استثمار است ، پس در صورت تكامل وسائل توليد خواه ناخواه بايد اجتماعسوسياليستی برقرار گردد بلكه خواه ناخواه برقرار میشود . عليهذا الزامادر پرتوی تكامل وسائل توليد چون مالكيت فردی ممكن نيست همه بايد ازقانون " كار به قدر طاقت و خرج به قدر احتياج " استفاده كنند .به عقيده ما فرضا تكامل وسائل توليد مستلزم ملی شدن و عمومی شدن آنهاباشد مستلزم نفی و عدم امكان مالكيت فردی نيست و اصل " كار به قدرطاقت و خرج به قدر احتياج " خود نوعی ظلم و استثمار است . يح . آيا همه لازم است كار كنند ، آن طور كه سوسياليستها میگويند ، ياكار وظيفه فقرا و در زمينه احتياج است ، آن طور كه سرمايهدارها میگويند، و يا كار به هر حال واجب و لازم است چنان كه از منطق اسلام بر میآيد .سوسياليستها معمولا سرمايهداری را اين طور تعريف میكنند : " رژيمی كه اجازه میدهد امور اقتصادی جامعه دربست در اختيار افرادمعينی قرار بگيرد " . البته بدون شك نبايد امور اقتصادی جامعه دربست در اختيار افراد معينیقرار بگيرد ، اما لازمه اين جهت نفی مالكيت فردی مطلقا يا اشتراك افراددر كار يكديگر و حتی نفی مالكيت فردی بر ابزار توليد نيست . |