میدانيم اسلام احترام بدن مسلمان و تسريع در مراسم تجهيز ميت را لازمشمرده است . از طرفی قسمتی از تحقيقات و تعليمات پزشكی در عصر مامتوقف بر تشريح است . دو مصلحت در جهت مخالف يكديگر قرار گرفتهاند .بديهی است مصلحت تحقيقات و تعليمات پزشكی بر مصلحت تسريع تجهيز ميتو احترام بدن او ترجيح دارد . در صورت انحصار به ميت مسلمان و كافینبودن غير مسلمان ، و با مقدم داشتن ميت ناشناخته بر ميت شناخته شده ورعايت بعضی خصوصيات ديگر ، به حكم قاعده " اهم و مهم " از تشريح بدنميت مسلمان رفع منع میشود . اين قاعده نيز مثالهای فراوان دارد .. 6 چيز ديگری كه به مقررات اسلامی خاصيت انعطاف و تحرك و انطباقبخشيده و آن را جاويد نگه میدارد ، وجود يك سلسله قواعد كنترل كنندهاست كه در متن مقررات اسلامی قرار گرفته است . فقها نام بسيار زيبايیروی آنها نهاده ، آنها را " قواعد حاكمه " مینامند ، يعنی قواعدی كه برسراسر احكام و مقررات اسلامی تسلط دارد و بر همه آنها حكومت میكند . اينقواعد مانند يك عده بازرس عالی ، احكام و مقررات را تحت نظر قرارمیدهد و آنها را كنترل میكند . قاعده " حرج " و قاعده " لاضرر " ازاين دسته است . در حقيقت ، اسلام برای اين قواعد حق " وتو " قائل شدهاست . اين قواعد نيز داستان جالب و مفصلی دارد . . 7 يكی ديگر اختياراتی است كه اسلام به حكومت اسلامی ، و به عبارتديگر ، به اجتماع اسلامی داده است . اين اختيارات در درجه اول مربوط بهحكومت شخص پيغمبر است و از او به حكومت امام و از او به هر حكومتشرعی ديگر منتقل میشود . قرآن كريم میفرمايد : |