بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب آموزش فلسفه جلد 2,   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     01 -
     02 -
     03 -
     04 -
     05 -
     06 -
     07 -
     08 -
     09 -
     10 -
     11 -
     12 -
     13 -
     14 -
     15 -
     16 -
     17 -
     18 -
     19 -
     20 -
     21 -
     22 -
     23 -
     24 -
     25 -
     26 -
     27 -
     28 -
     29 -
     30 -
     31 -
     32 -
     33 -
     34 -
     35 -
     36 -
     37 -
     38 -
     39 -
     40 -
     fehrest - آموزش فلسفه (2)
 

 

 
 

درس چهل و هشتم كيفيت

شامل:مقوله كيفكيف نفسانىكيف محسوسكيف مخصوص به كمياتكيف استعدادىنتيجه گيرى

مقوله كيف

هر انسانى يك سلسله از حالات مختلف روانى را در درون خويش با علم حضورى مى‏يابد مانندحالات شادى و اندوه ترس و اميد لذت و درد شوق و نفرت محبت و عداوت و ... .

همچنين با حواس ظاهرى خودش صفاتى را از اجسام درك مى‏كند كه غالبا تغيير پذيرندمانند رنگها مزه‏ها بويها صداها و . . . .

فلاسفه همه اين حالات و صفات روانى و جسمانى را در يك مفهوم كلى مندرج ساخته آن راكيفيت و چگونگى ناميده‏اند و آن را جنسى براى همه آنها انگاشته به اين صورت تعريفكرده‏اند كيفيت عرضى است كه ذاتا قابل قسمت نيست و مشتمل بر معناى نسبت نيزنمى‏باشد و در واقع آن را با سلب ويژگيهاى كميت و مقولات نسبى معرفى كرده‏اند .

ولى به نظر مى‏رسد كه صرفنظر از مناقشه‏اى كه بطور كلى در دستگاه جنس و فصلارسطوئى وجود دارد كيفيت را نبايد جزء ماهيت اين اعراض مختلف مادى و مجرد بحسابآورد بلكه بايستى آن را مانند مفهوم حالت و هيئت و عرض از مفاهيم عام انتزاعى دانست كهبصورت حمل عرضى بر تعدادى از امور مختلف الحقيقه اطلاق مى‏شود .

به هر حال در ميان مقولات عرضى آنچه را مى‏توان بطور قطع و يقين عرض خارجى و داراىمابازاء عينى دانست مقوله كيف است كه بعضى از مصاديق آن با علم حضورى خطا ناپذير دركمى‏شود .

فلاسفه بر اساس استقراء مقوله كيف را به چهار نوع كلى تقسيم كرده‏اند كيف نفسانى كيفمحسوس كيف مخصوص به كميات كيف استعدادى

كيف نفسانى

كيف نفسانى عرضى است مجرد كه تنها عارض جواهر نفسانى مى‏شود و تاكنون جدول دقيق وكاملى از انواع آن بدست نيامده است فلاسفه علم قدرت اراده و كراهت لذت و الم حالاتانفعالى و عادات و ملكات نفسانى را از جمله كيفيات نفسانى بشمار آورده‏اند و بحثهايى پيرامونآنها انجام داده‏اند كه بيشتر مربوط به علم النفس مى‏باشد .

همچنانكه اشاره شد يقينى‏ترين انواع كيف كيفيات نفسانى است كه با علم حضورى و تجربهدرونى شناخته مى‏شوند و حتى امثال هيوم كه بسيارى از مسلمات را مورد تشكيك قرارداده‏اند وجود اين دسته از كيفيات را يقينى و غير قابل انكار دانسته‏اند .

در ميان اقسام كيف نفسانى آنچه ارتباط بيشترى با مباحث فلسفى دارد علم است و از اينروىبحث مستقلى درباره آن خواهيم داشت و در درجه دوم اراده و قدرت و اختيار قرار دارد كه دردرس سى و هشتم بحثهايى پيرامون آنها انجام گرفت و توضيحات بيشترى در مبحث صفاتخداى متعال درباره آنها خواهد آمد

كيف محسوس

منظور از كيف محسوس آن دسته از كيفيات مادى است كه بوسيله حواس ظاهرى و اندامهاىحسى درك مى‏شوند .

