« ملوما محسورا »( 1 ) . رسول اكرم صلی الله عليه وآله وسلم يك نفر را میفرستد كه برايشپيراهنی بخرد ، او میرود يك پيراهن نسبتا عالی میخرد به دوازده در هم ومیآيد حضرت نگاه میكنند و میگويند من به پيراهنی كمتر از اين هم میتوانمقناعت كنم دو مرتبه میروند و در سر راه كنيزكی را میبينند كه گريه میكند، میپرسند چرا گريه میكنی ؟ دخترك جواب میدهد پولی صاحبخانه به من دادهو من آن را گم كرده ام حضرت چهار درهم به او میدهند و روانه میشوند وبعد با هشت درهم ديگر دو پيراهن میخرند و يكی از آنها را به عريانیمیدهند در بازگشت میبيند همين كنيز نشسته و گريه میكند حضرت سؤالمیكنند چرا گريه میكنی ! میگويد : چون خيلی دير شده است میترسم اگر بهمنزل بروم مرا كتك بزنند میفرمايد : بيا با هم برويم تا شفاعت ترا بكنم، كنيز را با خود میبرد وقتی كنيز در خانه را به حضرت نشان میدهد حضرتاز پشت در فرياد میكند : « السلام عليكم يا اهل البيت » عادت ايشان بودكه وقتی میخواستند وارد خانه كسی شوند سلام میكردند ( دستور قرآن است كهبدون اجازه داخل خانه كسی نشويد ) همين كاری كه ما میكنيم و يا اللهمیگوئيم البته يا الله ذكر است و چه بهتر كه در اين جور مواقع اعلام مردمبا يك يا اللهی باشد . حضرت بلند سلام كرد ، اهل خانه كه صدای پيغمبر را شنيدند قلبشان بهطپش افتاد ، میدانستند كه پيغمبر تا سه بار سلام نكند بر نمیگردد ، حضرتباز سلام كردند ، اهل منزل جواب ندادند ، پاورقی : 1 - سوره اسراء ( بنیاسرائيل ) آيه . 29 |