علتش اينست كه اين نهضت ماهيت صد در صد اسلامی پيدا كرده و در تماماقشار جامعه ما نفوذ كرده است آنهم چه نفوذی ! وقتی كه مثلا يك دعوت بهتعطيلی ، دعوت به اعتصابی از ناحيه رهبران و بالخصوص رهبر بزرگ صادرمیشود ، در تمام اقشار اين مملكت طنين میافكند ، در شهر همان مقدار طنيندارد كه در روستا ، در ميان با سواد همان مقدار طنين دارد كه در ميان بیسواد ، در ميان كارگر همان مقدار طنين دارد كه درميان كارمند و در ميانكشاورز و در ميان معلم و در ميان طلبه و دانشجو ، چون سر و كارش با يكنوع آگاهی ديگری است كه نامش خدا آگاهی است تذكرات ، تذكراتپيامبرانه است ، همه هدفها را با نورافكن خود آگاهی خدايی میبيند ما هيچنهضتی از نهضتهای صد ساله اخير و نيز قبلش را و هدفهای هيچ مصلحی و هيچقيامی چه اسلامی و چه غير اسلامی را نمی شناسيم كه بتوانيم نهضت موجود وهدفهايش را با آن مقايسه بكنيم تنها نهضتی كه شايد بشود اين نهضت را باآن مقايسه كرد و در واقع نهضت ما بچه و خلف صالح آن نهضت است ، نهضتصدر اسلام است مادامی كه در تحت رهبری رسول اكرم يا اميرالمؤمنين علی (ع ) بود و يا در يك دوره ای كه همان رهبری تا حد زيادی حكومت میكردنهضت صدر اسلام محدود به هيچيك از اين حدود نيست . اينست كه اين نهضت در ابتدای كار دست انداخته است روی حساسترين واساسی ترين نقطه ها يعنی همان كاری كه در صدر اسلام شد دردوره های بعدروحانيت فكر می كرد نوعی تقسيم كار ميان خودش و مؤمنين برقرار كردهاست و آن اينست كه وظيفه خودش را گذشته از وظائف خاص روحانی : تعليمو آموزش اسلام و |