اين خودش يك منطقی است در قرآن به صورت استفهام انكاری ، يعنی مارا ارجاع كرده به استدلال و عقل خودمان كه خودتان چطور قضاوت میكنيد ؟آيا شما خدا را عبث كار ، لاعب و بازيگر ، مبطل ( كسی كه كاری كه از اوصادر میشود باطل است ) فكر میكنيد ؟ اين طور نيست ، پس قيامت هست .در نحوه اين استدلال ، در بيان سخن خداوند و توضيح اين مطلب كه اين چهرابطهای است ميان اينكه قيامتی نباشد و خلقت عبث باشد [ بايد توضيحداده شود ] . اين چه حرفی است كه قرآن میگويد توجيه كننده خلقت فقطقيامت است ؟ اين خلاصه حرف قرآن است كه توجيه خلقت انسان حشر انساناست و توجيه خلقت همه عالم هم باز وجود قيامت است ، چرا ؟ بيان اهل كلام يك بيانی معمولا اهل كلام كردهاند و اغلب در كتابهای معمولی همين بيانرا ذكر میكنند كه آن البته بيشتر به خلقت انسان میخورد و اين توجيه برایخلقت همه عالم به هيچ وجه كافی نيست . به اين صورت بيان میكنند ،میگويند : انسان در اين دنيا دارای اراده و اختيار و آزادی است و در سرراه او كار خوب و كار بد هر دو قرار گرفته است . انسان میتواند كارهايیرا انجام دهد كه خوب است و میتواند كارهايی را انجام دهد كه بد است ،بر خلاف حيوانات و برخلاف نباتات و جمادات كه برای آنها خوب و بدمفهوم ندارد . افرادی در دنيا كار خوب میكنند و افرادی كار بد . اگرقيامتی نباشد خوب و بدها هدر رفته ( خوبها هدر رفته و بدها هم به كيفرنرسيده است ) ، پس خلقت انسان به اين نحوه عبث است ، پس بايدقيامتی باشد برای اينكه نيكوكاران پاداش خودشان را دريافت كنند وبدكاران هم به كيفر خودشان برسند تا خلقت انسان بالخصوص از آن جنبهایكه استعداد نيكوكاری و بدكاری دارد ، از لغويت خارج شود .نقد بيان اهل كلام اگر به اين شكل بخواهيم بيان كنيم ، ما بايد آخرت را طفيلی دنيا تلقیكنيم ، بگوييم چون انسانی در اين دنيا خلق شده و چون انسان كه در ايندنيا هست خوب و |