دارند . . . كليه ارزش اين مواد يكباره به كالای جديد منتقل میگردد . باوجود اين تفاوت ، اين دو قسمت از سرمايه ، دارای يك وجه اشتراك اندكه ذكر آن كمال اهميت را دارد و آن اين است كه نه ابزار توليد و نهمواد اوليه و كمكی ، قادر به ايجاد ارزش جديد نيستند ، بلكه فقطمیتوانند ارزش خود را به كالای جديد منتقل سازند . اين انتقال فقط بهواسطه وجود كار تحقق میيابد " . اگر مقصود اين است كه افزار توليد و مواد اوليه و كمكی به تنهايی قادربه ايجاد ارزش جديد ( محصول ) نمیباشند ، درست است ، ولی نيروی كار هماينچنين است ( 1 ) ، و اگر مقصود اين است كه عملا دخالتی در ايجاد ارزشندارند ، انكار يك امر بديهی است . همان طور كه در گذشته گفتيم ، محصولجديد مولود پدر و مادر بالاشتراك هستند . فرضيه بالا نظير فرضيه كسانیاست كه میگويند فرزند فقط مولود پدر است و مادر ظرفی بيش نيست .ص 61 : " آن قسمت از سرمايه را كه برای تهيه ابزار كار و مواد اوليه و كمكیبه كار برده میشود ، چون در جريان توليد ، كميت خود را تغيير نمیدهد ،يعنی ارزش آن افزوده نمیگردد " سرمايه ثابت " مینامند . قسمت ديگركه برای خريداری نيروی كار است ، چون در جريان توليد ، كميت آن تغييرمیيابد " سرمايه متغير " ناميده میشود " . پاورقی : . 1 ممكن است كارخانه ای ايجاد گردد كه احتياج به كارگر به هيچ وجهنداشته باشد و تمام كارها را كارخانه انجام دهد ، پس احتياجی در توليدبه كارگر نباشد . |