هجوم خارجی ( وزارت دفاع ) ، حفظ امنيت داخلی ( وزارت كشور و شهربانیو ژاندارمری ) ، ارتباط و عهد و پيمان با ساير واحدهای اجتماعی ( وزارتامور خارجه ) ، فصل خصومت ( وزارت دادگستری ) از اركان دولت و حكومتاست و به منزله مقوم است ، ولی تعليم و تربيت ( وزارت آموزش وپرورش ، وزارت علوم ) ، حفظ مواريث فرهنگی ( وزارت فرهنگ و هنر ) ،بهداشت عمومی ( وزارت بهداری ) ، مديريت صنعت ( وزارت صنايع و معادن) ، تجارت ( وزارت بازرگانی ) ، مخابرات ( وزارت پست و تلگراف وتلفن ) ، روشنايی ( وزارت برق و نيرو ) ، روشنايی ( وزارت برق و نيرو )، اوقاف ( وزارت اوقاف ) و امثال اينها اموری است كه به واسطه توسعهتمدن ضرورت نوعی هماهنگی كلی پيش آمده و حكومت مسئول هماهنگی ومديريت آنها است و الا در گذشته تلگراف و تلفن نبود ، فقط پست بود كهمعلوم نيست دولتی بوده يا ملی برق و نيرو هم نبود ولی بهداشت ، فرهنگو هنر ، آموزش و پرورش و امثال اينها بود ولی ملی بود و امروز در بعضیكشورها اين امور ملی است و دولت به عنوان مظهر وحدت و مظهر مديريت ومظهر امكانات و تسهيلات اجتماعی براينها نظارت میكند . پس دولت و حكومت در حقيقت يعنی مظهر قدرت جامعه در برابر هجومخارجی و مظهر عدالت و امنيت داخلی و مظهر قانون برای داخل و مظهرتصميمهای اجتماعی در روابط با خارجی . 2 - لزوم و ضرورت حكومت ماركسيسم دولت را و دين را ساخته احتياج عمومی جامعه نمی داند بلكهساخته يك طبقه میداند كه پس از پيدايش مالكيت |