فلاسفه بر اساس نظريه‏اى كه در علوم طبيعى قديم مورد قبول بوده و حواس ظاهرى را پنجنوع مى‏دانسته‏اند كيف محسوس را به پنج دسته تقسيم مى‏كرده‏اند و رنگ و نور را از كيفياتديدنى و صداها را كيفيات شنيدنى و مزه‏ها را كيفيات چشيدنى و بويها را كيفيت بوييدنى وسردى و گرمى و زبرى و نرمى را از كيفيات لمس‏كردنى مى‏شمرده‏اند اما در روانشناسى جديدحواس ديگرى غير از حواس پنجگانه معروف اثبات شده كه بايد در دسته‏بندى كيفياتمحسوس مورد توجه قرار گيرد .

اثبات وجود كيفيات محسوس در خارج از ظرف ادراك به آسانى كيف نفسانى نيست زيرا علمحضورى به آنها تعلق نمى‏گيرد و براى پاسخ به اين سؤال كه آيا آنچه را ما بعنوان حالاتى ازاشياء مادى درك مى‏كنيم در متن خارج هم به همين صورت وجود دارد يا نفس ما در اثر يكسلسله از فعل و انفعالات فيزيكوشيميايى و فيزيولوژيكى كه در بدن انجام مى‏گيرد مستعددرك اين امور در درون خويش مى‏شود و نمى‏توان عين آنها را در جهان ماده اثبات كرد براىپاسخ صحيح به اين سؤال بايد از براهينى استفاده كرد كه بعضى از مقدمات آنها از علوم تجربىگرفته مى‏شود و اثبات قطعى اينگونه مقدمات در گرو پيشرفت علوم مربوطه مى‏باشد بعنوانمثال هنوز ماهيت انرژيها و رابطه ماده و انرژى بصورت يقينى شناخته نشده و از اينروىنمى‏توان تحليل فلسفى يقينى درباره آنها ارائه داد .

فلاسفه پيشين براى نور و حرارت واقعيتى جز همان حالت و عرضى كه بوسيله اندامهاىحسى درك مى‏شود قائل نبودند و از اين جهت آنها را ذاتا بسيط و تجزيه ناپذير مى‏انگاشتندولى بر اساس بعضى از نظريات فيزيك جديد بايد آنها را از قبيل جواهر مادى بحساب آورد وهر چند در اصطلاح فيزيك آنها را انرژى مى‏نامند و در مقابل ماده قرار مى‏دهند اما چونمعتقدند كه ماده از تراكم انرژى بوجود مى‏آيد و در اثر تجزيه و تشعشع تبديل به انرژىمى‏شود بايد انرژى را هم از نظر فلسفى جزء اجسام بحساب آورد زيرا محال است كه جسم ازغير جسم تركيب شود يا در اثر تجزيه تبديل به چيزى شود كه جوهر داراى امتداد جسم نباشد.

اما مطلب در اينجا خاتمه نمى‏يابد و با دقت بيشتر روشن مى‏شود كه آنچه مورد درك مستقيمقرار مى‏گيرد جوهر نور و حرارت نيست بلكه صفت روشن بودن و گرم بودن آنهاست و در اينجاسئوال سابق تكرار مى‏شود كه آيا اين كيفيات محسوس به همانگونه كه در ظرف ادراكمنعكس مى‏شوند در خارج هم به همين صورت وجود دارند يا نه

كيف مخصوص به كميت

فلاسفه يك دسته ديگر از كيفيات را بنام كيفيت مخصوص به كميات ناميده‏اند كه بخشى ازآنها مانند فرديت و زوجيت از اوصاف عدد و بخشى ديگر مانند مستقيم بودن و منحنى بودن ازاوصاف موضوعات هندسى بشمار مى‏روند .

ظاهرا نكته‏اى كه اين دسته از كيفيات را دسته مستقلى بحساب آورده‏اند و آنها را در عدادكيفيات محسوسه نشمرده‏اند اين است كه مستقيما مورد ادراك حسى قرار نمى‏گيرند .

اما اوصاف اعداد را با توجه به اينكه خود عدد امرى اعتبارى و فاقد مابازاء خارجى استنمى‏توان امورى حقيقى و اعراضى خارجى دانست و اما اوصاف موضوعات هندسى مانندمستقيم بودن و منحنى بودن خط و مستوى يا مقعر يا محدب بودن سطح مفاهيمى استانتزاعى كه با چند واسطه از نحوه وجود اجسام انتزاع مى‏شود مخصوصا با توجه به اينكه خودخط و سطح در واقع حدود عدمى اجسام هستند كه ذهن انسان با مسامحه آنها را ماهياتىموجود در خارج تلقى مى‏كند .

