ط . رژيم سرمايهداری مالكيت وسائل توليد ، چه طبيعت و چه سرمايه راجايز میشمارد . ی . جايز شمردن رباخواری . يا . هدف توليد ، منافع افراد است نه مصالح عموم . يب . در سرمايهداری منعی برای قطع رابطه ثروت و كار نيست ، بهعبارت ديگر سود كار نكرده را چه به صورت ارث و چه به صورت ارزشاضافی و درآمد مديريت كارخانه تجويز میكند . يج . عملا تعيين نرخ كارگر به دست كارفرماست . يد . لازمه سرمايهداری اين است كه گروهی به قيمت بدبختی گروه ديگرخوشی داشته باشند . يه . در رژيم سرمايهداری عملا بردگی و غلامی در كار است زيرا به قول "فيليسين شاله " : پاورقی : > يا ارث يا مالكيت به وسيله سرمايه و ابزار توليد ، يا استخدام واستيجار طبقه مزدبگير مخالف نيست ( 1 ) و تفاوت را طبيعی میداند ، ولیتسلط اقتصادی افراد را تحمل نمیكند . اكنون بايد ديد لازمه مالكيت ابزارتوليد هميشه يا لااقل در عصر ماشين موجب تسلط اقتصادی افراد هست يانيست ؟ البته تسلط اقتصادی از دو نظر محكوم است ، يكی از نظر حقوقدموكراسی كه معنی ندارد بعضی اختياردار سرنوشت بعضی ديگر باشند هر چندبه نفع آنها كار كنند ، ديگر از نظر اين كه عملا به نفع خود و ضرر ديگرانكار خواهند كرد . اسلام با اين چند مشخص مخالف است : . 1 تسلط اقتصادی . . 2 ربا . . 3 توليد غير مفيد . . 4 قطع رابطه ثروت و كار اگر استثمار باشد ، نه بازيافته . . 1 اسلام مزد دادن را تجويز میكند ولی اين غير از استخدام نيروی كاربرای توليد است كه میگويند مستلزم ارزش اضافی است . |