پرستش میكردند و میكنند آيا اين را ما بايد برای آنها تفكر حساب بكنيمو عقيده و اعتقاد آنها را يك اعتقاد زائيده از فكر و عقل آزاد تلقیبكنيم ؟ يا يك دلبستگی و يك جمود و يك خمودی كه ناشی از يك سلسلهتعصبات و تقليدهايی است كه طبقه به طبقه به اينها رسيده است شما هيچمیتوانيد باور بكنيد كه يك بشر با فكر و عقل آزاد خودش به اينجا برسدكه بت را بايد پرستش كرد ، هبل را بايد پرستش كرد ؟ ! آيا شما هيچمیتوانيد احتمال اين قضيه را بدهيد كه يك بشر از فكر آزاد ( يعنی فكرمدرسه ای ، همان فكری كه اسلام در اصول عقائد خواسته است ) و فكر منطقیبه اينجا برسد كه گاو را بايد پرستش كرد ؟ ! همانطوری كه الان ميليونهانفر در هندوستان گاو را پرستش میكنند آيا ممكن است يك عده از افرادبشر از روی فكر آزاد و باز و بلامانع و منطقی و تفكر درسی حتی به اينجابرسد كه اعضای تناسلی را بايد پرستش كرد كه هنوز در ژاپن ميليونها نفربا اين عقيده وجود دارند ؟ ! نه ، هيچوقت عقل و فكر بشر ولو ابتدايیترين عقل و فكر بشر باشد ، او را به اينجا نمی رساند اينها ريشه هايی غيراز نقل و فكر دارد ، مثلا در ابتدا افرادی پيدا میشوند سود جو و استثمارگركه میخواهند افراد ديگر را به زنجير بكشند ( و اين در دنيا زياد بوده وهست ) میخواهند رژيمی به وجود آورند اين رژيم يك تكيه گاه اعتقادیمیخواهد ، بدون تكيه گاه اعتقادی امكان پذير نيست آن كسی كه اول تأسيسمیكند خودش میفهمد كه چه میكند دانسته كاری را انجام میدهد يعنی دانستهخيانت میكند يك موضوعی را ، يك بتی را ، يك گاوی را ، يك اژدهايی رابه يك شكلی در ميان مردم رائج میكند مردمی اغفال میشوند ، اول هم خيلیبه آن دلبستگی ندارند ولی چند سالی میگذرد ، بچه های اينها |