بنابر اين بسختى مى‏توان اين دسته از كيفيات را بعنوان اعراض خارجى و داراى مابازاء عينىقلمداد كرد و حد اكثر بايد آنها را از اعراض تحليليه بحساب آورد

كيف استعدادى

چهارمين قسمى كه فلاسفه براى مقوله كيف قائل شده‏اند كيفيت استعدادى است كه آن را بهاين صورت تعريف كرده‏اند كيفيتى است كه بواسطه آن پيدايش پديده خاصى در موضوع آنرجحان مى‏يابد و گاهى آن را امكان استعدادى مى‏نامند در مقابل ساير اقسام امكان مانندامكان ذاتى و امكان وقوعى (1) . زيرا ساير معانى امكان از معقولات ثانيه فلسفى و مفاهيم غيرماهوى است بخلاف امكان استعدادى كه آن را ماهيتى از مقوله كيف مى‏شمارند .

دليلى كه براى عينى بودن كيفيت استعدادى آورده‏اند اين است كه متصف به صفات وجودىمانند قرب و بعد و شدت و ضعف مى‏شود مثلا استعداد نطفه براى دارا شدن روح دورتر وضعيفتر از استعداد جنين كامل است و استعداد هسته درخت براى تبديل شدن به درختنزديكتر و قويتر از استعداد خاك است و اگر امكان استعدادى هم مفهومى عقلى مى‏بود مانندساير اصطلاحات امكان قابل اتصاف به اينگونه صفات نمى‏بود .

براى ارزشيابى اين دليل لازم است به كيفيت آشنايى ذهن با مفهوم استعداد و نسبت دادن آنبه بعضى از موجودات خارجى بعنوان وصف ويژه‏اى براى آنها اشاره كنيم .

انسان با تجاربى كه در مورد تحولات اشياء خارجى دارد بخوبى درمى‏يابد كه پيدايش هر پديدهعينى در گرو تحقق شرايط ويژه و زايل شدن موانع خاصى است كه معمولا بطور تدريجىحاصل مى‏شود مثلا تبديل شدن آب به بخار مشروط به درجه حرارت معينى است كه تدريجادر آب پديد مى‏آيد و روييدن گياه در زمين شوره‏زار مشروط به برطرف شدن مواد زيانبار وفراهم شدن مواد سودمند و رطوبت و حرارت لازم است كه همگى آنها يكباره تحقق نمى‏پذيرد .

با توجه به اين روابط علت و معلولى و لزوم تحقق شرايط وجودى و عدمى هنگامى كه ماده علتمادى پديده را نسبت به فعليت مورد نظر مى‏سنجيم اگر همه شرايط لازم فراهم و همه موانعمرتفع باشد آن را كاملا مستعد و آماده براى دريافت فعليت جديد مى‏ناميم و اگر بعضى ازشرايط وجودى حاصل نباشد يا بعضى از موانع برطرف نشده باشد استعداد آن را دور و ضعيفمى‏شماريم و اگر تنها بعضى از شرايط يا اكثر موانع موجود باشد استعداد آن را بسيار دور وضعيف مى‏خوانيم .

حاصل آنكه در ماده‏اى كه استعداد پذيرش فعليت جديد را دارد بجز تحقق شرايط و برطرفشدن موانع امر عينى ديگرى بنام استعداد حاصل نمى‏شود بلكه استعداد مفهومى است عقلىكه از تحقق شرايط و ارتفاع موانع انتزاع مى‏شود و شاهدش اين است كه تا مقايسه‏اى بين دوموقعيت‏سابق و لاحق انجام نگيرد اين مفهوم انتزاع نمى‏شود و كار بردن تعبيراتى مانندنزديك و دور شديد و ضعيف كامل و ناقص و مانند آنها در مورد استعداد از روى استعاره ونشانه‏اى از كثرت و قلت‏شرايط و موانع است .

جالب اين است كه صدرالمتالهين على رغم اينكه در باب جواهر و اعراض و پاره‏اى از مواردديگر از ساير فلاسفه پيروى كرده و امكان استعدادى را نوعى از مقوله كيف بشمار آورده دربعضى از موارد به اين حقيقت اعتراف كرده است كه مفهوم استعداد از برطرف شدن موانع واضداد انتزاع مى‏شود از جمله در اسفار مى‏فرمايد بازگشت امكان استعدادى به زوال مانع و ضداست كه اگر بطور كلى زايل شود قوه قريب و اگر بطور ناقص برطرف گردد قوه بعيد ناميدهمى‏شود (2) .

وى همچنين در كتاب مبدا و معاد (3) عبارتى دارد كه تقريبا صريح در اين است كه استعدادمفهومى انتزاعى و از معقولات ثانيه مى‏باشد و منظور از وجود آن در خارج همين است كهاشياء خارجى متصف به آن مى‏شوند

نتيجه‏گيرى

با بحثهايى كه درباره جواهر و اعراض انجام گرفت اين نتايج بدست آمد:

1- مفهوم جوهر و عرض از معقولات ثانيه فلسفى است نه از قبيل معقولات اولى و مفاهيمماهوى بنابر اين نبايد آنها را جنس و از ذاتيات ماهيات بشمار آورد .

2- جواهر مجرده عبارتند از مجردات تام عقول طوليه و عرضيه جوهر نفسانى جوهر مثالى واما جوهر مادى همان جوهر جسمانى است و بنابر اينكه صور نوعيه از قبيل جواهر باشند به دوقسم فرعى جسم صورت نوعيه منقسم مى‏شود .

3- در ميان مفاهيمى كه بنام مقولات عرضى ناميده شده‏اند كيف نفسانى و كيف محسوس رامى‏توان از قبيل مفاهيم ماهوى و داراى مابازاء عينى دانست و كميت متصل را كه شامل مقاديرهندسى و زمان مى‏شود بايد از اعراض تحليليه و حاكى از ابعاد وجود اجسام بشمار آورد نيزكيفيات مخصوص به كميات را مى‏توان از اعراض تحليليه محسوب داشت اما ساير اقسام عرضاز قبيل مفاهيم عقلى و انتزاعى هستند كه تنها منشا انتزاع آنها وجود خارجى دارد نه خود آنهابعنوان اقسام مستقلى از عرض .

4- شش مقوله از مقولات نه‏گانه عرضى اين متى وضع جده ان يفعل ان ينفعل و همچنينكميت متصل و كيف مخصوص به آن و كيفيات محسوسه مختص به ماديات هستند و كميتمنفصل عدد و اضافه مشترك بين ماديات و مجردات مى‏باشند و كيف نفسانى ويژه جوهرنفسانى مجرد است .

اما مفاهيم مشترك بين ماديات و مجردات كم منفصل و اضافه امورى اعتبارى و انتزاعىهستند و همين اشتراكشان بين ماديات و مجردات يكى از نشانه‏هاى عينى نبودن آنهاست زيراماهيت واحد نمى‏تواند گاهى مادى و گاهى مجرد باشد و اما كيف ماهيت واحدى نيست بلكهمفهوم عامى است كه بر چند ماهيت مختلفه الحقيقه اطلاق مى‏شود و بعضى از آنها مخصوصماديات و بعضى ديگر مخصوص مجردات مى‏باشد .

5- اعراض تحليلى مانند كميات متصل و كيفيات آنها وجودى منحاز از وجود موضوعاتشانندارند و تنها اينگونه اعراض را بايد از شؤون وجود جوهر بحساب آورد كه با موضوع خودشانمتعلق يك جعل بسيط هستند اما اعراض خارجى مانند كيفيات نفسانى وجود عرضى ويژه‏اىدارند و جعل آنها تاليفى است و اما اعداد و مقولات نسبى و كيف استعدادى از مفاهيم عقلىهستند و جعل حقيقى به آنها تعلق نمى‏گيرد .

6- ضمنا دانسته شد كه اگر مفهومى يكى از اين نشانه‏ها را داشته باشد ماهوى نخواهد بود:

الف- بر مجرد و مادى بطور يكسان حمل شود مانند عدد .

ب- عين همان مفهوم بر خودش حمل شود چنانكه عدد دو بار ديگر بر دو عدد دو حملمى‏شود .

ج- مشترك بين واجب الوجود و ممكنات باشد مانند اضافات .

د- مشتمل بر معناى نسبت باشد مانند همه مقولات نسبى .

ه- با اختلاف لحاظ و بدون تغييرى در خارج تغيير يابد مانند بالا و پايين

خلاصه

1- كيفيت به اين صورت تعريف شده است عرضى است كه ذاتا قابل قسمت و نسبت نيست .

2- كيفيت به چهار قسم تقسيم شده است كيف نفسانى كيف محسوس كيف مخصوصبكميات كيف استعدادى .

3- كيف نفسانى كيفيتى است مجرد كه تنها عارض جوهر نفسانى مى‏شود و وجود آن ازيقينى‏ترين موجودات مى‏باشد زيرا با علم حضورى درك مى‏گردد .

4- كيف محسوس كيفيتى است مادى كه با حواس ظاهرى درك مى‏شود و اثبات وجود آنبصورتى كه در ظرف ادراك منعكس مى‏گردد نيازمند به براهين تجربى است .

5- كيف مخصوص به كميات عبارت است از صفاتى كه به اعداد و مقادير هندسى نسبت دادهمى‏شود اما صفات اعداد به تبعيت از خود آنها امورى اعتبارى هستند و اما صفات كمياتمتصل و اشكال هندسى را مى‏توان از عوارض تحليليه بشمار آورد .

6- كيف استعدادى كيفيتى است كه بواسطه آن پيدايش پديده خاصى رجحان مى‏يابد .

7- دليل عينى بودن آن را اتصاف به قرب و بعد دانسته‏اند چنانكه استعداد نطفه براى داراشدن روح بعيد و استعداد جنين كامل قريب است .

8- مفهوم استعداد از مقايسه ماده با فعليتى كه در آن تحقق مى‏يابد بدست مى‏آيد و در خارججز فراهم شدن شرايط وجودى و عدمى امر عينى ديگرى بنام استعداد وجود ندارد .

9- اتصاف استعداد به قرب و بعد از روى تشبيه و استعاره است و دليل وجود عينى براى آننمى‏شود .

10- صدرالمتالهين در پاره‏اى از موارد تصريح كرده است به اينكه بازگشت استعداد به زوالمانع و ضد است و اگر موانع پيدايش پديده‏اى بطور كلى زايل شد استعداد ماده براى پديدهمزبور قريب خواهد بود و اگر بعضى از موانع باقى باشد استعداد آن بعيد شمرده مى‏شود ومعناى وجود خارجى استعداد اتصاف شى‏ء خارجى به آن مى‏باشد .

11- مفهوم جوهر و مفهوم عرض از مفاهيم ماهوى نيستند و نمى‏توان آنها را جنس عالى و ازذاتيات ماهيات بشمار آورد .

12- جواهر مجرد عبارتند از عقول نفوس جواهر مثالى و اما جوهر مادى همان جوهر جسمانىاست كه مى‏توان آن را به دو قسم جسم و صورت نوعيه تقسيم كرد .

13- كيف نفسانى و كيف محسوس از اعراض خارجى و كميت متصل و كيفيت مخصوص به آناز عوارض تحليلى و ساير اقسام مقولات عرضى از مفاهيم اعتبارى و انتزاعى هستند .

14- شش قسم از مقولات نسبى اين متى جده وضع ان يفعل ان ينفعل و كميت متصل و كيفمحسوس و كيف مخصوص به كميات متصل از اوصاف ماديات هستند و كيف نفسانى ويژهجوهر نفسانى مجرد مى‏باشد و عدد و اضافه مشترك بين ماديات و مجردات بشمار مى‏روند .

15- اعراض تحليلى از شؤون وجود جوهرند كه يك جعل بسيط به آنها و موضوعاتشان تعلقمى‏گيرد و اعراض خارجى وجود عرضى ويژه‏اى دارند كه متعلق جعل تاليفى مى‏باشد و اما بهعدد و مقولات نسبى جعل حقيقى تعلق نمى‏گيرد خواه بسيط فرض شود و خواه تاليفى .

16- از جمله نشانه‏هاى مفاهيم غير ماهوى حمل آنها بر خداى متعال و بر مجردات و مادياتبطور يكسان و بر خودشان و تغيير يافتن آنها به صرف لحاظ و اعتبار و اشتمال آنها بر مفهومنسبت است

پى‏نوشت

1- امكان ذاتى وصفى است‏عقلى براى ماهيت از اين نظر كه ذاتا اقتضائى نسبت به وجود و عدمندارد و هيچكدام از آنها براى آن ضرورتى ندارد و امكان وقوعى وصف عقلى ديگرى است براىماهيت از اين نظر كه علاوه بر اينكه وجود آن ذاتا محال نيست مستلزم امر محال ديگرى همنمى‏باشد.2- ر. ك: اسفار ج 2 ص 376.3- ر. ك: مبدء و معاد ملا صدرا ص 318 - 319.

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation