26- محقق خوانسارى
(متوفى 1098 يا1099 ه.ق)
گفتار استاد:
«آقا سيد حسين خوانسارى معروف به«محقق خوانسارى».او نيز در مكتب فقهىاصفهان پرورش يافته است و جامع معقول و منقول بوده است.شوهر خواهرمحقق سبزوارى است.كتاب معروف او در فقه به نام«مشارق الشموس»است كهشرح كتاب«دروس»شهيد اول است.
محقق خوانسارى در سال 1098 درگذشته است.او با محقق سبزوارى معاصربوده است و همچنين با ملا محسن فيض كاشانى و ملا محمد باقر مجلسى كه هردو از اكابر محدثينمىباشند،به شمار مىروند.» (1)
آية الله حسين بن جمال الدين محمد خوانسارى،از فقهاى بزرگ و نامدار قرنيازدهم هجرى است كه از او به عنوان«استاد الكل في الكل»تعبير آوردهاند.در فلسفه وحكمتيد طولانىداشته است.ابتدا در رشته فلسفه و حكمت اشتغال داشته است.
اتفاقا با يكى از فقهاى عصر،شب در يك جا مهمان مىشوند.صاحبخانه در احترام وتجليل فقيه،سعى و تلاش نموده است و در موقع خواب براى او رختخواب و بسترى مهيامىنمايد و براى آقا حسين خوانسارى چيزى نمىآورد.(شايد اين عمل عمدى و براىتنبيه بوده است.) پس آن فقيه به آقا حسين مىگويد:«تو هيولى را زير و«صورت»را روبيفكن و استراحت كن.»آقا حسين صبح آن روز حضور محقق سبزوارى صاحبذخيره مىرود و در درس فقه او حضور پيدا مىكند و مدت 12 سال در حضور اومداومتبه تحصيل فقه مىكند و از او اجازه مىگيرد و دخترش را نيز به حباله نكاحخويش در مىآورد كه آقا جمال از او متولد مىگردد.پسرش آقاجمال و ميرزا محمدبن حسن شيروانى از شاگردان او مىباشند.
از تاليفات او شرح كتاب شهيد اول است،به نام«مشارق الشموس في شرحالدروس»و صاحبوسائل اجازه از او دارد. (2)
صاحب امل الآمل و معاصر او،شيخ محمد اردبيلى صاحب«جامع الرواة»،او را باالقاب واوصافى چون عالم،فاضل،حكيم،محقق و...توصيف نمودهاند. (3)
اساتيد او:
او تحصيلات خود را در حوزه اصفهان به انجام رسانيد و در مدرسه خواجهملك،جنب مسجد شيخ لطف الله مشغول تحصيل گرديد.معقول را از مير فندرسكى،ومنقول را نيز از ملا محمد تقى مجلسى اول(ره)و خليفة السلطان و محقق سبزوارى وديگر اكابر وقت تكميل نمود و بهمقام عالى علمى نائل آمد.
شاگردان او:
او شاگردان نامدارى داشته است كه هر كدام به نوبتخود مشعلداران فقه وفقاهت در جامعهاسلامى بودهاند.از آن ميان:
1-سيد نعمت الله جزائرى
2-شيخ جعفر قاضى
3-ملا ميرزا شيروانى
4-آقا جمال خوانسارى،فرزند برومندش و جمعى ديگر از افاضل وقت كه دركتابهاى تراجم ورجال،بيوگرافى آنان آمده است.
تاليفات او:
او تاليفات متعددى داشته است كه صاحب ريحانة الادب اسامى برخى از آنها رابه اين ترتيبذكر مىكند:
1-ترجمه صحيفه سجاديه
2-ترجمه قرآن كريم
3-تفسير سوره فاتحه
4-تواريخ وفيات العلماء
5-الجبر و الاختيار
6-الجزء الذى لا يتجزى
7-حاشيه الهيات شفا كه در دو فقره است و نسخه خطى يكى از آنها به شماره 1333 دركتابخانه مدرسه شهيد مطهرى(سپهسالار سابق)موجود است.
8-حاشيه شرح اشارات خواجه
9-شرح تجريد قوشجى
10-شرح لمعه
11-محاكمات قطب الدين رازى
12-معالم الاصول
13-شرح كافيه ابن حاجب
14-شرح هيات فارسى قوشجى
15-مشارق الشموس في شرح الدروس.در تهران چاپ سنگى شده است وچند جلد كتابديگر در حكمت و كلام دارد.او اشعارى نيز دارد. (4)
صاحب جامع الرواة كتابهاى شرح مفتاح الفلاح،حاشيه بر شرح مختصرالاصول،حاشيه برحاشيه ملا ميرزا جان را نيز افزودهاند.
وفات او:
وفاتش به سال 1098 يا1099 ه.ق در هشتاد و دو سالگى در اصفهان بوده استو در قبرستان تخت فولاد آنجا،نزديك قبر بابا ركن الدين مدفون گرديد.از طرفحكومت وقت،قبه بر مرقد او بناگذارى شد.مقبره او مزار عامه است.آقا جمال الدين وآقا رضى الدين،پسران آن مرحوم نيز در آنجا مدفون هستند و به تكيه خوانساريهامعروف شده است،و ماده تاريخ وفات او،مفاد جمله:«ادخل جنتى»( 1098)و بنابرقول دوم،«ادخل جناتى»(1099)،يا جمله«امروز هم ملائكهگفتند يا حسين»( 1098)مطابق مىباشد.
پىنوشتها:
1- آشنايى با علوم اسلامى،ص 305.
2- قصص العلماء تنكابنى،ص 265.
3- روضات الجنات،ج 2،ص 214.
4- روضات الجنات،ج 2،ص 358-349.
26- محقق خوانسارى
(متوفى 1098 يا1099 ه.ق)
گفتار استاد:
«آقا سيد حسين خوانسارى معروف به«محقق خوانسارى».او نيز در مكتب فقهىاصفهان پرورش يافته است و جامع معقول و منقول بوده است.شوهر خواهرمحقق سبزوارى است.كتاب معروف او در فقه به نام«مشارق الشموس»است كهشرح كتاب«دروس»شهيد اول است.
محقق خوانسارى در سال 1098 درگذشته است.او با محقق سبزوارى معاصربوده است و همچنين با ملا محسن فيض كاشانى و ملا محمد باقر مجلسى كه هردو از اكابر محدثينمىباشند،به شمار مىروند.» (1)
آية الله حسين بن جمال الدين محمد خوانسارى،از فقهاى بزرگ و نامدار قرنيازدهم هجرى است كه از او به عنوان«استاد الكل في الكل»تعبير آوردهاند.در فلسفه وحكمتيد طولانىداشته است.ابتدا در رشته فلسفه و حكمت اشتغال داشته است.
اتفاقا با يكى از فقهاى عصر،شب در يك جا مهمان مىشوند.صاحبخانه در احترام وتجليل فقيه،سعى و تلاش نموده است و در موقع خواب براى او رختخواب و بسترى مهيامىنمايد و براى آقا حسين خوانسارى چيزى نمىآورد.(شايد اين عمل عمدى و براىتنبيه بوده است.) پس آن فقيه به آقا حسين مىگويد:«تو هيولى را زير و«صورت»را روبيفكن و استراحت كن.»آقا حسين صبح آن روز حضور محقق سبزوارى صاحبذخيره مىرود و در درس فقه او حضور پيدا مىكند و مدت 12 سال در حضور اومداومتبه تحصيل فقه مىكند و از او اجازه مىگيرد و دخترش را نيز به حباله نكاحخويش در مىآورد كه آقا جمال از او متولد مىگردد.پسرش آقاجمال و ميرزا محمدبن حسن شيروانى از شاگردان او مىباشند.
از تاليفات او شرح كتاب شهيد اول است،به نام«مشارق الشموس في شرحالدروس»و صاحبوسائل اجازه از او دارد. (2)
صاحب امل الآمل و معاصر او،شيخ محمد اردبيلى صاحب«جامع الرواة»،او را باالقاب واوصافى چون عالم،فاضل،حكيم،محقق و...توصيف نمودهاند. (3)
اساتيد او:
او تحصيلات خود را در حوزه اصفهان به انجام رسانيد و در مدرسه خواجهملك،جنب مسجد شيخ لطف الله مشغول تحصيل گرديد.معقول را از مير فندرسكى،ومنقول را نيز از ملا محمد تقى مجلسى اول(ره)و خليفة السلطان و محقق سبزوارى وديگر اكابر وقت تكميل نمود و بهمقام عالى علمى نائل آمد.
شاگردان او:
او شاگردان نامدارى داشته است كه هر كدام به نوبتخود مشعلداران فقه وفقاهت در جامعهاسلامى بودهاند.از آن ميان:
1-سيد نعمت الله جزائرى
2-شيخ جعفر قاضى
3-ملا ميرزا شيروانى
4-آقا جمال خوانسارى،فرزند برومندش و جمعى ديگر از افاضل وقت كه دركتابهاى تراجم ورجال،بيوگرافى آنان آمده است.
تاليفات او:
او تاليفات متعددى داشته است كه صاحب ريحانة الادب اسامى برخى از آنها رابه اين ترتيبذكر مىكند:
1-ترجمه صحيفه سجاديه
2-ترجمه قرآن كريم
3-تفسير سوره فاتحه
4-تواريخ وفيات العلماء
5-الجبر و الاختيار
6-الجزء الذى لا يتجزى
7-حاشيه الهيات شفا كه در دو فقره است و نسخه خطى يكى از آنها به شماره 1333 دركتابخانه مدرسه شهيد مطهرى(سپهسالار سابق)موجود است.
8-حاشيه شرح اشارات خواجه
9-شرح تجريد قوشجى
10-شرح لمعه
11-محاكمات قطب الدين رازى
12-معالم الاصول
13-شرح كافيه ابن حاجب
14-شرح هيات فارسى قوشجى
15-مشارق الشموس في شرح الدروس.در تهران چاپ سنگى شده است وچند جلد كتابديگر در حكمت و كلام دارد.او اشعارى نيز دارد. (4)
صاحب جامع الرواة كتابهاى شرح مفتاح الفلاح،حاشيه بر شرح مختصرالاصول،حاشيه برحاشيه ملا ميرزا جان را نيز افزودهاند.
وفات او:
وفاتش به سال 1098 يا1099 ه.ق در هشتاد و دو سالگى در اصفهان بوده استو در قبرستان تخت فولاد آنجا،نزديك قبر بابا ركن الدين مدفون گرديد.از طرفحكومت وقت،قبه بر مرقد او بناگذارى شد.مقبره او مزار عامه است.آقا جمال الدين وآقا رضى الدين،پسران آن مرحوم نيز در آنجا مدفون هستند و به تكيه خوانساريهامعروف شده است،و ماده تاريخ وفات او،مفاد جمله:«ادخل جنتى»( 1098)و بنابرقول دوم،«ادخل جناتى»(1099)،يا جمله«امروز هم ملائكهگفتند يا حسين»( 1098)مطابق مىباشد.
پىنوشتها:
1- آشنايى با علوم اسلامى،ص 305.
2- قصص العلماء تنكابنى،ص 265.
3- روضات الجنات،ج 2،ص 214.
4- روضات الجنات،ج 2،ص 358-349.