بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب مبادی اخلاق در قرآن کریم, آیت الله عبدالله جوادى آملى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     02 -
     03 -
     04 -
     05 -
     06 -
     07 -
     08 -
     09 -
     10 -
     11 -
     12 -
     13 -
     14 -
     15 -
     16 -
     17 -
     20 -
     21 -
     22 -
     fehrest -
 

 

 
 

back indexnext

بخش يكم: جهان بينى و اخلاق

فصل يكم: تاثير متقابل جهان بينى و علم اخلاق

بين جهان‏بينى و علم اخلاق تاثير و تاثر متقابل وجود دارد; زيرا از يكسواخلاقيات (علم اخلاق) مانند منطقيات، طبيعيات و رياضيات از علوم جزئى‏است وزير پوشش «علم كلى‏» (جهان‏بينى) قرار دارد; چون اين علم موضوع‏خود راكه‏نفس و قواى آناست اثبات مى‏كند (1) ، چنانكه بخشى از اينها را هم‏علوم طبيعى اثبات مى‏كند، و از سوىديگر علم اخلاق نيز درباره جهان‏بينى‏اظهار نظر مى‏كند; به اين معنا كه در علم اخلاق،ثابت مى‏شود جهان‏بينى توحيدى، خير، ملايم با روح و امرى ارزشى و كمال روح استولى‏جهان‏بينى الحادى، شر، زيانبار و قبيح است و براى روح پيامد ناگوارى دربردارد.

در علم اخلاق، علوم نافع از علوم غيرنافع شناخته مى‏شود. پيغمبر اكرم‏صلى اللهعليه و آله و سلم به ذات اقدس اله پناه مى‏برد و مى‏فرمايد: «اعوذ بك من علم لا ينفع،وقلب لا يخشع، ونفس لا تشبع‏» (2) چون علوم از نظر نفع و ضرر به چند قسم تقسيم مى‏شود، بعضىاز علمها نافعند و بعضى نه; بعضى از علوم مانند علوم الحادى، نه تنها نافع نيستندبلكه ضرر هم دارند و بعضى از علوم نه نافع هستند و نه ضار، مانند تاريخ بعضى ازاقوام جاهلى كه هيچ نكته آموزنده‏اى در دانستن آن وجود ندارد و هيچ اثر فقهى همبر آن مترتب نيست.

البته برخى از بخشهاى علم تاريخ و نسب، فوايد فراوانى دارد و از علوم نافع بهشمار مى‏آيد اما آشنايى با قواعد علمى مربوط به انساب و تاريخ اقوامى كه آثارعلمى يا صنعتى و هنرى از خود به يادگار نگذاشتند، صرف بيهوده عمر و اتلاف وقت استو مصداق علمى است كه رسول خداصلى الله عليه و آله و سلم و امام هفتم(عليه‏السلام) در باره آن فرموده‏اند: «لا يضر من جهله ولا ينفع من علمه‏» (3) .

بعضى از علوم فى نفسه نافعند ولى چون به مرحله عمل ننشسته‏اند علم نافع به شمارنمى‏آيند و اين همان است كه در بيان حضرت على (عليه السلام) آمده: «لا تجعلواعلمكم جهلا ويقينكم شكا اذا علمتم فاعملوا واذا تيقنتم فاقدموا» (4) و نيزمى‏فرمايد: «رب عالم قد قتله جهله وعلمه معه لا ينفعه‏» (5) . بعضى از دانشمندان در عين حالكه عالمند، جاهلند. چون عاقل نيستند كشته جهلند و علم آنان به حالشان نافع نيست. كسىكه علم را براى مقامهاى دنيا، جلب توجه و احترام مردم و يا برخوردارى از زرقو برق بيشتر طلب كند، خود را ارزان مى‏فروشد. او عالم است ولى عاقل نيست. و ديگرانكه راه دنيا را طى كرده‏اند، بيشتر و بهتر از اين شخص، حطام دنيا را فراهمكرده‏اند و از آن لذت مى‏برند. پس اين گونه از علوم هم علوم غير نافع به شمارمى‏آيد.

نيز حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) در خطبه «همام‏» در وصف متقيانمى‏فرمايد: «ووقفوا اسماعهم على العلم النافع لهم‏» (6) و اين تنها در باره سامعهنيست‏بلكه در مورد ساير اعضا هم هست، يعنى جز به علم نافع، به چيز ديگرى گوش نمى‏دهند;به اين معنا كه الفاظ آن را مى‏شنوند و معانى را ادراك مى‏كنند ولى وقتى سودمند نبودنآن را ببينند رها مى‏كنند; مثلا، درسوره «زمر» مى‏فرمايد: «فبشر عباد× الذين يستمعونالقول فيتبعون احسنه‏» (7) آنان، نخست اقوال و مكاتب گوناگون را مى‏شنوند و سپستشخيص مى‏دهند كه كدام زيانبار و كدام نافع است و آنگاه به آنچه نافع است دلمى‏سپارند و گوش مى‏دهند. گوش فرادادن يعنى اطاعت كردن و پذيرش.

قرآن كريم در اين زمينه مى‏فرمايد: «لو كنا نسمع او نعقل ما كنا فى اصحاب السعير» (8) يعنى اگر گوش شنوا مى‏داشتيم و اطاعت مى‏كرديم از اصحاب آتش نبوديم. بنابراين،علم اخلاق گرچه جزو علوم جزئى به شمار مى‏آيد ولى در باره كلى‏ترين علم، اظهار نظرمى‏كند و مى‏گويد فراگيرى اين علم، نافع است، توحيد براى نفس خير و شرك براى آن شراست.

مسئله توحيد و شرك، جزو جهان بينى و مسائل الهى به شمار مى‏آيد و در علم كلى مطرح استولى مسئله پذيرش توحيد يا شرك را علم اخلاق بر عهده مى‏گيرد و جايگاه علم اخلاق ازنظر اشراف بر همه علوم و مسائل، جايگاه بلندى است.

در بحثهاى آينده كاملا روشن مى‏شود كه هدف نهايى نبوت، نيل انسان متعالى به لقاءالله است‏به طورى كه نه ملاقات كننده و نه اصل ملاقات ملحوظ باشد و نه مقصود، بلكه تنهاخداوند كه ملاقات مى‏شود، مشهود و مقصود باشد، و به تعبير ديگر، رهنمود نبوت در ارائهروش روشن و هدف آشكار خلاصه مى‏شود و آن روش، مجاهدت و اين هدف، مشاهدت است، به طورىكه نه اصل جهاد اكبر، كه راه است مقصود خواهد بود; زيرا جهاد وسيله است نه هدف; و نهاصل شهود، مطلوب بالذات است; زيرا آنچه مطلوب ذاتى است مشهود است نه شهود و نهشاهد، چون سالك واصل فانى، نه فناى خود را مى‏نگرد و نه خود را كه فانى است مى‏بيندو پژوهش مى‏كند و مى‏طلبد بلكه فقط ذات بى‏كران الهى را كه مشهود است مى‏نگرد و ديگر هيچ. اين مطلب در طليعه اين كتاب سنگ زيربناى همه مطالب بعدى است; زيرا اخلاق الهى برپايه وحدت پى‏ريزى شده و با دستمايه توحيد، كه اساس و محور جهان‏بينى اسلامى است،استقرار مى‏يابد و لازم توحيد به نحو اجمال همين است كه بازگو شد و به نحوتفصيل در جاى جاى متن كتاب به لطف الهى خواهد آمد.

پى‏نوشت‏ها:

1. مراد از «علم كلى‏» كه عهده‏دار اثبات موضوع علم اخلاق و ساير علوم جزئى استهمان فلسفه نظرى است كه متكفل هستى‏شناسى و شناخت‏حقايق (جهان‏بينى) است و از آن به«علم اعلى‏» نيز تعبير مى‏شود.

2. بحار، ج 83، ص 94.

3. همان، ج 1، ص 221.

4. نهج البلاغه، حكمت 274.

5. همان، حكمت 107.

6. نهج البلاغه، خطبه 193.

7. سوره زمر، آيات 17-18.

8. سوره ملك، آيه 10.

back indexnext
 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation