يا عهده دار منصب " قضا " بشوی ، يا كار تعليم و تربيت فرزندان مراقبول كنی ، يا آنكه همين امروز نهار با ما باشی و برسر سفره ما بنشينی ". شريك با خود فكری كرد و گفت ، حالا كه اجبار و اضطرار است ، البته ازاين سه كار ، سومی بر من آسانتر است . خليفه ضمنا به مدير مطبخ دستور داد كه امروز لذيذترين غذاها را برایشريك تهيه كن . غذاهای رنگا رنگ از مغز استخوان آميخته به نبات و عسلتهيه كردند و سر سفره آوردند . شريك كه تا آن وقت همچو غذايی نخورده و نديده بود ، با اشتهای كاملخورد . ، خوانسالار آهسته بيخ گوش خليفه گفت : " بخدا قسم كه ديگر اينمرد روی رستگاری نخواهد ديد " . طولی نكشيد كه ديدند شريك هم عهده دار تعليم فرزندان خليفه شده و هممنصب " قضا " را قبول كرده و برايش از بيت المال مقرری نيز معين شد. روزی بامتصدی پرداخت حقوق حرفش شد ، متصدی به او گفت : " تو كهگندم به ما |