است ، تعجب كرد كه از علی چنين سخنانی را دارد می‏شنود ، تعجب كرد كه‏
علی اول زاهد ، او را بواسطه زهدش ملامت می‏كند ، لهذا گفت يا
اميرالمؤمنين خودت هم كه همين طوری . من بتو اقتدا كردم ، لباس تو كه‏
از من ژنده‏تر است ، غذای تو از من بدتر است . اميرالمؤمنين باو فرمود :
اشتباه كردی ، آنچه تو در من می‏بينی رهبانيت و تحريم حلال خدا نيست . من‏
رهبرم ، من امامم ، من زعيم جامعه‏ام . رهبران و زعما تكليف جداگانه‏
دارند فرمود : " « ان الله فرض علی ائمة المسلمين أن يقدروا انفسهم‏
بضعفة الناس كی لا يتبيغ بالفقير فقره » " خداوند برای كسی كه می‏خواهد
مردم را رهبری كند وظيفه خاصی قرار داده است ، تو از افراد عادی هستی .
من بايد بتمام افراد ملت خود و رعايای خودم نگاه كنم و ببينم پائين ترين‏
طبقات كدام است ؟ آنكه دستش از همه كوتاه‏تر است كدام است ؟ البته‏
منهم مايلم كه سطح زندگی آنها بالا برود . اما تا وقتی در مملكت من‏
افرادی هستند كه توانائی ندارند و نمی‏توانند لباس بهتری از آنچه من‏
اكنون بتن دارم بپوشند . تا وقتيكه در مملكت من ژنده پوش و نان جو خور
بالاضطرار هست . من بحكم آنكه رهبرم و ميخواهم مردم را هدايت و رهبری‏
كنم بايد با آنها همدل و همدرد باشم ، بايد خود را با فقيرترين مردم‏
اجتماع تطبيق دهم اگر غير از اين باشد آن فقير حق دارد به هيجان بيايد ،
اعتراض كند و فريادش به آسمان بلند شود زيرا خيال می‏كند دروغ می‏گويم كه‏
در فكر او هستم ولی حالا باور می‏كند كه راست می‏گويم . اصول رهبری‏

118