودشان را رهبری كنند . پس آن زهدی كه فلسفه دار است ، چنين زهدهائی است نه آن زهدی كه برمبنای تصور تضاد لذت دنيا و آخرت يا تصور تضاد پاورقی : 2 - 1 - نهج البلاغه فيض الاسلام ، خطبه 159 ، صفحه 507 و 508. |