نشود ، ديگر اينكه فعاليت ، آزاد و محترم باشد ، يعنی ثمره فعاليت بهفعال برگردد . در اينجا دو مطلب است ، يكی اينكه تزييد سرمايه ملی يا شخصی به چهنحو و چه كيفيتی باشد ؟ به هر نحو شد درست است يا آنكه محدوديتی دارد ؟معمولا اقتصاديون ، تمايلات و خواستههای بشر را ، ولو خواستههای مصنوعی وانحرافی ، سرچشمه درآمد میدانند ، ولی اسلام مسأله تقاضا را به هر نحوباشد سرچشمه درآمد مشروع نمیداند ، خ ود تقاضاها را مشروع نمیداند وكنترل میكند و به علاوه ، پاسخ گفتن به اين تقاضاها را غيرمشروع میداند ،ولی ماديون اقتصادی حتی تقاضای نامشروع مثل اعتياد به مواد مخدر ايجادمیكنند تا راه درآمد خود را باز كنند . اينجاست كه زيان انفكاك اقتصاداز اخلاق و معنويت روشن میشود ( 1 ) مطلب ديگر اين كه در تقاضاهای مشروع ، چه چيزی سبب ازدياد میشود و چهچيزی مانع ازدياد میشود ؟ هم سرمايهداری و تملك بر منابع اوليه ثروت ،و هم اشتراك كلی ، مانع ازدياد و افزايش ثروت است . در مسئله ازدياد ، بحث حقوق فرد يا جامعه و يا مسئله استثمار فرد مطرحنيست . پاورقی : . 1 ولی در واقع و بالمال و از نظر زمان نامحدود ، اقتصاد از اخلاق غيرقابل انفكاك است . |