لازم و مقدمه و شرط دانسته ، چيست ؟ بطور كلی چه هدفهائی وجود دارد كه راه رسيدن به آن اهداف اين است كهانسان نسبت به لذتهای دنيا حالت اعراض داشته باشد و اسلام هم آن هدفهارا میپسندد و میپذيرد و توصيه میكند ؟ بعضی خيال میكنند كه فلسفه زهد ايناست كه كار دين از كارهائی از قبيل تجارت و زراعت و صنعت جداست و هركدام از آن به دنيائی جداگانه تعلق دارد كار دين عبادت است و كار دنياكسب و تجارت و زراعت و صنعت و مديريت و امثال اينها و زهد يعنی روآوردن از كار دنيا به كار آخرت البته اين غلط است زيرا آن اموری كه بهعنوان كار دنيا خوانده شده مورد توصيه اسلام است و زهد شامل آنها به هيچوجه نمیشود دو نوع زهد است كه ما با مراجعه به نصوص قطعی اسلامیمیتوانيم بفهميم كه اين دو نوع زهد در اسلام وجود ندارد ولی در غير اسلاماين دو نوع زهد وجود دارد . يكی از آنها به اين معناست كه كار دنيا و كار آخرت از يكديگر جداستيعنی ما دو نوع كار داريم ، بعضی كارها مربوط به دنياست مانند كسب وتجارت و زراعت و صنعت و دنبال روزی و تحصيل مال رفتن هر چيزی كه مربوطبه زندگی دنياست ، مال دنياست و تعلق دارد به اين دنيا و اساسا بهدنيای ديگر تعلق و وابستگی ندارد در مقابل ، كارهای ديگری است كه بهزندگی دنيا بستگی ندارد و مربوط نيست ، يعنی تأثير مثبت و مفيدی درزندگی دنيا ندارد اگر تأثير مضر نداشته باشد ، اسم آنها عبادت است ،عبادت يعنی مثلا دعا خواندن ، روزه گرفتن ، رياضت كشيدن آن وقت زهديعنی رها كردن زندگی |