با شهوت جنسی يكی میداند و شهوت را ذاتا پليد میشمارد ، عشق را نيزخبيث میشمارد . ولی چنانكه میدانيم اين اتهام درباره اسلام صادق نيست ، درباره مسيحيتصادق است ، اسلام شهوت جنسی را پليد و خبيث نمی شمارد تا چه رسد به عشقكه يگانگی و دوگانگی آن با شهوت جنسی مورد بحث و گفتگو است .اسلام محبت عميق و صميمی زوجين را به يكديگر محترم شمرده و به آن توصيهكرده است و تدابيری به كار برده كه اين يگانگی و وحدت هر چه بيشتر ومحكمتر باشد . نكتهای كه در اينجا هست و از آن غفلت شده اين است : علت اينكهگروهی از معلمان اخلاق با عشق از نظر اخلاقی به مخالفت برخاستهاند و لا اقلآنرا اخلاقی نشمردهاند ضديت عقل و عشق است . عشق آنچنان سركش و نيرومنداست كه هر جا راه پيدا میكند به حكومت سلطه عقل خاتمه میدهد ، عقلنيروئی است كه به قانون فرمان میدهد و عشق باصطلاح تمايل به آنارشی داردو پابند هيچ رسم و قانونی نيست ، عشق يك نيروی انقلابی انضباط ناپذيرآزادی طلبی است ، عليهذا سيستمهائی كه اساس خود را بر |