وضع خود را برای رسول اكرم شرح دهد ، و از آن حضرت استمداد مالی كند .با همين نيت رفت ، ولی قبل از آنكه حاجت خود را بگويد اين جمله اززبان رسول اكرم به گوشش خورد : " هركس از ما كمكی بخواهد ما به اوكمك میكنيم ، ولی اگر كسی بینيازی بورزد و دست حاجت پيش مخلوقی درازنكند ، خداوند او را بینياز میكند " . آن روز چيزی نگفت ، و به خانهخويش برگشت . باز با هيولای مهيب فقر كه همچنان بر خانهاش سايه افكندهبود روبرو شد ، ناچار روز ديگر به همان نيت به مجلس رسول اكرم حاضر شد، آن روز هم همان جمله را از رسول اكرم شنيد : " هركس از ما كمكیبخواهد ما به او كمك میكنيم ، ولی اگر كسی بی نيازی بورزد خداوند او رابینياز میكند " . اين دفعه نيز بدون اينكه حاجت خود را بگويد ، به خانهخويش برگشت . و چون خود را همچنان در چنگال فقر ضعيف و بيچاره وناتوان میديد ، برای سومين بار به همان نيت به مجلس رسول اكرم رفت ،باز هم لبهای رسول |