اجتماعی ، امور قراردادی است . در روابط اجتماعی مفاهيمی از قبيل رياستو مرئوسيت و زوجيت و وجوب اطاعت و غيره ، به ميان میآيد ، و در روابطخاص اقتصادی مفاهيمی از قبيل مالكيت و مملوكيت و حق و مبادله و غيره ،به ميان میآيد ، يعنی همين كه اشتراك مساعی و تقسيم كار ضرورت پيدا كرد، يك سلسله اعتبارات و مفاهيم اعتباری و قانونی ضرورت پيدا میكند . آنسلسله از مفاهيم اعتباری كه مربوط است به توليد و تقسيم و توزيع ثروت ووسائل معاش ، روابط اقتصادی ناميده میشود . توليد انسان با اكثر حيوانات اين تفاوت را دارد كه غالب حيوانات معاشخود را از طبيعت به صورت آمادهای دريافت میكنند و خود قادر به توليدآنها نيستند ، يعنی لزومی ندارد كه مقداری كار روی مواد طبيعی انجام دهندتا آماده شود ، و هم قادر به انجام چنين كارهايی نيستند ، ولی انسان ازطرفی ملزم است به اين كه غالب وسائل معاش خود را با كار آماده كند ، وهم استعداد چنين كارهايی در او هست . بلكه میتوان گفت در متن خلقت بيناين احتياج و اين قدرت ارتباط برقرار است . البته بعضی حيوانات نيزهستند كه وسائل معاش خود را با كار آماده میكنند و مولد به شمار میآيند، مانند زنبور عسل و بعضی مورچگان كه هم زراعت دارند و هم دامداری ( 1 ). و چون توليد نيز معمولا انفرادی نيست ، اشتراكی و تعاونی است ، قهراپاورقی : . 1 رجوع شود به كتاب راز آفرينش انسان ، تأليف موريس كريسون ،ترجمه محمد سعيدی . |