بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب آموزش فلسفه جلد 2,   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     01 -
     02 -
     03 -
     04 -
     05 -
     06 -
     07 -
     08 -
     09 -
     10 -
     11 -
     12 -
     13 -
     14 -
     15 -
     16 -
     17 -
     18 -
     19 -
     20 -
     21 -
     22 -
     23 -
     24 -
     25 -
     26 -
     27 -
     28 -
     29 -
     30 -
     31 -
     32 -
     33 -
     34 -
     35 -
     36 -
     37 -
     38 -
     39 -
     40 -
     fehrest - آموزش فلسفه (2)
 

 

 
 

درس چهل و چهارم انواع جواهر شامل

شامل:نظريات درباره انواع جواهرجوهر جسمانىجوهر نفسانىدو برهان بر تجرد نفس

نظريات درباره انواع جواهر

درباره انواع جواهر مادى و مجرد اختلافاتى در ميان فلاسفه وجود دارد پيروان مشائين جوهررا به پنج قسم تقسيم كرده‏اند:

1- جوهر عقلانى كه مجرد تام است و علاوه بر اينكه ذاتا داراى ابعاد مكانى و زمانى نيستتعلقى هم به موجود مادى و جسمانى ندارد .

بايد توجه داشت كه اطلاق عقل بر چنين موجودى ربطى به عقل بمعناى قوه درك كنندهمفاهيم كلى ندارد و استعمال واژه عقل درباره آنها از قبيل اشتراك لفظى است چنانكه علماءاخلاق عقل را بمعناى سومى نيز بكار مى‏برند .

2- جوهر نفسانى كه ذاتا مجرد است ولى تعلق به بدن موجود جسمانى مى‏گيرد بلكه بدونبدن امكان پيدايش ندارد هر چند ممكن است پس از پديد آمدن تعلقش از بدن قطع شود وبعد از مرگ بدن هم باقى بماند .

3- جوهر جسمانى كه داراى ابعاد مكانى و زمانى است و ما نمودهاى آن را بصورت اعراضى ازقبيل رنگها و شكلها احساس مى‏كنيم و وجود خود آن را با عقل اثبات مى‏نماييم مشائين هرجوهر جسمانى را مركب از دو جوهر ديگر به نام ماده و صورت مى‏دانند .

4- ماده يا هيولى كه به عقيده ايشان جوهرى است مبهم و بدون فعليت كه در همه اجسام اعماز فلكى و عنصرى موجود است ولى ماده هر فلكى تنها صورت خاص خودش را مى‏پذيرد و ازاين روى به گمان ايشان كون و فساد و خرق و التيام در افلاك محال است اما ماده عنصرى انواعصور مختلف بجز صورت فلكى را مى‏پذيرد و از اين جهت عالم عناصر عالم تحولات و تبدلات وكون و فسادها است .

5- صورت كه حيثيت فعليت هر موجود جسمانى و منشا آثار ويژه هر نوع مادى است صورتانواع مختلفى دارد كه از جمله آنها صورت جسميه است كه در همه جواهر جسمانى وجود داردو قابل انفكاك از هيولى نيست صورتهاى ديگرى نيز هست كه متناوبا همراه با صورت جسميهدر انواع مختلف جسمانى تحقق مى‏يابند و قابل تغيير و تبديل و كون و فساد هستند مانندصور عنصرى و صور معدنى و صور نباتى و صور حيوانى .

از سوى ديگر شيخ اشراق وجود هيولى را بعنوان يك جوهر بدون فعليت و جزئى از جوهرجسمانى انكار كرده و صورت جسميه را همان جوهر جسمانى دانسته و ساير صورتهاى عنصرىو معدنى و نباتى را بعنوان اعراضى براى جوهر جسمانى پذيرفته است و در ميان پنج نوعجوهرى كه مشائين قائل شده‏اند تنها سه نوع از آنها جوهر عقلانى جوهر نفسانى جوهرجسمانى را قبول كرده است ولى نوع ديگرى از موجودات را بعنوان واسطه‏اى ميان مجرد تام ومادى محض به نام اشباح مجرده و صور معلقه اثبات كرده كه بعدا در اصطلاح متاخرين به نامجوهر مثالى و برزخى معروف شده است .

قبلا اشاره شد كه باركلى جوهر جسمانى و طبعا ماده و صورت مادى را انكار كرده است وىمعتقد بود كه آنچه را ما بعنوان اشياء مادى درك مى‏كنيم در واقع صورتهايى است كه خداىمتعال در عالم نفس ما بوجود مى‏آورد و واقعيت آنها همان واقعيت نفسانى است و در ماوراءنفس عالمى بنام عالم مادى وجود ندارد .

نيز اشاره شد كه هيوم جوهر نفسانى را نيز مورد تشكيك قرار داده و اظهار داشته است كه مافقط مى‏توانيم پديده‏هاى نفسانى اعراض را بصورت قطعى اثبات كنيم زيرا آنها تنها امورىهستند كه مورد تجربه بى‏واسطه قرار مى‏گيرند

جوهر جسمانى

در درس بيست و سوم وجود واقعيت مادى به اثبات رسيد و توضيح داده شد كه تصور اينكهجهان مادى تنها در عالم نفس و در ظرف ادراك انسان وجود دارد پندارى نادرست است زيراانسان با علم حضورى مى‏يابد كه صور حسى را خودش بوجود نمى‏آورد پس ناچار علتى بيروناز خودش هست كه به نحوى تاثير در پيدايش ادراكات حسى وى دارد .

و اما فرض اينكه خداى متعال بدون واسطه اين صورتهاى ادراكى را در نفس ما پديد مى‏آوردآنچنان كه از سخنان منقول از باركلى بدست مى‏آيد نيز فرض صحيحى نيست زيرا نسبت فاعلمجرد به همه نفوس و همه زمانها و مكانها مساوى است پس پديد آمدن پديده خاص در زمانمعين بدون وساطت فاعلهاى اعدادى و حصول شرايط خاص زمانى و مكانى صورت نمى‏پذيردگو اينكه همه عالم هستى آفريده خداى متعال است و او تنها كسى است كه هستى موجودات راافاضه مى‏فرمايد چنانكه در جاى خودش بيان خواهد شد بعلاوه با انكار وجود ماده جايى براىنفس بعنوان جوهر متعلق به ماده وجود نخواهد داشت و بايد آن را از قبيل جواهر عقلانى ومجردات تام بحساب آورد در صورتى كه مجرد تام معروض اعراض و دستخوش دگرگونيها واقعنمى‏شود .

حاصل آنكه اعتقاد به جهان مادى علاوه بر اينكه يك اعتقاد ارتكازى و به يك معنى فطرى استمقتضاى برهان عقلى نيز هست .

در اين ميان بعضى از انديشمندان غربى اظهار داشته‏اند كه آنچه از جهان مادى قابل اثباتاست تنها اعراضى است كه مورد تجربه حسى قرار مى‏گيرد و چيز ديگرى بنام جوهر جسمانىقابل اثبات نيست مثلا هنگامى كه يك سيب مورد ادراك حسى ما قرار مى‏گيرد بوسيله چشمرنگ و شكل آن را مى‏بينيم و بوسيله بينى بوى آن را استشمام مى‏كنيم و با لمس كردن نرمىآن را درك مى‏كنيم و با خوردن آن مزه‏اش را مى‏چشيم اما با هيچ حسى درك نمى‏كنيم كهعلاوه بر رنگ و شكل و بوى و مزه و مانند آنها چيز ديگرى بنام جوهر سيب وجود دارد كه محلاين اعراض مى‏باشد .

در برابر ايشان بايد گفت گو اينكه ما حس جوهرشناس نداريم اما با عقل خود مى‏فهميم كهموجود خارجى يا اينكه حالت و صفتى براى شى‏ء ديگر و نيازمند به موضوعى است كه متصفبه آن شود و در اين صورت عرض خواهد بود و يا نيازمند به موضوع و موصوف خارجى نيست ودر اين صورت آن را جوهر مى‏ناميم پس آنچه متعلق ادراكات حسى قرار مى‏گيرد اگر عرضباشد ناچار نيازمند به موضوع جوهرى مى‏باشد و اگر نيازى به موضوع نداشته باشد خود آنجوهر خواهد بود و به هر حال از نظر عقل چاره‏اى جز پذيرفتن وجود جوهر جسمانى نيست واما تعيين جواهر و اعراض خارجى مسئله ديگرى است كه فعلا در صدد بررسى آن نيستيم

جوهر نفسانى

در درس سيزدهم اشاره كرديم كه علم حضورى به نفس عين وجود آن است و هر انسانىكمابيش از چنين علمى برخودار است ولى اين علم مراتبى دارد و در آغاز مرتبه ضعيفى از آنتحقق مى‏يابد كه متناسب با ضعف وجود نفس مى‏باشد و از اين جهت مورد آگاهى قرارنمى‏گيرد تدريجا آگاهى ضعيفى نسبت به آن پيدا مى‏شود ولى باز هم در حدى نيست كهبتواند تفسير ذهنى روشنى از آن داشته باشد و از اين جهت آن را با بدن اشتباه مى‏كند هر قدروجود نفس كاملتر و مرتبه تجردش بالاتر باشد آگاهى وى از خودش بيشتر خواهد بود تا بحدىكه آن را با روشنى كامل مى‏يابد كه جوهرى است مجرد و مستقل از بدن اما چنين علمى جزبراى كسانى كه مراحلى از تكامل معنوى را پيموده باشند حاصل نمى‏شود و از اينروى اكثرانسانها براى حصول علم آگاهانه به تجرد نفس نيازمند به برهان مى‏باشند .

براى اثبات تجرد نفس راههاى گوناگونى وجود دارد كه بررسى همه آنها درخور كتاب مستقلىاست از جمله آنها دلايلى است كه با استفاده از رؤياها و احضار ارواح و خوابهاى مغناطيسى وهمچنين از اعمال مرتاضان و كرامات اولياء خدا و مانند آنها اقامه مى‏شود و بعضى از مقدماتآنها براى كسانى كه اطلاع مستقيم نداشته باشند بايد از راه نقل ثابت‏شود و حقيقت اين استكه اينگونه منقولات فوق حد تواتر است .

در يك دسته ديگر از دلايل از مقدماتى استفاده مى‏شود كه بايد در علوم تجربى و بخصوصروانشناسى و زيست‏شناسى اثبات گردد مانند اين مقدمه كه همه اندامها و سلولهاى بدنتدريجا عوض مى‏شود و حتى سلولهاى مغز در اثر تحليل رفتن و تغذيه از مواد جديد دگرگونمى‏شوند در حالى كه نفس وجود شخصى ثابتى دارد كه در طول دهها سال باقى مى‏ماند و هرانسانى از اين وحدت شخصى خودش آگاه است .

اما برهانهاى فلسفى خالص براى تجرد نفس نيز بر دو دسته تقسيم مى‏شوند يك دستهبراهينى كه از تحليل همان علم حضورى متعارف حاصل مى‏شود و يك دسته براهينى كهنخست تجرد پديده‏هاى نفسانى مانند ادراك و اراده و محبت را ثابت مى‏كند و آنگاه تجردموضوع آنها كه نفس است اثبات مى‏گردد و چون در آينده از تجرد كيفيات نفسانى بويژه ازتجرد علم و ادراك بحث‏خواهيم كرد در اينجا به بعضى از براهين كه مستقيما تجرد نفس را بهثبوت مى‏رساند بسنده مى‏كنيم

دو برهان بر تجرد نفس

1- ابن سينا در اشارات برهانى براى تجرد نفس اقامه كرده كه حاصل آن اين است اگر انسان درمحيطى باشد كه اشياء خارجى توجه او را جلب نكند و موقعيت بدن وى هم به گونه‏اى نباشدكه موجب توجه به بدن شود يعنى گرسنگى و تشنگى يا سرما و گرما يا درد و ناراحتى ديگرى اورا رنج ندهد و حتى هوا نيز كاملا آرام باشد به طورى كه وزش باد هم توجه او را جلب نكند وبقول ابن سينا هواء طلق باشد در چنين موقعيتى اگر توجهش را متمركز در خودش يعنىهمان من درك‏كننده كند به گونه‏اى كه توجه به هيچ امر بدنى نداشته باشد نفس خود رامى‏يابد در حالى كه هيچيك از اندامهاى بدن را نمى‏يابد و آنچه را مى‏يابد غير از چيزى استكه نمى‏يابد پس نفس غير از بدن مادى است .

اين برهان چنانكه ملاحظه مى‏شود كمكى است براى اينكه ذهن بتواند تفسير صحيحى از علمحضورى به نفس داشته باشد و شرايطى را كه شيخ الرئيس ذكر كرده در واقع براى راهنمايىافراد عادى است كه بتوانند توجه خودشان را متمركز كنند به طورى كه عوامل مادى موجبجلب توجه ايشان به بدن و متعلقات آن نگردد و قبلا اشاره كرديم به اينكه كسانى كه مراحلى ازكمال معنوى را پيموده باشند مى‏توانند توجه خودشان را كاملا منعطف به نفس كنند وحقيقت آن را مشاهده نمايند اما افراد عادى براى اينكه بتوانند تا حدودى توجه خودشان را ازامور مادى برگردانند بايد اينگونه شرايط را مراعات كنند .

2- برهان ديگر بر تجرد نفس اين است كه وقتى در وجود خودمان يعنى همان من درك‏كنندهدقت كنيم مى‏بينيم وجود من امرى بسيط و غير قابل تقسيم است و مثلا نمى‏توان آن را به دونيمه من قسمت كرد در صورتى كه اساسيترين خاصيت اجسام قسمت‏پذيرى است چنانكه دردرس چهل و يكم توضيح داده شد اما چنين خاصيتى در نفس يافت نمى‏شود و حتى بتبع بدنهم قابل قسمت نيست پس ناچار مجرد خواهد بود نهايت اين است كه به بدن تعلق مى‏گيرد ورابطه وجودى خاصى با آن دارد كه هم در آن تاثير مى‏كند چنانكه با اراده نفس بدن حركتمى‏كند و هم از آن اثر مى‏پذيرد چنانكه از گرسنگى و تشنگى رنج مى‏برد و بسيارى از تاثير وتاثرات ديگر كه بايد در مباحث روان‏تنى مورد بررسى قرار گيرد

خلاصه

1- مشائين جوهر را به پنج نوع تقسيم كرده‏اند جوهر عقلانى جوهر نفسانى جوهر جسمانىماده صورت .

2- اشراقيين فقط سه قسم از اقسام ياد شده را پذيرفته‏اند ولى نوعى ديگر از جوهر را اثباتكرده‏اند كه در عين عدم تعلق به ماده واسطه‏اى بين مجرد تام و مادى محض است و در لسانمتاخرين به جوهر مثالى ناميده شده است .

3- باركلى جوهر جسمانى را انكار كرده و هيوم جوهر نفسانى را نيز مورد تشكيك قرار دادهاست .

4- اعتقاد به وجود جوهر جسمانى يك اعتقاد ارتكازى و به يك معنى فطرى است ولى مى‏توانبراى اثبات آن برهانى اقامه كرد به اين تقرير پديده‏هايى در نفس انسان پديد مى‏آيند و با علمحضورى خطاناپذير شناخته مى‏شوند و طبق قانون عليت بايد داراى علتى باشند اما خودنفس علت آنها نيست زيرا گاهى بر خلاف ميل و رغبت او بوجود مى‏آيند موجود مجرد تامى همعلت بى‏واسطه آنها نخواهد بود زيرا نسبت چنين موجودى به همه نفوس و همه زمانها و مكانهايكسان است و چنين چيزى علت بى‏واسطه براى پديده‏هاى حادث و دگرگون‏شونده نخواهدبود پس علت قابل تغييرى در وراى نفس براى اين پديده‏ها وجود دارد اگر اين علت جوهرجسمانى باشد كه مدعى ثابت است و اگر عرض باشد نياز به موضوع جوهرى خواهد داشت وبدين ترتيب گريزى از وجود جوهر جسمانى نخواهد بود .

5- اگر جوهر مادى و از جمله بدن انسان وجود خارجى نداشته باشد نفس هم بعنوان جوهرمتعلق به ماده وجود نخواهد داشت و مى‏بايست آن را از قبيل جواهر عقلانى تلقى كرد درصورتى كه مجرد تام دستخوش دگرگونيها نمى‏شود .

6- وجود جوهر نفسانى من درك‏كننده با علم حضورى درك مى‏شود ولى چون اين علمحضورى در اكثر افراد به گونه‏اى نيست كه بتوانند تفسير روشنى از آن داشته باشند ناچار بايدتجرد نفس را براى ايشان با برهان اثبات كرد .

7- دلايل تجرد نفس بر چند دسته‏اند:

الف- دلايلى كه مبتنى بر دستاوردهاى علوم تجربى است و اينگونه مقدمات بايد براى اكثرافراد بوسيله نقل ثابت‏شود .

ب- دلايلى كه مبتنى بر دستاوردهاى علوم تجربى است .

ج- دلايل فلسفى كه مستقيما تجرد نفس را اثبات مى‏كند .

د- دلايل فلسفى كه از راه تجرد كيفيات نفسانى تجرد آن را اثبات مى‏كند .

8- از جمله دلايلى كه مبتنى بر مقدمات علمى است اين است همه سلولهاى بدن در طولچند سال عوض مى‏شود و حتى سلولهاى مغز هم در اثر سوخت و ساز و جذب مواد غذائىجديد تغيير مى‏يابند ولى نفس همواره وحدت شخصى ثابتى دارد كه دستخوش تبديل وتعويض و تعدد و تكثر نمى‏شود .

9- اگر انسان در شرايط مساعدى توجه خود را در نفس خويش متمركز كند نفس خود راخواهد يافت در حالى كه بدن را نمى‏يابد پس معلوم مى‏شود كه نفس غير از بدن است .

10- اساسيترين خاصيت موجود جسمانى قسمت‏پذيرى است و عدم وجود اين خاصيت درنفس دليل جسمانى نبودن آن است

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation