بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب چهره درخشان قمر بنی هاشم جلد 2, حجت الاسلام شیخ على ربانى خلخالى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     FEHREST -
     FOOTNT01 -
     FOOTNT02 -
     QAMAR000 -
     QAMAR001 -
     QAMAR002 -
     QAMAR003 -
     QAMAR004 -
     QAMAR005 -
     QAMAR006 -
     QAMAR007 -
     QAMAR008 -
     QAMAR009 -
     QAMAR010 -
     QAMAR011 -
     QAMAR012 -
     QAMAR013 -
     QAMAR014 -
     QAMAR015 -
     QAMAR016 -
     QAMAR017 -
     QAMAR018 -
     QAMAR019 -
     QAMAR020 -
     QAMAR021 -
     QAMAR022 -
     QAMAR023 -
     QAMAR024 -
     QAMAR025 -
     QAMAR026 -
     QAMAR027 -
 

 

 
 

Prev page

fehrest page

Next page

امام اباالقاسم محمد الحجه الخلف الصالح (المهدى ) عليهالسلام
در شب پانزدهم ماه شعبان سال 255 هجرى ، خداوند به پيشواى يازدهم شيعيان فرزندىداد كه نامش را (محمد) گذاردند. مادرش دخترى از بلاد آسياى صغير و روم بود كه(نرگس ) نام داشت . بانويى بود از شاهزادگان رومى و متجلى به صفات و منش هاىذاتى و اكتسابى كه از محضر امام دهم عليه السلام كسب كرده بود و عروس آن امام و همسرفرزندش امام يازدهم عليه السلام گرديد. اين نوزاد كه به مثابه طلوع خورشيدبامدادى ، همه در انتظار آن هستند و هيچ ترديدى هم در طلوعش ندارند، در سامرا، چشم بهجهان گشود. امام مهدى موعود عليه السلام ، تاسال 260 هجرى كه پدر زنده بود، تحت كفالت و تربيت پدر مى زيست و براى اين كهماموران دولت عباسى ، از تولدش آگاه نشده و او را نكشند، از انظار، پنهان بود. و تنهاخواص از شيعه ، محضر آن امام را درك مى كردند. پس از شهادت پدر، امامت براى امام عصرعليه السلام استقرار يافت و به امر خداوند غيبت اختيار كرد و تنها با نواب خاص خود درارتباط بود. (161)
ابن صباغ مالكى درباره امام دوازدهم از قول دانشمندان شهير اسلامى مى نويسد: (اماميازدهم ، هيچگونه فرزندى به غير از محمد الحجه المهدى عليه السلام ، نداشت به هنگاممرگ پدر، پنج ساله بود و خداوند او را پايگاه حكمت قرار داده بود. مانند يحيى عليهالسلام كه در كودكى به امامت رسيد و مانند عيسى عليه السلام كه در گاهواره ، مقامنبوت را دريافت ، و به آشكارا مى توان درك كرد كه تمام پيامبران عالم و ائمه و پيامبراسلام عليه السلام همه بالاتفاق او را به صاحب السيف ، القائم و العبد الصالح ،توصيف كرده اند، او داراى دو غيبت است : صغرى ، و آن از آغاز ولادت است تا انقطاعسفارت ، ميان او و شيعيان ، مگر عده اى خاص ، و ديگرى : كبرى ، و آن تا آن گاهى استكه قيام مسلحانه كند و جهانى كه در انتظار اوست ، روشن ازعدل سازد.) (162)
رابطه امام زمان عليه السلام با شيعيان 
عثمان بن سعيد از شخصيت هاى برجسته اسلامى است وسال ها از پيشگاه امام دهم و يازدهم ، بهره هاى علمى و توحيدى ، گرفته است . عثمان ،كه شديدا مورد وثوق و امين امام عصر عليه السلام بود به مقام نيابت خاص رسيد وپل ارتباط، ميان شيعيان و امام گرديد.
محمد عثمان ، پس از مرگ پدر و پس از مرگ او نيز حسين بن روح نوبختى و بعدا على بنمحمد سمرى از ناحيه مقدسه امام عصر عليه السلام به ترتيب ، به نيابت مفتخر شدند.در سال 329 هجرى به على بن محمد سمرى از سوى امام عصر عليه السلام ابلاغگرديد كه تا شش روز ديگر بدرود حيات خواهد گفت و پايان نيابت خاصه و آغاز غيبتكبرى خواهد بود. و تا روزى كه خداوند فرمان ظهور دهد، غيبت داوم خواهد يافت . فراموشنكنيد براى اين توقيع و دستور، غيبت امام عصر عليه السلام به دو بخش تقسيم مىگردد:
اول : غيبت صغرى كه از سال 260 هجرى آغاز درسال سيصد و بيست و نه ، انجام مى پذيرد و امتداد آن هفتادسال است .
دوم : غيبت كبرى كه از سال 329 آغاز و به گفته پيامبر اسلام صلى اللّه عليه و آله كهشيعه و سنى نقل كرده اند: اگر نمانده باشد از دنيا مگر يك روز خدا آن روز را دراز مىكند، تا مهدى از فرزندان من ظهور نموده دنيا را پر ازعدل و داد كند، چنان كه از ظلم و جور پر شده باشد.) (163)
سمرقند 
از جمله واردين به سمرقند از اولاد عباس به على عليه السلام ، و از منتقلان نسا بهسمرقند، ابوالقاسم على بن ابى الطيب محمد بن حسين بن على بن عبيداللّه بن عباس(164) بازماندگان وى عبارتند از: ابوطالب محمد نقيب شهر نسا و ابوالطيب عبدالله .(165)
جناب حسن بن على بن حسين بن قاسم بن حمزه بن عبيدالله بن عباس بن اميرالمومنينعليهماالسلام ، در سمرقند است . (166)
سمنان 
معصوم زادگان (سادات ابوالفضلى و سجادى )
محلات ثلاث (زاوغان ، كوشمغان ، كديور) در گوشه امنى واقع شده و از قديم الايامكمتر مورد هجوم طوايف مختلف ، بخصوص خلفاى عباسى ، قرار گرفته است . به همينعلت سادات سجادى و ابا الفضلى ، كه دائما مورد تعقيبعمال بنى عباس بوده اند، اين نقطه را براى سكونت خود انتخاب كرده و در آنجا به نشرمذهب اسلام پرداخته اند. (167)
به طورى كه شايع است ، در محله زاوغان 24 نفر از معصوم زادگان مدفونند كه مدفنبرخى از آنها نامعلوم است . آيه الله علامه آقاى شيخ محمد صالح حائرى مازندرانى (ره) سه عدد لوح در شرح احوال معصوم زادگان اين ناحيه نوشته و دربارگاه آنان نصبنموده اند. از جمله ساداتى كه در زاوغان سمنان سكونت اختيار نموده اند، فرزندان عمراشرف بن على بن حسين عليه السلام مى باشند كه سلسله ايشان را (سادات شرفشاهى) مى نامند. گروهى نيز از اعقاب عبدالله اعرج بن حسين اصغر بن امام زين العابدينعليه السلام مى باشند كه سلسله ايشان به (سادات اعرجى ) معروف است . همچنينبايد از سلسله سادات (مرعشى ) نام برد كه از اعقاب برادر اعرج حسين بن اصغر واولاد مرعش بن عبيدالله بن محمد بن حسن بن حسين اصغر بن امام زين العابدين عليه السلامهستند و در بلاد خراسان و شوشتر و اصفهان و مازندران و قزوين منتشر شده اند و ميرقوام الدين شهير به مير بزرگ آملى (متوفى 781 ق ) از ايشان است . مير قوام الدين همانشخصيتى است كه سلاطين مرعشيه و قواميه مازندرانى به وى منسوبند و درآمل آرامگاه عجيبى دارد. نيز چهار تن از اولاد حضرتابوالفضل العباس عليه السلام شش تن از اولاد حضرت امام سجاد عليه السلام ،دربارگاه علوى نزديك امامزاده اشرف مدفونند. (168)
آستانه مباركه بقاع متبركه علويان (169)
در محلات سمنان ، خيابان خرمشهر، بقعه اى بزرگ و تاريخى وجود دارد كه به امامزادهعلوى معروف است . با تحقيقاتى كه از سوى مرحوم آيه الله علامه حائرى مازندرانىدرباره سلسله نسب مدفونين اين بقاع صورت گرفته و در لوحى ثبت و در حرم مطهرنصب گرديده ، مدفونين اين بارگاه ده تن ذكر شده اند كه 8 تن آنها درداخل بنا و دو تن ديگر در خارج و در صحن شرقى مدفونند و اسامى آنها عبارتند از:
1. عبيدالله بن حسن ، كه با ساير سادات علوى در گرگان بوده ، سپس به بلاد قومسمخصوصا سمنان ، كه در آن زمان مامن سادات ابوالفضلى و سجادى بوده است ، آمده وچندى نيز قاضى القضاه بوده است . وى درسال 204 و 205 هجرى به سمت اميرالحاج منصوب و به حج مشرف گرديد.سال وفات نامبرده بايد پس از بازگشت از حج ، يعنىسال 205 هجرى قمرى به بعد، باشد.
2. عبيدالله بن عباس ثانى ، فرزند حسن بن عبيدالله بنابوالفضل العباس ‍ عليه السلام و برادرزاده عبيدالله بن حسن
3. قاسم بن على اشرف ، فرزند امام زين العابدين عليه السلام و برادر ناصر كبيرپادشاه و ديلم .
4. عبيدالله اعرج بن حسين اصغر بن امام زين العابدين عليه السلام كه يكى از ساداتجليل القدر و نام آور زمان خود بوده است . گويند ابوالعباس ‍ سفاح هشتاد هزار دينارمقررى براى وى تعيين كرده بود. درباره وفات وى روايات مختلفى وجود دارد: عده اىمعتقدند وى هنگام بازگشت از خراسان با فرزندش ، زين الدين على صالح ، پس ازملاقات با ابومسلم خراسانى در امروان دامغان فوت مى كند و زين الدين جسد پدر را بهمحلات سمنان (زاوغان ) مى آورد، برخى عقيده دارند كه ابومسلم به وسيله زهر وى را شهيدنموده است ، ولى صاحب كتاب (استظهار) مى نويسد: (زين الدين جلوتر از پدر بهقريه زاوغان مى رسد و خبرمرگ پدر را بعدا به او اطلاع مى هند)
5. ابو جعفر محمد، فرزند قاسم بن على اشرف ، از فقها و زهاد و عباد بوده است . وى ازترس معتصم به خراسان آمد و در آنجا چهل هزار نفر با وى بيعت كردند، ولى عبدالله بنطاهر به دستور خليفه عباسى وى را دستگير و به سامرا اعزام داشت و در اين شهر بهامر خليفه وى را در برج معتصم ، كه امروز نيز وجود دارد، زندانى كردند. عده اى ازمريدان وى او را آزاد ساخته و به زاوغان امروز، كه از گزند خلفاى عباسى در امان بود،آوردند.
6. عبدالله بن عبيدالله اعرج ، برادر زين الدين على صالح
7. عبدالله بن حسين اصغر، برادر عبيدالله اعرج
8. قاسم به بن عبدالله بن حسين اصغر
9. قاسم بن على بن حمزه اكبر بن حسن بن عبدالله بن حضرت عباس ‍ عليه السلام .
10. قاسم فرزند عبيدالله بن حسن ، از علماى عاليقدر و از اصحابفاضل حضرت امام حسن عسگرى عليه السلام و نماينده آن حضرت در خراسان ، گرگان وقومس بوده و در عسگريه نيز نشو و نما كرده ، به طورى كه در اين ديار به نام(عسگرى ) معروف شده است . ساختمان امامزاده به صورت يك چهار ضلعى بزرگ استكه از حرم ، گنبد، و دو ايوان شرقى و غربىتشكيل شده است . در اين بنا، كتيبه و يا سنگ نوشته اى كهدال بر تاريخ ايجاد بقعه باشد وجود ندارد، ليكن برابر شواهد موجود، بقعه علويانرا مى توان در زمره يكى از آثار تاريخى دوره قاجاريه به حساب آورد كه در زمانفتحعلى شاه قاجار ساخته شده است . ساختمان امامزادهشامل حرم ، رواقهاى طرفين ، دو ايوان و دو صحن شرقى و غربى وسيع مى باشد. اتاقحرم ، عبارت است از محوطه مربع شكلى به ضلع 5/5 متر، كه در وسط اضلاعچهارگانه آن دربى وجود دارد. گنبد بزرگ آن بر روى ساقه اى استوانه اىشكل به ارتفاع 30/2 متر قرار دارد، محيط خارجى گنبد محاذى بام 5/21 متر و ارتفاع آنتا كف حرم بيش از 5/12 متر مى باشد. در وسط حرم و زير گنبد، دو نماى قبر گچىوجود دارد كه در سال 68 بازسازى شده است .داخل بقعه را با گچ سفيد كرده و در آن كوچكترين تزيينى به چشم نمى خورد، ايوانشرقى بيش از 7/5 متر ارتفاع دارد و سطح آن به اندازه 65/1 متر مى باشد ديده مىشود كه در داخل اتاق مستطيل شكل 6*4 قرار گرفته و بر روى آن ضريح آهنى مشبك زردرنگى وجود دارد و متعلق به قاسم فرزند عبيدالله بن حسن و قاسم فرزند امامزادهاشرف است ، كه به همين نام يعنى امامزاده اشرف هم است ، و همچنين به امامزاده عسگرىنيز معروف است صحن شرقى امامزاده در سال 69 - 68 توسط اوقاف سمنان با همكارىميراث فرهنگى استان توسعه داده شده و به نحو زيبايى نسبت به باغچه بندى ، ديواركشى و مفروش نمودن حياط با سنگ قلوه اى اقدام گرديده است . ايوان غربى نيز بهارتفاع 5/7 متر متصل به بقعه و مشرف به حياط وسيع است ، اين ايوان هم حدود 65/1 متراز حياط غربى بلندتر است و به وسيله 6 پله به صحن راه مى يابد. در وسط ضلعشرقى و در بالاى درب ورودى حرم ، كتيبه اى از كاشى لاجوردى مشاهده مى شود كه آيهشريفه آيه الكرسى را به خط ثلث سفيد بر آن نوشته اند.
بقعه متبركه سى سر 
لازم است به مناسبت نقل بقاع متبركه علويان براى اينكه خواننده عزيز با عمق جناياتتاريخ نسبت به آل الله عليهم السلام بيشتر آگاه شود نمونه هايى از اين امر را درتاريخ سمنان متذكر شويم .
بقعه متبركه سى سر
زيارتگاه سى سر در ابتداى خيابان شيخ علاءالدوله سمنانى واقع شده است . مردمسمنان درباره مدفونين بقعه سى سر داستانى شنيدنىنقل مى كنند. گويند در زمان خلافت مامون يكى از سادات علوى مورد تعقيبعمال بنى عباس قرار مى گيرد. وى از ترس جان به سمنان مى گريزد و در سمنان نيزچون مامورين خليفه را در تعقيب خود مى بيند راه فرار خود از بيراهه به طرفشمال سمنان ادامه مى دهد. تصادفا به دهكده در جزين مى رسد. در يكى از باغهاى خارجدر جزين عده اى به زراعت مشغول بوده اند، نامبرده به آنان پناه مى برد و جريان تعقيبخود از طرف عمال بنى عباس را براى آنان شرح مى دهد. چون مردم در جزين شيعه اثنىعشرى بوده اند، لذا مقدم او را گرامى داشته و براى نجات وى فكرى مى انديشند. از آنجاكه هر آن انتظار مى رفت مامورين جهت دستگيرى وى از راه برسند، از اين نظر فورا او رادر بين خود جاى داده و به لباس دهقانان ملبس ‍ مى سازند. پس از انجام اين كارعمال بنى عباس از راه مى رسند و به جستجو مى پردازند، دهقانان از وجود چنين شخصىاظهار بى اطلاعى نموده و از معرفى وى خوددارى مى كنند. بالاخره سربازان خليفه همهآنان را كه جمعا 40 نفر بوده اند، به قتل رسانده و سر آنان را در آب رودخانهگل رودبار، كه از دهكده در جزين عبور مى نمايد، مى اندازند. در نتيجه سى سر ازچهل سر به آب داده شده در محله جنبدان به دست مى آيد و در بقعه سى سر دفن مى گرددو نه سر ديگر در محله نارسا (نه سر) از آب گرفته مى شود و يك سر ديگر در جريانآب ناپديد مى شود. در حال حاضر در دهكده در جزين محلى به نامچهل تن وجود دارد كه تا اندازه اى مويد اين گفتار مى باشد. بناى بقعه ،شامل اتاق بزرگ مربع شكلى است كه به وسيله دو درب بزرگ چوبين به بيرون راهمى يابد. يكى از اين دو درب رو به ميدان ، و درب شرقى آن رو به خيابان واقع است .در چهار گوشه حرم ، چهار فيل پوش كوچك و ظريف به وجود آمده كه به كمك طاقنماها وپاباريكها گنبد كوتاه و بدون ساقه آن راتشكيل مى دهند. داخل بقعه را به وسيله پارچه هاى سبز و چند قاب عكس زينت داده اند. دربالاى دو سر درب شمالى و شرقى تزيينات بسيار زيبايى از آجر به صورت ستارههاى شش پر متشكل از لوزيهاى به هم چسبيده ديده مى شود. بر بالاى اين تزيينات يكرديف قطاربندى آجرى و در قسمت فوقانى قطاربندى يك سرى تزيينات جالب آجرىديگر به چشم مى خورد. در طرفين دو درب ورودى ، ستون مدور از آجر قرمز ساخته شدهكه بالاى آن دنباله تزيينات سر وجود دارد. ستون ديگر از آجر معمولى به طور ايستادهدر گوشه و نبش بنا ايجاد گرديده است . نماى خارجى گنبد از اندودكاهگل پوشيده شده و مى توان آن را فقط يك برآمدگى كوتاه تصور كرد. مجموعه بقعهقريب 5/1 متر از كف خيابان مجاور بلندتر است كه بوسيله سه پله بلند به خيابانمتصل مى شود.
سنجاس  
محلى است در قزوين و در آن ابراهيم بن محمد بن عبداللّه بن عبيداللّه بن حسن بن عبيداللهبن عباس بن على ابن ابى طالب عليهماالسلام بهقتل رسيد. ابونصر بخارى در سر الانساب و ابوالحسن عمر در المجدى گويند: طاهر بنعبدالله بن طاهر بن حسين به جنگ او بيرون شد و ابراهيم را در محلى از قزوين به نامسنجاس به قتل رساند، در حاليكه گروهى از خاندان ابوطالب همراه وى بودند.(170) مولف گويد: سنجاسى كه فعلا از آن اسم مى برند از توابع زنجان مىباشد.
شيراز 
شيراز مركز استان فارس را مورخين قديم اسلامى از جمله شهرهايى دانسته اند كه عربهادر آن مركزيت داشته اند و عربها هنگام فتح اصطخر در آن شهر اردو زدند جغرافيدانانايرانى و عرب در وصف شيراز و حوادثى كه بر آن گذشته ، سخنها گفته اند وگروهى از علما و شعرا بدانجا منسوبند. (171)
شيراز
واردين به شيراز از اولاد عباس به على عليهماالسلام ، برخى از فرزندان عبيدالله بنحسن بن عبيدالله بن عباس عليه السلام مى باشند كه اسامى آنان ذيلا ذكر مى شود:
حسين بن على بن اسماعيل بن عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباس عليهالسلام . بازماندگانش عبارتند از: عبيدالله ، طيب ، محمد، عبدالله كه از وى فرزندذكورى باقى نمانده است ، ابوطالب و على از اين دو نيز فرزندى باقى نمانده و همچنينسكينه كه از وى نيز فرزندى باقى نمانده است . (172)
امامزاده جعفر عليه السلام 
جناب جعفر بن فضل بن حسن بن عبيدالله بن عباس بن امير المومنين عليه السلام ، ملقب بهغريب . قبرش در شيراز بوده و مشهور به سيد حاجى غريب است . (173)
اين امامزاده عظيم الشان ، دو لقب دارد: يكى تاج الدين و ديگرى غريب كه در شيراز بهسيد غريب مشهور است . وى كه فقيه ، اديب و زاهد مشهورى بود، در شيراز بدرود جهانگفت . در محله دروازه كازرون آن شهر به خاك سپرده شد. مرقد شريفش زيارتگاهاهل دل است و به تجربه رسيده كه هركس در آن بقعه مباركه سوگند دروغ ياد كند در آنسال عمرش تمام شود.(174) جناب حسن بناسماعيل بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباس بن اميرالمومنين عليه السلام ، در شيرازبوده است . (175)
صعده 
صعده : (به فتح حرف اول و سكون دوم ) نام منطقه آبادى از يمن است كه تا صنعاءشصت فرسنگ ، و تا خيوان شانزده فرسنگ فاصله دارد. (176)
صعده
واردين به صعده از اولاد عباس بن على عليه السلام ، برخى از اولاد عبيدالله ابن حسن بنعبيدالله بن عباس عليه السلام مى باشند كه ذيلا معرفى مى شود: ابو عبدالله محمدتاتور (177) بن حسن بن حسين اصغر بن على بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بنعباس عليه السلام وى در صعده به شهادت رسيد و بازماندگانش عبارتند از: حسين ،عبدالله و ابوالعباس ‍ محمد (178)
طالقان 
امامزاده ابراهيم ناوه طالقان
امامزاده ابراهيم در قريه تكيه ناوه طالقان ، كه از نقاط كوهستانى سلسلهجبال البرز مى باشد، و نزديكى قلعه مشهور و بلند آوازه قلعه قاليس (179) كهاكنون متروك است ، بقعه امامزاده ابراهيم قرار دارد كه فيض معنويتش زوار زيادى را از دورو نزديك به خود جذب مى كند. دستجات سينه زنى ، در ايام مناسب و مقتضى ، به آنآستانه مقدسه مى روند و همچنين محل دفن شيعيان در آنجا مى باشد. موقوفات اين مضجعچندين رقبه است بر روى ضريح چوبى مقدسش نسب نامه اى به عبارت زير درج گرديدهاست : المرقد المنير امامزاده ابراهيم بن على بن ابراهيم بن حسين بن عبدالله بن عباسبن امير المومنين على بن ابى طالب عليه الصلاه و السلام ، ثلاث و ثمانين سته ماه(683) كلمه سلطان محمد خدابنده هم جزو نوشته هاى روى آن ضريح بوده . اين سندبسيار نفيس و باقدمت است . صندوق ضريح مزبور با همت و توجه سلطان محمد خدابندهساخته و تهيه شده است . سلطان محمد خدابنده ياد آور نام دو تن از سلاطين : سلطان محمدخدابنده پادشاه مشهور سلسله ايلخانى ، و نيز شاه محمد خدابنده يكى از سلاطين صفويهو پدر شاه عباس كبير معروف است . (180)
طبرستان 
طبرستان ، شامل سرزمين گسترده و شهرهاى زيادى است كه بيشتر كوهستانى و معروف بهكوههاى البرز است و در راستاى ساحل جنوبى بحر قزوين (بحر خزر در شرق وشمال قومس امتداد دارد. مركز طبرستان ، كه امروزه به نام مازندران معروف مى باشد،آمل است . (181)
طبرستان
واردين به طبرستان از اولاد عباس بن على عليه السلام ، برخى از فرزندان عبيدالله بنحسن بن عبيدالله بن عباس عليه السلام مى باشند كه اسامى آنان بدين قرار است :
1. از جمله منتقلان مدينه به طبرستان ، طاهر بن محمد لحيانى فرزند عبدالله بن عبيداللهبن حسن بن عبيدالله بن عباس عليه السلام است كه فرزندانش در جحفه و بغداد بوده اند.
2. على بن ابراهيم بن محمد لحيانى فرزند عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بنعباس عليه السلام .
3. برخى از اولاد قاسم بن محمد لحيانى فرزند عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيداللهبن عباس عليه السلام
4. اولاد محمد بن موسى بن عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباس عليهالسلام
اسامى واردين به طبرستان از اولاد حمزه بن حسن بن عبيدالله بن عباس ‍ عليه السلام نيزبدين شرح است : حسن به قاسم بن حمزه - شبيه بن حسن بن عبيدالله بن عباس عليهالسلام ، كه مادرش رقيه دختر محمد بن عبدالله بن اسحاق اشرف فرزند على بن عبداللهپسر جعفر بن ابى طالب عليه السلام مى باشد. برخى از اولاد ابراهيم بن جعفر جحش ،فرزند عبدالله (182) بن عباس بن حسن بن عبيدالله بن عباس عليه السلام هم ازواردين به طبرستان هستند.
مرقد شريف جناب على بن حسين بن حسن بن على بن حسين بن قاسم بن حمزه بن حسن بنعبيدالله بن عباس بن اميرالمومنين عليه السلام در طبرستان است امامزاده على درپل كجور، محتمل است شخصيت فوق الذكر باشد، يا على بن محسن و احتمالا على بن ابىطالب مذكور. (183)
طبريه 
طبريه از نواحى شام ، شهركى است واقع در كنار درياچه اى معروف به همين نام ، و ازنواحى اردن در سمت غور است و فاصله آن تا دمشق و نيز بيت المقدس سه روز راه است .شهرى است از طول گسترده ، اما كم پهنا، تا آنجا كه به كوه كوچكى مى رسد و آخرينساختمان آن در پاى كوه قرار دارد و داراى چشمه هاى آب گرمى است كه مردم براىاستحمام و استشفا بدانجا مى روند. (184)
طبريه
واردين به طبريه از اولاد عباس بن على عليه السلام برخى از فرزندان عبدالله بنعبيدالله بن حسن عبيدالله بن عباس عليه السلام مى باشند كه اسامى ايشان از قرار زيراست :
1. حسين بن سليمان بن محمد لحيانى ، فرزند عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيداللهبن عباس .
2. يكى از فرزندان فضل بن محمد لحيانى پسر عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيداللهبن عباس ، كه در طبريه كشته شد.
3. بعضى از اولاد حسن بن اسماعيل بن عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباسعليه السلام . (185)
جناب محمد بن حمزه بن عبدالله بن عباس بن حسن بن عبيدالله بن عباس ‍ بن اميرالمومنينعليه السلام ، در سال دويست و نود و يك هجرى در قريه اى از قراى طبريهمقتول شد. (186)
قزوين 
قزوين ، نام شهر مشهورى است كه تا رى 27 فرسخ و تا ابهر 12 فرسخ فاصلهدارد. بين آن و سرزمين ديلم كوهى فاصله است . لسترنج ، در توصيف آن حرفهاى زيادىزده و گفته هاى جغرافى دانان عرب و ديگر ملل رانقل كرده است . (187)
قزوين
واردين به قزوين از فرزندان عباس بن على عليه السلام ، برخى از فرزندان عبيداللهبن حسن بن عبيدالله بن عباس عليه السلام مى باشند. (188)
امامزاده ابراهيم در قزوين
ابراهيم بن محمد بن عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباس بن اميرالمومنين علىبن ابى طالب عليه السلام در قزوين به قتل رسيد.
ابوالفرج اصفهانى در مقاتل و ابوالحسن عمرى در المجدى و ابونصر بخارى در سرالانساب از او به نيكى ياد كرده اند. وى با كوكبى حسين بن احمد بن محمد بناسماعيل بن محمد الارقط بن عبدالله باهر بن على زين العابدين عليه السلام قيام كرد وبر قزوين و ابهر و زنجان غلبه يافتند و طاهر بن عبدالله بن طاهر بن حسين در زمانمعتز به سوى آنها بيرون شد و ابراهيم در محلى از قزوين كه به آن سنجاس گويند بهقتل رسيد و حسين بن احمد به طبرستان گريخت و حسن بن زيد داعى او را بهقتل رسانيد. (189)
قصر ابن هبيره 
قصر ابن هبيره ، منسوب به بنيانگزارش يزيد بن عمر بن هبيره فزارى غطفانى مىباشد كه فرمانرواى عراق از طرف مروان حمار آخرين پادشاه مروانى بوده است . وىآنجا را ساخت اما زنده نماند تا به پايان برساند. سفاح عباسى كه به خلافت رسيدآنجا را مقر خود قرار داد و سقف كاخهاى آنجا راتكميل كرد و بر بناهاى آن افزود و آن را به نام جدش هاشم ، هاشميه ناميد تا نام جدشجاويد بماند، اما مردم هميشه آن را به همان اسم اولش ‍ مى خواندند و او مى گفت : تعجبمى كنم كه نام ابن هبيره از زبان مردم نمى افتد اين بود كه آنجا را ترك گفت و به جاىآن ، شهر هاشميه را كه تا امروز آثارش باقى است بنا كرد.
قصر ابن هبيره بزرگترين شهر بين بغداد و كوفه بوده در بالاى رودى قرار داشت كهاز سورا سر بر مى آورد و به آن نهر آبى رحمى مى گفتند. از بالاى قصر شروع مىشد و به سورا در پايين قصر مى ريخت . موقعى كه ستاره شهر حله طلوع كرد و آوازه اشدر آغاز قرن ششم هجرى همه جا پيچيد، ستارهاقبال شهر ابن هبيره ، يا قصر اين هبيره ، غروب كرد. به طورى كه بعدها تعيينمحل قصر مذكور دشوار شد، اگر چه بعضى نقشه هاى جغرافيايى آن را به صورتخرابه هاى زيادى ، در چند ميلى شمال خرابه ها و آثار گستردهبابل قديم ، نشان مى دهد. (190)
قصر ابن هبيره
واردين به قصر ابن هبيره از فرزندان عباس بن على عليه السلام ، برخى از فرزندانعبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباس بن (191) على عليه السلام اند، كه مشخصاتآنها را ذيلا مى خوانيد:
ابو احمد ابراهيم بن يحيى اطروش فرزند موسى بن محمد بناسماعيل بن عبدالله بن عبيدالله بن حسن بن عبيدالله بن عباس عليه السلام وىبازماندگانى در كوفه داشته است و اعقاب او عبارتند از: احمد، محمد و حسن . (192)
قم 
قم به ضم (ق ) و تشديد (م ) كلمه اى است فارسى و شهرى است كه (معمولا) باكاشان ذكر مى شود طول قم (از نظر جغرافيايى ) 64 درجه و عرض آن 34 درجه و دوسوم درجه است ، و آن شهرى است جديد و اسلامى كه از ايرانيان(قبل از اسلام ) در آن نشانى نيست . نخستين كسى كه آن را بصورت شهر در آورد طلحه بناحوص اشعرى بود. در قم آب انبارهايى است كه در سردى و گوارايى آب آن در روى زميننظير ندارد. قم از نظر جغرافيايى ميان اصفهان و ساوه واقع است شهرى بزرگ و تميزاست و تمام اهاليش شيعه دوازده امامى هستند. آغاز شهر شدن آن زمان حجاج بن يوسف بهسال 83 هجرى بوده است ، سببش آن بود كه عبدالرحمن بن محمد بن اشعث بن قيس از سوىحجاج امير سيستان بود و به گفته حموى در معجم البلدان ، ج 7، صفحات 159 - 160بر عليه او قيام كرد. گروهى از خاندان ابوطالب و فقهاى شيعه در قم دفن شده اند كهعبارتند از:
1 - سيده جليله فاطمه دخت امام موسى كاظم عليه السلام ، سيد مهدى قزوينى در فلكالنجاه ، خوانسارى در روضات الجنات ، مجلسى در بحارنقل كرده اند كه قبر فاطمه عليه السلام در قم است . شيخ صدوق در كتاب ثوابالاعمال و عيون اخبار الرضا عليه السلام به اسنادش از پسر امام رضا حضرت امام جوادعليه السلام نقل كرده كه فرمود: (هر كه عمه ام را در قم زيارت كنداهل بهشت است . قال محمد الجواد عليه السلام : من زار عمتى بقم فله الجنه . مجلسى دربحار نقل كرده كه حسن بن محمد قمى (ره ) تاريخى براى شهر خود (قم ) نوشته و در آنمى گويد: از حضرت صادق عليه السلام روايت شده كه : براستى خداى را حرمى استكه همان مكه مى باشد و پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله حرمى دارد كه مدينه است و اميرالمومنين عليه السلام حرمى دارد كه كوفه است و براى ما هم حرمى است و آن قم مىباشد، و بزودى زنى از اولاد من به نام فاطمه در آنجا دفن شود و هر كه او را زيارتكند بهشت بر او واجب گردد.)
اين سخن را حضرت وقتى فرمود كه مادر حضرت موسى كاظم عليه السلام هنوز بهموسى حامله نشده بود. قال الصادق عليه السلام : ان لله حرما و هو مكه و لرسولهحرما و هو المدينه و لاميرالمومنين حرما و هو الكوفه و لنا حرما و هو قم و ستدفن فيهامراه من ولدى تسمى فاطمه من زارها و جبت له الجنه .قال عليه السلام ذلك و لم تحمل بموسى امه . سيد جعفر بحر العلوم در تحفه العالم ،ج 2 ص 36 نقل كرده : (اما فاطمه كبرا دختر موسى كاظم عليه السلام همان است كهامروز به معصومه مشهور است و در قم آرامگاه بزرگى دارد، ونقل مى شود كه گنبد كنونى كه بر روى قبر اوست درسال 529 هجرى به فرمان مرحومه شاه بيگم دختر عماد بيگ ساخته شده ، ليكن طلاكارىگنبد با بعضى جواهراتى كه بر روى قبر نصب شده از آثار فتحليشاه قاجار است .)
2، 3، 4 - قبر زينب ، ام محمد، ميمونه دختران امام محمد جواد عليه السلام به گفته حاجشيخ عباس قمى در سفينه البحار، ج 2، ص 400 در قم كنار قبر فاطمه دختر امام موسىكاظم عليه السلام است .
5 - در قم ، ابوالحسين حسين بن حسن بن جعفر بن محمد بناسماعيل بن امام جعفر صادق عليه السلام درگذشت ...
6 - در قم ، حمزه بن احمد بن محمد بن اسماعيل بن محمد بن عبدالله الباهر بن امام على زينالعابدين عليه السلام دفن شده ...
7 - در قم ، موسى مبرقع بن امام محمد الجواد بن امام على الرضا بن موسى كاظم عليهالسلام مدفون است ...
8 - در قم محمد بن موسى المبرقع بن امام محمد جواد عليه السلام دفن شد...
9 - در قم ، ابو على محمد اعرج بن احمد بن موسى مبرقع بن امام جواد عليه السلام درگذشت ...
10 - در قم ، ابو عبداللّه احمد بن محمد الاعرج بن احمد بن موسى مبرقع بن امام محمد جوادعليه السلام وفات يافت
11 - در قم ، قبر ابراهيم بن محمد اعرج بن موسى بن ابراهيم مرتضى ابن امام موسىكاظم عليه السلام واقع است ...
12 - در قم ، قبر احمد بن اسحاق بن ابراهيم عسكرى بن موسى بن ابراهيم مرتضى بنامام موسى كاظم عليه السلام قرار دارد...
13 - در قم ، قبر حمزه بن احمد بن محمد بن اسماعيل بن محمد بن عبدالله الباهربن امامعلى زين العابدين عليه السلام قرار دارد...
14 - در قم ، حسين بن محمد بن احمد مختفى بن عيسى بن زيد بن امام على زين العابدينعليه السلام به قتل رسيد...
15 - در قم ، يحيى بن جعفر بن امام على هادى بن محمد الجواد عليه السلام وفات يافت .ابراهيم و يحيى صوفى دو فرزند جعفر بن امام هادى عليه السلام به قم آمدند تا ماترك خواهر خود بريهه همسر محمد بن موسى مبرقع را مطالبه كنند و چون ما ترك او راگرفتند ابراهيم برگشت ولى يحيى بن جعفر در قم ماند تا در همان جا در گذشت ...
16 - در قم ، قبر احمد بن قاسم بن احمد بن على عريضى بن امام جعفر صادق عليهالسلام قرار دارد، و قبر خواهرش فاطمه هم در آن جاست به گفته حاج شيخ عباس قمى درمنتهى الامال اثر بقعه قديمى است .
17 - در قم ، على بن مهدى بن محمد بن حسين بن زيد بن محمد بن احمد بن جعفر بنعبدالرحمن بن محمد بطحانى بن قاسم بن حسن بن زيد بن امام حسن بن على بن بن ابىطالب عليه السلام دفن شده است ...
18 - در قم ، قبر محمد بن عبدالله بن حسين بن على بن محمد بن امام جعفر صادق عليهالسلام واقع است . در رياض الانساب آمده كه قبر او در قم و به قبر سيد سر بخشمعروف است .
19 - در قم ، ابوالقاسم على بن محمد بن حمزه بن احمد بناسماعيل بن محمد بن عبدالله الباهر بن امام على زين العابدين عليه السلام دفن شده است...
20 - در حومه قم ، محمد بن احمد بن محمد بن حسين بن على بن عمر اشرف بن امام على زينالعابدين عليه السلام به قتل رسيد.
21 - در قم ، قبر ابو جعفر محمد بن على بن محمد بن حمزه بن احمد الرخ بن محمد الاكبربن اسماعيل بن محمد الارقط بن عبدالله باهربن امام على زين العابدين عليه السلام قراردارد.
22 - در قم ، گروهى از اصحاب امامان عليهم السلام و كسانى كه از آن بزرگوارانروايت مى كرده اند دفن شده اند. از جمله زكريا بن آدم بن عبدالله بن سعد اشعرى قمىكه موثق و بزرگوار بوده و در خدمت حضرت رضا عليه السلام وجهه اى داشته است .
23 - در قم ، قبر زكريا بن ادريس بن عبدالله بن سعد اشعرى قمى قرار دارد، او ازعبدالله و ابوالحسن و رضا (امام صادق ، امام كاظم و امام رضا عليهم السلام ) روايت مىكرده و حضرت رضا عليه السلام بر او رحمت فرستاده است .
24 - در قم ، قبر آدم بن اسحاق بن آدم بن عبدالله بن سعد اشعرى قرار دارد، و قبرش درشيخان الكبير قم مى باشد و مورد اعتماد بوده است
25 - در قم ، قبر على بن ابراهيم بن هاشم قمى است كه در حديث ثقه بوده است .
26 - در قم ، قبر ابوالحسن على بن حسين بن موسى بن بابويه قمى است كه در زمانخود از بزرگان قم و مقدمه بر تمام آنان و فقيه و مورد اعتماد و وثوق بوده و بهسال 329 هجرى در گذشته است .
27 - در قم ، قبر احمد بن اسحاق بن عبدالله بن سعد بن مالك احوس ‍ اشعرى قرار دارد،او از بزرگان قم و مورد اعتماد بود و از ابو جعفر دوم (امام محمد تقى عليه السلام ) وابوالحسن (حضرت رضا عليه السلام ) روايت مى كرده است و از اصحاب خاص حضرتهادى عليه السلام بود. او صاحب الزمان عليه السلام از ديده است
28 - در قم ، قبر محمد بن قولويه واقع است كه از بهترين ياران سعد بن عبدالله قمىو او پدر ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولويه بود.
29 - در قم ، قبر ريان بن شبيب قرار دارد كه شيخ هاشم خراسانى در منتخب التواريخ ازاو ياد كرده است . علامه حلى در الخلاصه گويد: (ريان بن شبيب دايى معتصم بوده وموثق است .) و شيخ محمد اردبيلى در جامع الرواه ، ج 1، ص 323 گويد: (ريان ساكنقم بود و مردم قم از او روايت مى كردند و او خود از حضرت رضا عليه السلام روايت مىكرد.)
30 - در قم سيد قطب الدين فضل الله حسنى راوندى سيد ضياالدين ابوالرضا دفن شدهوى علامه روزگار خود و استاد پيشوايان زمان خويش ‍ بوده است . اينقول را اردبيلى در جامع الرواه ، ج 1، ص 9 نقل كرده و شرح حالشمفصل است . (193)
امامزاده شاه سيد على عليه السلام قم
گنبد معروف به نام شاهزاده سيد على در جهت شمالى شهر و منتهى اليه كوى جديدخارجى دروازه قم واقع شده است ، كه با امتداد خيابان كمربندى از موقعيت ممتازىبرخوردار خواهد گشت .
هر چند كه نسب نامه اين امامزاده عظيم الشان در لوح كاشى مرقدش بدين گونه ذكر شدهاست :
السيد على بن ابراهيم بن جعفر بن عباس بن امام المتقين اميرالمومنين على بن ابى طالبعليه السلام ، اما ترديد نبايد كرد كه از اين نسب نامه وسائطى اسقاط گرديده است .زيرا اولا ابوالفضل العباس را فرزندى به نام جعفر نبوده است ، ثانيا در بين پسرانوى تنها عبيدالله بن عباس داراى اعقاب بوده است ، ثالثانسل عبيدالله هم تنها از طريق فرزندش حسن باقى مانده است . بنابراين نسب نامه آنبزرگوار چنين است : على بن ابراهيم بن ابى جعفر حسن بن عبيدالله بنابوالفضل العباس عليه السلام . على از اسخياى بنى هاشم بوده وبه جلالت قدر وعظمت منزلت متصف مى باشد. و او داراى نوزده پسر بود، از جمله عبيدالله بن على كهسيدى فاضل و شجاع و با تقوى بود و اكثر اوقات را به سياحت مى گذرانيد. كتابجعفريات ، كه در چند مجلد بوده و متضمن دوره كاملى از فقه شيعه است ، تصنيف اوست و درسال 312 درگذشته است . به هر صورت بارگاه شاهزاده سيد على - پس ‍ از آستانهحضرت فاطمه معصومه سلام الله عليها - بيش از ساير بقاع مقدسه قم مورد توجهعمومى قرار داشته و محل نذورات و مزار همگانى و مركز اجتماع و اعتكاف ارباب حاجاتبويژه دردمندان است . به گونه اى كه كمتر زمانى است كه يك تا چند نفر در آنجا معتكفنباشند. مزار شاه سيد على داراى بقعه و قبه و رواق و ايوان و صحن و آب انبار وبيوتاتى از حجره و غرفه مى باشد، كه ذيلا به توصيف آنها مى پردازيم .
بقعه
بقعه از داخل به صورت هشت ضلعى مختف الاضلاع به دهانه 6 متر و ارتفاع 9 متر استكه در جهات اصلى آن چهار شاه نشين به دهانه 50/2 متر قرار دارد كه از هر يك در بىبه خارج گشوده مى شود و اضلاع فرعى آن بهشكل مورب بوده و هر يك به اندازه 6/1 متر است . ازاره بقعه مزبور به ارتفاع 15/1متر، مزين به كاشيهاى خشتى فيروزه فام تجديدى است و بالاى آن تمام جدار از جرز واسير و بغله هاى سفيد كارى آسمانى رنگ تهى از تزيينات هنرى است كه از روحانيتخاصى برخوردار است .
ايوان
در جهت جنوبى بقعه ، ايوانى است به دهانه 5، عرض 4 و ارتفاع 7 متر با ازارهكاشيكارى و جدار سفيد كارى و پوشش رسمى بندى و جرزها و جبهه ولچكهاى كاشيكارىمعرفى و يا كاشيهاى خشتى منقش و هفت رنگ مى باشد. در دو جانب ايوان دو حجره ، و برفراز آنها غرفه هايى زيبا وجود دارد كه جبهه ولچكهاى آنها نيز مزين به كاشيكارى است.
صحن
جلوى ايوان ، صحنى مروح و مربع به وسعت 21*21 متر با جدار نمابندى آجرى قراردارد كه ابنيه و بيوتات بقعه ، ضلع شمالى آن را پوشانده است . درمدخل بقعه ، زير ايوان ياد شده يك زوج درب منبت كارى شده قرار دارد كه جديدا نصبگرديده و روى چهار چوب و سر در و تنكه هاى روى دو لنگه آن كتيبه هاى افقى و عمودىمتعددى وجود دارد كه روى آن به خط نستعليق برجسته عبارات و ابيات زير منبت شده است :

يا على ، آن بنده مظطر منم
بر در اكرام توا فقر منم
عمل استاد محمد بن ابوالحسين - هشتم ذى الحجه 1334 ق
مدخل بقعه
هر كس به على روى تولى نكند
در باغ جنان به حشر ماوى نكند
بالله بجز على و اولاد على
دردى ز كسى ، كسى مداوا نكند
اولاد على كه اصل ايمان شده اند
دردا كه قتيل تيغ عدوان شده اند
مجموع چو آفتاب ، و ماه انجم
در جمله آفاق پريشان شده اند
اين بارگاه كيست كه با عرش همسر است
اين بارگاه قدس ز فرزند حيدر است
شهزاده اى كه دفن بود اندرين مكان
نامش على و زاده ساقى كوثر است
عباس جد اوست ابراهيم باب وى
نور دو چشم فاطمه خاتون محشر است
هر كس كه گشت زائر قبرش ز روى صدق
جايش بهشت و تحت لواى پيمبر است
باشد ولى حضرت معبود ذى الجلال
اين سيد جليل ، كه محبوب داور است
گمنام زن تو دست توسل به دامنش
كو شافعت به نزد خداوند اكبر است
خواهد هر آنكه حاجت از اين شبل مرتضى
بيشك بدان كه حاجتش از وى ميسر است
دار الشفاست مركز درمان دردها
اين مرقد شريف كه دائم منور است
بسم الله الرحمن الرحيم
هذا المرقد الشريف الجليل شاهزاده سيد على بن ابراهيم بن جعفر بن عباس بن اميرالمومنينعليه السلام عمل محمد فرزند جعفر، مورخه 1 ذى الحجه 1374 به قلم مرتضى ايازى
ضريح و مرقد
در وسط بقعه ضريحى است مشبك از چوب رنگين به رنگ سبر كه لب آن از بالا قاببندى و تنكه سازى گرديده و در پرده اى از حرير سبز رنگ پوشانده شده است . درونآن مرقدى است به ارتفاع 20/1، طول 2 و عرض 50/1 متر كه بدنه آن از پنج جهتآراسته به كاشيهاى خشتى منقش ‍ هفت رنگ عصر فتحعلى شاه مى باشد.
سطح مرقد از چهار جانب داراى حاشيه است در وسط دو رديف كاشيها دوالى از خشتهاىكاشى 40*20 منقش هفت رنگ كه روى خشتهاى طرف بالاى سر كتيبه اى است به خط ثلثىنسخ طلايى در زمينه لاجوردى متضمن نسب نامه امامزاده با همان اسقاطات بدين عبارت :
هذا المرقد المنور و المضجع المطهر امامزاده واجب التعظيم و التكريم امامزاده السيدعلى عليه السلام بن ابراهيم بن جعفر بن عباس بن امام المتقين على و اميرالمومنين حيدر بنابى طالب صلوات الله عليهم اجعمين
گنبد
بر فراز بقعه ، گنبدى است شلجمى مشابه خودى سراپا آراسته به كاشيهاى گرهسازى الوان به ارتفاع 7 متر و قطر 7 متر، داراى عنقى استوانه اى به ارتفاع 40/2 مترمزين به كاشيكارى معرقى (از آجر كلوكى و كاشى گرهى ) با چند كمربند دندانه آجرىكه پيش داده شده است و در مقرنس آجرى بر روى يكديگر كه نيز پيش آمدگى دارند و درداخل هر حوضچه مقرنس چند پارچه كاشى كلوگى فيروزه رنگ و يا مشكى به كار بردهشده است و بالاى آنها كتيبه اى است به عرض 45 سانتى متر از كاشيهاى خشتى به خطثلثى سفيد در زمينه لاجوردى كه روى آن آيه مباركه نور (الله نور السموات والارض مثل نوره كمشكوه ) تا (و هو العزيز الحكيم ) صدق الله العلى العظيم فى سنه1342 حرره حسين ارسطو خوانده مى شود
و تارك آن شلجمى و آراسته به كاشيهاى گرهى كه روى آن در بالا چند نام جلاله و دروسط چند اسم محمد صلى اللّه عليه و آله و در پايين در محاذات آنها چند نام على عليهالسلام به طور متعاكس از كاشيهاى الوان تجلى يافته است . بالاى گنبد ميله اى است كهبر فراز آن لامپ برقى به صورت (الله ) روشن مى گردد. نيز در جانب غربى بقعه، رواقى موسع ، و در خارج صحن آن آب انبارى نوساز وجود دارد. البته ساختمان تازهتغييراتى به وجود آمده است . (194)
كرامات شاه سيد على عليه السلام 
1. يك شب بيتوته كردند و شفاى بچه را گرفتند
اول اسفند ماه 1371 شمسى خانوده اى از اصفهان به قم عزيمت نمودند تا شفاى كودكخردسال خويش را بگيرند ساعات اول شب ، ماشينحامل خانواده آنان را در صحن امامزاده سيد على عليه السلام پياده كرد. بچه مريض را بهضريح دخيل بسته ، يك شب بيتوته كرده و شفاى بچه را گرفتند. طبق اظهارات پدركودك به نام حسن و مادرش موسوم به فخر السادات (ساكن اصفهان ) كودك مزبور ازهمان بدو تولد به بيمارى فلج دچار بود و پدر و مادرش پس از مراجعات مكرر بهپزشكان از همه آنها قطع اميد نمودند، تا اينكه آدرس امامزاده شاه سيد على را به آنها مىدهند و به حول و قوه الهى شفاى كامل فرزند خويش را از آن بزرگوار مى گيرند.تاريخ خبر توسط پدر كودك 2/12/71
2. آبى به وسيله خانمى به من داده شد.
خانم بابا حسينى ، كه دخترش از شفا يافتگان مرقد مطهر شاه سيد على است ، مى گويد:
اين جانب شهر بانو بابا حسينى (ساكن جنت آباد قم ) مادر مريض اقدس ‍ خراسانى كهدخترم پس از بستن لوله هاى رحم دچار مرض شد. پس از بسترى شدنهاى مكرر دربيمارستانهاى قم و جاهاى ديگر، از علاجش ‍ نااميد شديم ، سپس به آستان امامزاده سيدعلى آمده و متوسل به وى شديم . خود مريضه ، خانم اقدس خراسانى ، مى گويد: ديدمشب اول در عالم رويا آقايى كه لباس و قد بلندى داشت تشريف آوردند و فرمودند: اينبشقاب برنج را بگير و بخور. من اول امتناع كردم و سپس خوردم . آنگاه آبى بوسيلهخانمى به من داده شده و گفت : عزيزم چه شده است ؟ گفتم : خانم من گرفتارم ، مريضم .فرمودند: صبر كن . چند روز بعد شب جمعه ، در خواب ديدم آقا با لباس سفيد و عمامهسبز و قد بلند دو مرتبه دور قبر دور زندند و بار سوم از درب مرقد بيرون آمدند و روبه پسرم كرده و گفتند: عزيزم ، مادرت را خيلى دوست دارى ؟ بلند شو با مادرت برومنزل ، مادرت خوب شد.
مادر مى افزايد كه ، بعد از ظهر پنجشنبه جارو را برداشتم حرم را جارو كنم ، اولين باركه جارو را به زمين زدم ، ديدم آقا سيدى لباس سفيد در تن و دستار سبز بر سر داشتند،و يك پنج تومانى به دست من دادند و تا من برگشتم چيزى بگويم ديدم نيستند.الحمداللّه مريض سالم و شفا گرفته ، از حرم به طرفمنزل رفتند.
قم ، خيابان آذر، شهرك طالقانى ، ده مترى دوم ، مسجد على اكبر عليه السلام ،منزل ابوالفضل براتى ، پلاك 18، سن مريض : 28سال ، شغل : خانه دار

Prev page

fehrest page

Next page

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation