است كه مسئله اخلاق جنسی را هم مانند ساير مسائل مورد بررسی قرار دهيم .اگر از انجام عملی زيانی متوجه ديگران نشود دليلی نداريم كه ارتكاب آنرامحكوم كنيم . . . "اشكال در پاسخ پرسش ديگر به اينكه : " بنا به عقيده شما بايد هتكعصمت را محكوم ساخت ولی شما اعمال منافی عفت معمولی را چنانچه خسارتیبار نياورد محكوم نمیكنيد ؟ " میگويد : " بله همين طور است ، ازالهعصمت ( بكارت ) يك تجاوز جسمی در ميان افراد است ، اما اگر با مسائلاعمال منافی عفت مواجه شديم آنوقت بايد موقعيت را در نظر گرفت وملاحظه كرد در چنين موقعيت حساس دلائلی برای ابراز مخالفت وجود دارد يانه ؟ " ( 1 )ما فعلا وارد اين بحث نمیشويم كه آيا احساساتی از قبيل حيا و غيره كهامروز اخلاق جنسی ناميده میشوند ريشه فطری و طبيعی دارد يا ندارد ، زيرااين بحث دامنه درازی دارد همين قدر میگوئيم اين توهم پيش نيايد كهواقعا علوم به آنجا رسيده كه ريشه اين مسائل را به دست آورده است آنچهدر اين زمينهها گفته شده جز يك عده فرضها ، و تخمينها نيست ، و خودفرض كنندهها به هيچ وجه پاورقی : ( 1 ) جهانی كه من میشناسم صفحه 68 - 67 |