نقص علم و اطلاعات خود معترف باشد . حديث لطيفی هست مبنی بر اينكه علم در سه درجه است ، تعبير حديثاينست كه علم سه وجب است ، بشر همين كه بوجب اول علم میرسد تكبر باودست ميدهد و همين كه بوجب دوم ميرسد تواضع و فروتنی باو دست ميدهدزيرا معلومات خود را در برابر مجهولات ناچيز میبيند وقتی كه بوجب سومميرسد میفهمد كه هيچ چيز نمیفهمد و میگويد معلومم شد كه هيچ معلوم نشد .بو علی سينا رباعی معروفی دارد ، میگويد :
دل گرچه در اين باديه بسيار شتافت |
يك موی ندانست ولی موی شكافت |
اندر دل من هزار خورشيد بتافت |
آخر به كمال ذرهای راه نيافت |
بزرگترين دانشمند فيزيك و رياضی و در واقع بزرگترين دانشمند طبيعتشناس عصر ما اينشتاين است . در مقدمه " خلاصه فلسفی نظريه نسبيت "میگويد : بشر پس از آشنا شدن با فيزيك جديد همين قدر میتواند ادعا كندكه با الفبای كتاب آفرينش آشنا شده است نه بيشتر . يعنی مثل بشر ازنظر آشنائی با حقايق جهان مثل كودكی است كه تازه بدبستان رفته و الفبایيك زبان را شناخته است ، اين كودك تا وقتی كه بتواند كتابهای علمی كهبان زبان نوشته شده است بخواند و بفهمد ، چقدر فاصله دارد ؟ بشر امروزنيز تا وقتی كه بتواند كتاب طبيعت را بخواند همين قدر بلكه بيشتر فاصلهدارد .