شعری از استاد شهيد در غم فراق امام خمينی بعد از 15 خرداد كه در زندان شهربانی بوديم آقای بكائی تبريزی اشعارذيل را كه از مردی بنام ( ذوالقدر ) میباشد در پشت مثنوی من به عنوانيادگار نوشتند : نشد ابرو خم از سنگينی بار قفس ما را كه اين سنگين سبكتر باشد ازبال مگس ما را به رغم عدل و آزادی خلاف هر چه در عالم به جرم راستی افكنده در زندان، عسس ما را تنك پرمايگان توبه فرما را زما برگو گرانجانيم و نتواند خريدنهيچكس ما را خود آزادی به دست آور كه كس نفرستد اين گوهر از آنسوی بحار و ساحلرود ارس ما را دموكراتش لقب بخشند هر خود رای و خودكامی در اين مكتب كه معنیواژگون گرديده اسما را ز بيت المال ملت گنجها سهم تبه كاران بيات آجر و صبحانه آب وعدس ما را |