كه نمونه وحدت روح است جز در ميان طبقاتی كه به مقررات اخلاق كهنپايبندند كمتر ديده میشود ، جنگ اعصاب بيش از پيش رو به افزايش استبالاخره آشفتگی روحی عجيبی محسوس و مشهود است . گروهی میخواهند اين عوارض را لازمه قهری انقلاب صنعتی جديد بدانند وراه برگشت را بدين وسيله ببندند ، در صورتيكه اينها ربط زيادی به زندگیصنعتی و از ميان رفتن زندگی كشاورزی ندارد . اين عوارض ناشی از يك نوع به اصطلاح انقلاب فكری است و افراد خاصیهستند كه مسئوليت عمده اين بدبختی بشريت را دارند . راسل در گفتار خود دچار تناقض گوئيها میگردد ، گاهی سخت از آزادیجنسی حمايت میكند كه در شمارههای پيش برخی عبارات او را نقل كرديم ، وگاهی اجبارا لزوم يك سلسله حدود و قيود اجتماعی را دراين زمينه میپذيرد.ما برای اينكه سخن طولانی نشود از نقل و انتقاد آنها خودداری میكنيم .حقيقت اين است كه اشباع غريزه و سركوب نكردن آن يك |