اجتماعی است ، راجع به آن چيزهائی است كه در زندگی اجتماعی ما هست ،ببينيم طبق قانون خلقت چه چيزهائی برای هميشه باقی خواهد ماند ، و چهچيزهائی از ميان میروند و زمان آنها را فرسوده و كهنه میكند . معيار جاودانگیها پديدههای اجتماعی در مدتی كه باقی هستند حتما بايد با خواستههای بشرتطبيق كنند . به اين معنی كه يا خود آن پديدهها خواسته بشر باشند و ياتأمين كننده خواستههای بشر بوده باشند ، يعنی يا بايد بشر خود آنها رابخواهد ، از عمق غريزه و فطرتش آنها را بخواهد ، و يا بايد از اموریباشند كه ولو اينكه انسان از عمق غريزه آنها را نمیخواهد و خودشان مطلوبطبيعت بشر و هدف تمايلات بشر نيستند اما وسيله میباشند يعنی وسيلهتأمين خواستههای اوليه بشر میباشند و حاجت های او را بر میآورند .در ميان خواستههای بشر باز دو جور خواسته داريم : خواستههای طبيعی وخواستههای غير طبيعی ، يعنی اعتيادی . خواستههای طبيعی آن چيزهائی استكه ناشی از ساختمان طبيعی بشر است ، يك سلسله امور است كه هر بشری بهموجب آنكه بشر است خواهان آنهاست ، و رمز آنها را هم هنوز كسی مدعینشده كه كشف كرده است . مثلا بشر علاقمند به تحقيق و كاوش علمی است ،همچنين به مظاهر جمال و زيبائی علاقه دارد ، به تشكيل كانون خانوادگی وتوليد نسل با همه زحمتها و |