و چون زمين يخ زده بود شترها روی يخ میلغزيدند و بچهها از بالای شتر بهروی زمين میافتادند و میگفتند و اعطشاه . " تاج " اين جملهها را پشت سر هم میگفت و مردم هم محكم به سر وصورت خود میزدند و گريه میكردند . بعد كه پائين آمد گفت : نگفتم كه اينمردم فكر ندارند ؟ من در آن واحد میگويم سوز آفتاب چنين و چنان بود ،باز میگويم زمين يخ زده بود و اين مردم فكر نمیكنند چطور ممكن است كه همهوا اينطور گرم باشد و هم زمين يخ زده باشد ( اين قصه را از مرحوم آيةالله صدر رضوان الله عليه شنيدم ) . به هر حال مقصودم بيان اصل كلی است كه نسل جوان افكار و ادراكات واحساساتی دارد و انحرافهائی . تا به دردش يعنی به افكار و ادراكات واحساساتش رسيدگی نشود نمیشود جلو انحرافاتش را گرفت . علل گرايش به مكتبهای الحادی اتفاقا ديگران از راه شناختن درد اين نسل آنها را منحرف كردهاند و ازآنها استفاده كردهاند . مكتبهای ماترياليستی كه در همين كشور به وجود آمدو اشخاصی فداكار درست كرد برای مقاصد الحادی ، از چه راه كرد ؟ از همينراه . میدانست كه اين نسل احتياج دارد به يك مكتب فكری كه به سؤالاتشپاسخ بدهد . يك مكتب فكری به او عرضه كرد ، میدانست كه اين نسل يكسلسله آرمانهای اجتماعی بزرگی دارد و درصدد تحقق دادن به آنها است ، خودرا با آن آرمانها هماهنگ نشان داد . در نتيجه افراد زيادی را دور خودجمع كرد با چه فداكاری و صميميتی . بشر همين قدر كه به چيزی احتياج پيداكرد چندان در فكر خوب و بدش |