بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب آموزش فلسفه جلد 2,   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     01 -
     02 -
     03 -
     04 -
     05 -
     06 -
     07 -
     08 -
     09 -
     10 -
     11 -
     12 -
     13 -
     14 -
     15 -
     16 -
     17 -
     18 -
     19 -
     20 -
     21 -
     22 -
     23 -
     24 -
     25 -
     26 -
     27 -
     28 -
     29 -
     30 -
     31 -
     32 -
     33 -
     34 -
     35 -
     36 -
     37 -
     38 -
     39 -
     40 -
     fehrest - آموزش فلسفه (2)
 

 

 
 

درس پنجاه و هشتم - حركت در اعراض

شامل:مقدمهحركت مكانىحركت وضعىحركت كيفىحركت كمى

مقدمه

حركاتى كه عموم مردم مى‏شناسند حركات مكانى و وضعى است مانند حركت انتقالى زمينبه دور خورشيد و حركت وضعى آن حول محور خودش اما فلاسفه مفهوم حركت را به هر گونهتغيير تدريجى توسعه داده و دو نوع ديگر از حركت را اثبات كرده‏اند يكى حركت كيفى مانندتغيير تدريجى حالات و كيفيات نفسانى و رنگ و شكل اجسام و ديگرى حركت كمى ماننداينكه درخت تدريجا رشد مى‏يابد و بر مقدارش افزوده مى‏شود و بدين ترتيب حركت را برحسب مقوله‏اى كه به آن نسبت داده مى‏شود به چهار قسم تقسيم كرده‏اند كه همگى آنها بهمقولات عرضى نسبت داده مى‏شوند حركت مكانى حركت وضعى حركت كيفى حركت كمى .

فلاسفه پيشين حركت در جوهر را جايز نمى‏دانسته‏اند و تنها از بعضى از فلاسفه يونان باستانسخنانى نقل شده كه قابل تطبيق بر حركت در جوهر مى‏باشد در ميان فلاسفه اسلامىمرحوم صدر المتالهين حركت در جوهر را تصحيح و دلايل متعددى بر وجود آن اقامه كرد و اززمان وى مسئله حركت جوهريه در ميان فلاسفه اسلامى شهرت يافت .

ما در اينجا نخست به بررسى اقسام چهارگانه حركت عرضى مى‏پردازيم و سپس حركتجوهريه را بصورت مستقلى مورد بحث قرار خواهيم داد

حركت مكانى

چنانكه اشاره شد محسوسترين انواع حركت‏حركت مكانى است كه بستر آن مكان اجساممى‏باشد و فلاسفه مقوله اين را بعنوان مسافت آن معرفى كرده‏اند ولى همچنانكه قبلا گفته شدمقوله اين مانند ديگر مقولات نسبى ماهيت نوعى يا جنسى نيست بلكه مفهومى است اضافى ونسبى كه از نسبت‏شى‏ء به مكان انتزاع مى‏شود و خود مكان هم از عوارض تحليليه اجسام استو مابازاء عينى ندارد و در واقع مكان هر چيزى جزئى از حجم كل جهان مادى است كه جداگانهدر نظر گرفته مى‏شود نه اينكه وجود منحازى داشته باشد . به هر حال حركت مكانى يا ارادىاست مانند اينكه انسان به اراده خودش از جايى به جاى ديگر منتقل شود و يا غير ارادى استمانند حركات مكانى اجسام بى جان حركت غير ارادى به نوبه خود به حركت طبيعى و قسرىمنقسم مى‏گردد زيرا يا مقتضاى طبيعت‏شى‏ء است و يا در اثر نيروى قاسرى پديد مى‏آيد .

اما حركت ارادى كه مستند به نفس اراده كننده مى‏باشد در واقع فعلى است تسخيرى كهبدون واسطه از نفس سر نمى‏زند بلكه نفس حيوان و انسان يك عامل طبيعى را براى تحريكبدن يا جسم ديگرى بكار مى‏گيرد پس فاعل قريب و بى‏واسطه حركت ارادى هم طبيعت است .

از سوى ديگر حركت قسرى هم خواه مستند به قاسر باشد چنانكه ما آن را تاييد كرديم و خواهمستند به مقسور آنچنانكه اكثر فلاسفه قائل شده‏اند بالاخره از طبيعت جسم صادر مى‏شودپس هر حركتى مستند به طبيعت مى‏باشد و بر اين اساس طبيعت به عنوان مبدا فاعلى براىحركت اجسام معرفى شده است به ديگر سخن هر حركتى مبدا ميلى دارد كه يا از خواصطبيعت جسم است و يا به واسطه تاثير طبيعت ديگرى در آن پديد مى‏آيد .

فلاسفه پيشين براى مبدا ميل در اجسام متحرك بياناتى داشته‏اند كه در درس سى و هشتم بهبعضى از آنها اشاره شد ولى اين بيانات مبتنى بر فرضيه‏هاى علوم طبيعى سابق بوده و بانظريات علمى جديد وفق نمى‏دهد اما بطور كلى مى‏توان گفت كه حركت اجسام از دو حالخارج نيست‏يا مقتضاى طبيعت موجود متحرك است و در اين صورت تا مانعى براى آن پديدنيايد ادامه مى‏يابد و يا ذات موجود متحرك اقتضائى براى حركت ندارد بلكه در اثر عاملخارجى تحقق مى‏يابد و اگر آن عامل خارجى هم ذاتا اقتضائى نسبت به حركت نداشته باشدعامل ديگرى خواهد داشت و سرانجام به يك عامل مادى منتهى خواهد شد كه ذاتا اقتضاىحركت داشته باشد اين عامل قابل انطباق بر چيزى است كه در فيزيك جديد بنام انرژىناميده مى‏شود و انتقال انرژى به اجسام است كه موجب حركت آنها مى‏گردد ولى بايد توجهداشت كه اعتبار اين تطبيق هم در گرو اعتبار نظريه علمى مربوط است اما وجود عامل طبيعىكه ذاتا اقتضاى حركت داشته باشد نظريه‏اى است فلسفى كه صحت و سقم نظريات علمىتغييرى در آن پديد نمى‏آورد

حركت وضعى

تقريبا همه آنچه در باره حركت مكانى گفته شد در باره حركت وضعى هم جارى است و اساسامى‏توان حركت وضعى را به حركت مكانى باز گرداند زيرا هر چند در حركت وضعى مكان كلجسم تغييرى نمى‏يابد ولى اجزاء جسم متحرك تدريجا جابجا مى‏شوند و مثلا جزئى كه درسمت راست واقع شده به سمت چپ مى‏رود يا جزئى كه در بالا واقع شده به پائين مى‏آيد .

سخن در باره مقوله بودن وضع هم نظير مقوله اين است و تقسيم حركت وضعى به ارادى و غيرارادى هم نظير تقسيم حركت مكانى به اين اقسام مى‏باشد .

نكته قابل توجه اين است كه فلاسفه حركت دورى را مقتضاى طبيعت نمى‏دانند و نظير آن درفيزيك جديد گفته مى‏شود كه حركت در غير خط مستقيم برآيند چند نيرو مى‏باشد و قضاوتنهائى در اين گونه مسائل به عهده علوم تجربى است

حركت كيفى

سومين مقوله‏اى كه حركت در آن اثبات شده مقوله كيف است كه با توجه به انواع آن مى‏تواناقسام جزئى‏ترى را براى حركت كيفى در نظر گرفت مانند حركت در كيف نفسانى و حركت دركيفيات محسوسه و حركت در كيفيات مخصوص به كميات و حركت در كيف استعدادى .

اما حركت در كيف نفسانى از قطعى‏ترين اقسام حركت كيفى بلكه يقينى‏ترين نوع حركتاست زيرا با علم حضورى خطا ناپذير درك مى‏شود مثلا هر كسى در درون خود مى‏يابد كهنسبت به چيزى يا شخصى علاقه و محبت پيدا مى‏كند و تدريجا علاقه‏اش شدت مى‏يابد يانسبت به چيزى يا كسى كراهت و نفرت پيدا مى‏كند و تدريجا كراهتش شدت مى‏يابد و يا برعكس حالت غضب و عصبانيت‏شديدى پيدا مى‏كند و تدريجا رو به كاهش مى‏نهد يا حالتانبساط و شادى شديدى پيدا مى‏كند و تدريجا از بين مى‏رود اين تغييرات تدريجى از ديدگاهفلسفى حركت‏شمرده مى‏شود .

نظير اين حركات را در كيفيات محسوسه مانند رنگها مى‏توان در نظر گرفت ولى مى‏دانيم كهحقيقت رنگ و كيفيت‏شدت و ضعف يافتن آن هنوز هم در ميان فيزيكدانان محل بحث وگفتگو است و از اين جهت وجود اين قسم از حركت كيفى به اندازه قسم سابق يقينى نخواهدبود .

قسم سوم از حركت كيفى حركت در اشكال است چنانكه اگر دو سر نخى را كه در امتداد خطمستقيم قرار گرفته است تدريجا بهم نزديك كنيم به گونه‏اى كه بحالت انحناء در آيد در اينجاسطح مستوى و خط مستقيم آن اگر داراى خط بالفعلى باشد تدريجا بصورت منحنى درمى‏آيد ولى اگر اين تبديل شدن واقعا تدريجى باشد تابع حركت وضعى خود نخ يا حركت مكانىاجزاء آن خواهد بود .

يكى ديگر از مصاديق اين نوع از حركت كيفى را مى‏توان تند شدن و كند شدن هر حركتىدانست از اين جهت كه كيفيتى مخصوص به كميت‏سرعت آن است چنانكه در درس قبلىتوضيح داده شد .

قسم چهارم از حركت كيفى حركت در كيفيت استعدادى و شدت و ضعف يافتن تدريجى آناست اما در درس چهل و هشتم روشن شد كه مفهوم استعداد از قبيل مفاهيم انتزاعى است كهاز كم و زياد شدن شرايط تحقق يك پديده انتزاع مى‏شود بنا بر اين در صورتى كه تحقق شرايطواقعا تدريجى باشد مى‏توان حركت در كيف استعدادى را مفهومى منتزع از چند حركت تلقىكرد چنانكه اگر فرض شود كه تحقق پديده‏اى تنها منوط به يك شرط باشد و شرط مزبور همواقعا بصورت تدريجى حاصل گردد مى‏توان حركت در كيف استعدادى را در چنين موردىمفهومى منتزع از حركت همان شرط بحساب آورد

حركت كمى

حركت در مقوله كميت‏يا در كميت منفصل و عدد فرض مى‏شود و يا در كميت متصل و مقدارجسم متحرك اما عدد علاوه بر اينكه وجود حقيقى ندارد تغيير تدريجى هم براى آن معنىندارد زيرا تغيير در عدد تنها بوسيله افزايش و كاهش واحد يا واحدهايى حاصل مى‏شود و اينافزايش و كاهش بصورت دفعى پديد مى‏آيد هر چند احيانا متوقف بر مقدمات تدريجى وحركات مكانى باشد .

و اما حركت در كميت متصل اگر در خط فرض شود تغيرات آن تابع تغيرات سطح است و تغيرسطح هم به نوبه خود تابع تغير حجم مى‏باشد و تا حجم چيزى افزايش يا كاهش نيابد مقدارسطوح و خطوط آن هم افزايش و كاهش نمى‏يابد .

اما افزايش حجم يا در اثر ضميمه شده جسم ديگرى حاصل مى‏شود و يا در اثر انبساط و امتداداجزاء خود آن و همچنين كاهش حجم جسم يا در اثر جدا شدن بخشى از آن روى مى‏دهد و يادر اثر فشردگى اجزاء موجود در آن اما تغييرى كه در اثر تجزيه و تركيب و اتصال و انفصالحاصل مى‏شود معمولا تغييرى دفعى است هر چند مقدمات آن تدريجا تحقق يابد ولى مى‏توانموردى را براى تجزيه و تركيب تدريجى در نظر گرفت به اين صورت كه مثلا دو مايعى را كه هركدام على الفرض داراى وحدت شخصى حقيقى باشند تدريجا روى هم بريزيم به طورى كهتدريجا با يكديگر ممزوج شده بصورت مايع واحد شخصى ديگر در آيد اما با توجه به اينكه هرمايعى مركب از ملكولهاى بى‏شمارى است اثبات وحدت شخصى براى هر يك از دو مايعمفروض و همچنين براى مجموع مركب از آنها بسيار دشوار است و در حقيقت اينگونه تجزيه وتركيبها مجموعه‏اى از اتصالات و انفصالات آنى است كه به دنبال حركت مكانى اجزاء پديدمى‏آيد .

اما افزايش و كاهش حجم جسم در اثر گسترش يا فشردگى اجزاء آن در واقع تعبير ديگرى ازحركات مكانى و وضعى ملكولها و اتمهاى آن است مثلا هنگامى كه آب به جوش مى‏آيد و تبديلبه بخار مى‏شود بر حجم آن افزوده مى‏گردد ولى اين افزايش حجم بر حسب آنچه فيزيكداناناثبات كرده‏اند چيزى جز دور شدن ملكولهاى آب از يكديگر نيست و همچنين تبديل شدنبخار به آب و گاز به مايع هم چيزى جز نزديك شدن آنها به يكديگر نمى‏باشد .

از اين روى مصداق روشن حركت كمى را رشد گياهان و جانوران دانسته‏اند كه هر چند باضميمه شدن اجسام ديگرى مانند آب و مواد غذائى حاصل مى‏شود ولى على الفرض هر كدامداراى صورت نوعيه واحدى هستند كه مقدار آن تدريجا افزايش مى‏يابد .

اما بنظر مى‏رسد كه اثبات حركت كمى حقيقى در اين گونه موارد هم مشكل است زيرا بدونشك رشد نباتى در اثر انضمام مواد خارجى است كه از خارج با حركت مكانى به درون آنهامنتقل مى‏شود و اتصال و انفصال اجزاء آنها بصورت دفعى پديد مى‏آيد چنانكه دو جسمى كه بهطرف يكديگر حركت مى‏كنند يا يكى از آنها بسوى ديگرى مى‏رود گر چه تدريجا بهم نزديكمى‏شوند اما اتصال آنها در يك آن و بدون فاصله زمانى انجام مى‏پذيرد و بعد از آنكه اجزاء جديددر جاى خود قرار گرفتند هر چند فعل و انفعالات شيميايى و فيزيولوژيكى آنها تدريجا انجاممى‏گيرد اما دليلى وجود ندارد كه صورت نوعيه درخت‏يا حيوان هم تدريجا گسترش يابد تااينكه جزء جديد را فرا گيرد و جاى چنين احتمالى هست كه تبديل كميت‏سابق به كميتجديد بصورت دفعى و از قبيل كون و فساد باشد نه بصورت تدريجى و از قبيل حركت در كميت.

حاصل آنكه اثبات حركت در كيميت بمراتب مشكلتر از ساير اقسام حركت مى‏باشد و چنيناحتمالى وجود دارد كه آنچه حركت در كميت ناميده مى‏شود در واقع مجموعه‏اى از حركاتمكانى و اتصالات و انفصالات آنى يا كون و فسادهاى دفعى باشد

خلاصه

1- حركت مكانى محسوسترين انواع حركت است و فلاسفه مقوله اين را مسافت آن دانسته‏اندولى بايد توجه داشت كه مفهوم اين مانند ديگر مفاهيم نسبى از قبيل مفاهيم ماهوى نيستهمچنين مكان از عوارض تحليليه وجود جسم بشمار مى‏رود .

2- حركت مكانى را مى‏توان به ارادى و غير ارادى و حركت غير ارادى را به طبيعى و قسرىتقسيم كرد ولى فلاسفه فاعل قريب در همه اين اقسام را طبيعت دانسته‏اند .

3- بطور كلى مى‏توان گفت‏يا اينكه حركت مقتضاى ذات موجود متحرك است و يا در اثر عاملخارجى پديد مى‏آيد و ناچار به عاملى منتهى مى‏شود كه ذاتا اقتضاى حركت را داشته باشد ومى‏توان انرژى را مصداق اين عامل بحساب آورد .

4- حركت وضعى در واقع همان حركت مكانى اجزاء متحرك و جابجا شدن آنها است و از اينروى همه احكام حركت مكانى را خواهد داشت .

5- فلاسفه حركت دورى را مقتضاى طبيعت نمى‏دانند نيز فيزيكدانان حركت در غير خطمستقيم را برآيند چند نيرو مى‏شمارند .

6- حركت كيفى را مى‏توان بر حسب اقسام كيفيت به چهار قسم جزئى تقسيم كرد .

7- حركت در كيف نفسانى قطعى‏ترين انواع حركت بشمار مى‏رود زيرا با علم حضورى دركمى‏شود .

8- حركت در كيفيات محسوسه نيازمند به براهين تجربى است .

9- حركت در شكلهاى هندسى و كيفيت‏خط و سطح و حجم تابع حركت وضعى و مكانىاجسام است .

10- تند شدن و كند شدن حركات را مى‏توان نوعى حركت در كيفيت مخصوص به كميت تلقىكرد از اين نظر كه به كميت‏سرعت نسبت داده مى‏شود .

11- حركت در كيف استعدادى حركتى حقيقى نيست زيرا مابازاء عينى ندارد ولى در صورتىكه منشا انتزاع آن واقعا تدريجى التحقق باشد مى‏توان حركت در كيف استعدادى را تعبيرى ازحصول تدريجى آن بحساب آورد .

12- تغيرات عدد دفعى است و حركت در آنها معنى ندارد .

13- تغيرات خطوط و سطوح تابع تغيرات حجم مى‏باشد .

14- اگر تغير حجم در اثر تجزيه و تركيب حاصل شود در واقع دفعى خواهد بود گر چه بنظرسطحى امرى تدريجى تلقى گردد .

15- اگر تغير حجم در اثر گسترش و فشردگى اجزاء و بدون انضمام جزء يا انفكاك جزئى حاصلشود منوط به حركت مكانى اجزاء خواهد بود .

16- فلاسفه مصداق روشن حركت كمى را رشد گياهان و جانوران دانسته‏اند كه بعد از حركتمكانى اجزاء جديد و تحولات كيفى آنها حاصل مى‏گردد اما اثبات اينكه صورت نوعيه تدريجاگسترش كمى مى‏يابد در گرو برهان است

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation