شده سمعی شده ، حتی الامكان ، عنوانی باشد كه اشاره به نتيجه داستان نباشد. البته اين بدان جهت بوده كه خواستهايم نتيجه گيری را به عهده خودخواننده بگذاريم . كتاب و نوشته بايد هم زحمت فكر كردن را از دوش خواننده بردارد و هماو را وادار به تفكر كند و قوه فكری او را برانگيزد . آن فكری كه بايد ازدوش خواننده برداشته شود ، فكر در معنی جملهها و عبارات است ، از ايننظر تا حدی كه وقت و فرصت اجازه میداده كوشش شده كه عبارات روان ومفهوم باشد . و اما آن فكری كه بايد به عهده خواننده گذاشته شود فكر درنتيجه است ، هر چيزی تا خود خواننده درباره آن فكر نكند و از فكر خودچيزی بر آن نيفزايد ، با روحش آميخته نمیگردد و در دلش نفوذ نمیكند ودر عملش اثر نمیبخشد . البته آن فكری كه خواننده از خودش میتواند برمطلب بيفزايد ، همانا نتيجهای است كه به طور طبيعی از مقدمات میتوانگرفت . همان طور كه از اول بنا بود ، اكثر اين داستانها از كتب حديث گرفتهشده و قهرمان داستان يكی از پيشوايان بزرگ دين است ، ولی البته منحصربه اين گونه داستانها نيست ، از كتب رجال و تراجم و تواريخ و سير هماستفاده شده و داستانهايی از علماء و ساير شخصيتها آورده شده كه سودمند وآموزنده است . در اين قسمت نيز اعمال جمود و تعصب نشده و تنها به رجالشيعه اختصاص نيافته ، احيانا |