از تمليك منفعت ، از نظر ايشان قابل قبول نبود . به علاوه فرق است بين اجاره رقبه ، و اجير شدن برای عمل خاص . ( رجوع شود به كتاب الاجاره ، عروش ) . در صفحه 56 تحت عنوان " ايجاد ارزش اضافی " میگويد : " در قسمت ارزش نيروی كار ، فرضيه ما اين بود كه كارفرما بهای نيروی كار را مطابق ارزش تام و حقيقی آن میپردازد . در اين صورت باز بايد از خود بپرسيم پس سودی كه كارفرما میبرد از كجاست ؟ در اينجا بايد خصائص مخصوص نيروی كار را ، خصائصی كه نيروی كار را از كالاهای ديگر ممتاز میسازد ، شرح دهيم : كارگر و كارفرما در بازار به عنوان دو مالك كالا با تساوی حقوق روبرو میشوند . كالای كارگر ، نيروی كار ، و كالای كارفرما ، يك مقدار پول است . كارفرما نيروی كار را از كارگر به مبلغ معينی پول ، معادل با ارزش آن ، مثلا ده ريال در روز میخرد . همينكه كارفرما نيروی كار را خريد میتواند از ارزش استعمال آن ( فايده آن ) استفاده كند . ارزش استعمال نيروی كار ، البته كار است ، و كار ايجاد كننده ارزش است ( 1 ) . پس همينكه كارفرما نيروی كار را خريد ، آن را مورد استفاده قرار میدهد . . . از طرف ديگر بر علمای اقتصاد ، امروزه ثابت گرديده است كه خاصيت مخصوص ، در اين كالای ممتاز يعنی نيروی كار نهفته است ، و آن اين است كه نيروی كار میتواند بيش از مقدار پولی كه برای خريداری آن مصرف میگردد پاورقی : |