بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب فقهای نامدار شیعه, عقیقى بخشایشى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     fehrest -
     fo-n01 -
     fo-n02 -
     fo-n03 -
     fo-n04 -
     fo-n05 -
     fo-n06 -
     fo-n07 -
     fo-n08 -
     fo-n09 -
     fo-n10 -
     fo-n11 -
     fo-n12 -
     fo-n13 -
     fo-n14 -
     fo-n15 -
     fo-n16 -
     fo-n17 -
     fo-n18 -
     fo-n19 -
     fo-n20 -
     fo-n21 -
     fo-n22 -
     fo-n23 -
     fo-n24 -
     fo-n25 -
     fo-n26 -
     fo-n27 -
     fo-n28 -
     fo-n29 -
     fo-n30 -
     fo-n31 -
     fo-n32 -
     fo-n33 -
     fo-n34 -
     fo-n35 -
     fo-n36 -
     fo-n37 -
     fo-n38 -
     fo-n39 -
     fo-n40 -
     fo-n41 -
     fo-n42 -
     fo-n43 -
     fo-n44 -
     fo-n45 -
     fo-n46 -
     fo-n47 -
     fo-n48 -
     fo-n49 -
     fo-n50 -
     fo-n51 -
     fo-n52 -
     fo-n53 -
     fo-n54 -
     fo-n55 -
     fo-n56 -
     fo-n57 -
     fo-n58 -
     fo-n59 -
 

 

 
 

49- آية الله العظمى سيد عبد الهادى شيرازى

(متولد 1305-متوفى 1382 ه.ق)

آية الله العظمى مرحوم حاج سيد عبد الهادى بن سيد اسماعيل بن سيد رضى‏الدين شيرازى،فقيه پرهيزگار و ثابت و استوار يكى از فقهاى نامدار و يكى از اركان‏زعامت و مرجعيتعالم شيعه در قرن چهاردهم هجرى مى‏باشد.

ولادت و نسب:

پدر بزرگوارش آية الله سيد اسماعيل پسر عموى زعيم بزرگ شيعه صاحب‏حكم معروف تنباكو،آية الله العظمى حاج ميرزا محمد حسن شيرازى(متوفى‏1312 ه.ق)و دايى فرزندانايشان مى‏باشد.

او عالم بزرگ و فقيه نامدارى بود كه برخى از هيئتهاى علمى پس از فوت ميرزاى‏شيرازى بزرگ،زعامت و مرجعيت او را پيش‏بينى و پيشنهاد مى‏كردند و متاسفانه اوهفت‏سال پيش ازفوت ميرزا،يعنى در سال 1305 از دنيا رخت‏بربست و به جواررحمت او شتافت.

مرحوم ميرزا عبد الهادى در سال 1305،يعنى همان سال درگذشت پدر به دنياآمد و تحت عنايت و حمايت پسر عموى بزرگوار خود،مرحوم آية الله ميرزاى بزرگ‏شيرازى قرار گرفت و هفت‏سال با او بودند،تا پس از رحلت ايشان،مرحوم آية الله‏العظمى سيد ميرزا على آقا،فرزند عاليقدر مجدد شيرازى حمايت و تربيت او را برعهده گرفت.او شديدا به اين كودك علاقمند بود و فوق العاده به او محبت و علاقه‏نشان مى‏داد.مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانى كه خود ناظر قضايا بوده‏اند،در كتاب‏«نقباء البشر في القرن الرابع عشر»در حق او و دوران خردسالى اوچنين مى‏نويسد:

«من بارها ديده بودم كه تا چه حد او را مورد محبت و مهر خود قرار مى‏داد،به‏حدى كه او را خيلى بيشتر از فرزندان خود دوست مى‏داشت.»پس جا دارد فردى كه درچنين خاندانى به وجود آمده و تحت‏سرپرستى و تربيت چنين افرادى بزرگ شده‏باشد،و در آن چنان بيت آكنده از فضيلت و فضايل و مرجعيت و فقاهت‏به دنيا آمده‏باشد،انتظار حيازت مقامات عاليهعلمى و اجتماعى را داشت.

او مقدمات علوم و ادبيات را در محضر برخى از فضلاى حوزه‏«سامراء»وسطوح فقه و اصول را از پسر عمه خويش،مرحوم حاج ميرزا على آقا شيرازى و آية الله‏ميرزا محمد تقى شيرازى(ميرزاى دوم)فرا گرفت و به دست آن دو بزرگ به پايان‏رساند،و در سال‏1326 ه.ق از سامراء به نجف انتقال يافت و در دروس عاليه فقه واصول اساتيد بزرگ حوزه نجف،آيات عظام: شيخ محمد كاظم خراسانى،شيخ الشريعة‏اصفهانى،در حكمت پيش اصطهباناتى و در اخلاق پيش ميرزا رضا تبريزى شركت‏جست و در روايت از شيخ الشريعة و سيد مهدى آل حيدر كاظمى و پسر عمه خويش‏مير سيد على آقا شيرازى و ملا ملكى على محمد يزدى نجفى و ديگران موفق به كسب‏اجازه گرديد،و در سال 1330 مجددا به سامراء بازگشت و ملازم درس مرحوم آية الله‏سيد ميرزا على آقا شيرازى گرديد،و هنگامى كه مرحوم ميرزا محمد تقى شيرازى(ميرزاى دوم)جهت رهبرى انقلاب بر ضد انگليسيها به كربلا مهاجرت نمود،او نيز به‏همراه او حركت نمود،تا اينكه در سال‏1337 مجددا به نجف بازگشت و ملازم درس‏شيخ الشريعة اصفهانى گرديد و هميشه با او بود،تا اينكه او در سال 1330 دار فانى راوداع گفت و وىمستقلا تدريس فقه و اصول را شروع نمود.

مرحوم سيد عبد الهادى شيرازى يكى از اساطين فقه و فقاهت و يكى از صاحبان‏راى و اجتهاد بود.همه افرادى كه او را درك كرده‏اند،به ثروت علمى و غناى فضل ومعلومات او، اعتراف نموده‏اند و به حق،يكى از پيشروان تحقيق و در طليعه علماى‏عصر و فقهاى آن روز بود.

خصوصيات و ويژگيها:

او در بين فقهاء و مراجع عاليقدر تقليد،خصوصيات و ويژگيهايى داشت كه درتكون آنها عواملى دست‏به دست هم داده بودند كه يكى از آنها،ذكاوت فطرى واستعداد ذاتى خود وى،و ديگر محيط تربيتى‏«سامراء»بود كه او در آن محيط رشد ونمود پيدا كرده بود.سامراء در آن روزگار يك مركز علمى مهمى بود كه علماء و بزرگان‏و نوابغى را تحويل جامعه داده بود.او نيز در بيت رفيع علم و زعامت و مرجعيتى متولدگرديد كه تمام اسباب و عوامل پيشرفت دينى بر او فراهم و آماده گرديده بود،و درجهان اسلام نام وآوازه آن بيت و ذكرجميل و اوصاف‏حميده آن انتشار يافته‏بود.همه اين زمينه‏هاو تشويقها،عواملى‏بودند كه او را بهارتقاءنردبان فضيلت‏دعوت مى‏نمودند.

حضور اين عوامل‏مثبت در يك فرد،اورا بهترين نمونه وعاليترين الگو وبهترين مثال ازفضليت و معنويت‏قرار داده بود كه تمام‏معانى آن در وى حضور و اجتماع پيدا كرده بود،و شخصيت او را روى يك پايه متين و استوار قرار داده‏بود،چون او حجت و نمونه بارزى در لغت،علوم عربى و مقدمات آن،منطق،تاريخ،حكمت،تفسير،رجال،حديث،فقه و اصول درآمده بود،و در تمام اين موارد او قوى‏و نيرومند،دقيق و عميق،همراه ذوق سليم و زبان گويا،با روشنگرى و وضوح واضح وروشن بود.او در عين فقاهت و اجتهاد،يكى از اعلام ادب و شعر و توانا در هر دو لغت‏عربى و فارسى بود،و در هر دو زبان داراى شعر و سروده بود كه اغلب آنها پيرامون‏اهلبيت(ع)و بزرگواريهاى آنان بود.

مراتب علمى:

مرحوم آية الله العظمى سيد عبد الهادى شيرازى،در فقه و اصول،به عاليترين‏مراتب رسيد و در بين علماء و طلاب با تحقيق و تدقيق نظر،و خبرويت و تبحر اشتهارپيدا نمود.انظار و افكار متوجه او گرديد.اقبال و توجه طلاب به درس و بحث او بيشترگرديد.بزرگان و معاريف به درس او رو آوردند و جمعى از نخبگان و فضلاء در درس‏او حضور پيدا كردند و گم شده خود را در جلسات درس او پيدا نمودند،چون مى‏ديدنداو حقايق علمى بلند و افكار ابكار عالى و انظار دقيق و ارزشمندى را با بيانات شافى ووافى ايراد مى‏نمايد.در طول زمان تدريس،فضلاء و رجال علم و فضيلت‏بى‏شمارى ازمحضر درس او فارغ التحصيل گرديدند.او بيش از سى سال يكى از مدرسين مشهورنجف اشرف بود و در ميان خواص اهل علم از عرب،عجم و افغانى، عراقى،ايرانى وديگر بلاد اسلامى،اهل فضلى پيدا نمى‏شود كه از علم و ورع و تقوى و فضيلت اوبهره‏نبرده،يا ورع و تقواى او را نشنيده باشد.

ورع و تقوى:

علاوه بر مراتب فضيلت،خصوصيت ديگرى نيز او را محبوب قلب و داراى‏موقعيت‏خاص در جامعه،به ويژه بين مؤمنين نيكوكار و اهل دين و تقوى قرار داد،و آن ورع و پرهيزكارى و شايستگى و تقواى ايشان مى‏باشد.او از همان دوران جوانى،بااين خصوصيت‏شناخته شده است،بلكه اين خصوصيت را از آباء و اجداد خويش به‏ارث و يادگارى برده است.او از آن اتقياء و پرهيزگاران بود كه روحانيت و معنويت ونزاكت و تواضع و دورى از رياء و تكبر و فخر،و اعراضاز دنيا و زخارف آن‏ضرب المثل بود.

او از آن اوتاد اخيار و زهاد و پاكبازانى بود كه جز امر دين و آخرت،چيز ديگرى‏مورد همت و نظرش نبود.نفس خويش را از مطامع اين زندگى كنده،و قلب خود را بامحبت‏خدا و عشق به امور آخرت آكنده و مالامال ساخته بود.علم را توام با عمل‏نموده بود،و گام در راه سعادتابدى برداشته بود.از اين رو او مثل اعلى و نمونه بارز دراخلاق و تربيت و تهذيب نفس بود.

با توجه به مقام علمى شامخ و رفيع،و با توجه به ورع و تقواى صحيح وشديدش،مردم او را تقديس و تعظيم مى‏نمودند.نام و آوازه او،روز به روز شهرت وانتشار پيدا مى‏نمود.دلها به سويش كشيده مى‏شد.نماز جماعت او در«مسجد شيخ‏انصارى‏»در نجف،مركز اخيار و نيكان وعبادت‏كنندگان،به ويژه اهل علم و تقوى بود.

هنگامى كه آية الله العظمى سيد ابو الحسن اصفهانى در سال 1365 ه.ق به حمت‏خداپيوست،زعيم پاك و متقى،آية الله العظمى مرحوم حاج آقا حسين قمى در سال‏1366 ه.ق جانشين و جايگزين او گرديد.اتفاق كلمه خواص در ترشيح و كانديداى‏مرجعيت و زعامت عامه قرار گرفت،و او را بر ديگران مقدم و مرجح شمردند،اما خودوى گريزان از امور زعامت و مرجعيت‏بود.او از مبتلاء شدن به امور و گرفتاريهاىمردم‏فرار مى‏كرد،ولى چه بايد كرد؟مسئوليت‏بود و اقبال مردم و توجه بيش از حد آنان.

تعداد كثيرى از مؤمنين در عراق،ايران و ديگر بلاد اسلامى به محضرش رجوع نمودندو مقلدين از او رساله خواستند تا مطابق آن عمل نمايند.پس رساله‏اش به چاپ رسيد ودستهاى خواهنده،آن را به دست گرفتند.بارها و بارها رساله‏اش تكثير و تجديد طبع‏گرديد.مرجعيت او رو به گسترش نهاد و زعامتش توسعه پيدا كرد،ولى هرگز اين توسعه و گسترش نه تنها او را شاد و مسرور نساخت،بلكه آنچنان كه روزى به اينجانب‏و برخى از ياران در برخى از خلوتهاىخويش بيان داشتند،او را متالم‏تر و پرمسئوليت‏ساخت...» (1)

از دست دادن بينايى:

او در سال‏1369 ه.ق بينايى خود را از دست داد.به اين ترتيب موج وسيع حزن‏و اندوه،نجف و هيات علمى و تمام طبقات آن را فرا گرفت.نگرانى طلاب و فضلاء ازآن ناحيه بود كه مى‏ترسيدند تدريس و افاضه علم او متوقف گردد،و آنان از علم‏سرشار و سرچشمه شيرين معارف او محروم گردند.مجرب‏ترين اطباى چشم راحاضر ساختند.به اتفاق جمعى از كبار علماء و اطرافيان به ايران مسافرت نمودند.درشهرهاى مختلف ايران و عراق،با استقبال گرم و بى‏سابقه مردم روبرو شدند.اشكهاى‏شوق مقلدين و علاقمندان از ديدار او بر چشمها نشست، و درد و غم از ناحيه از دست‏دادن بينايى بر دلها.در تهران استقبال عظيم و مجلس مهمى به افتخار ايشان ترتيب داده‏شد.او مدتى در بيمارستان فيروز آبادى بسترى و همچنين در بيوت برخى از تجارمتدين اقامت گزيد،و مشاهير اطباى چشم به معالجه وى پرداختند.اميد مى‏رفت كه‏شفا پيدا كند و نور به چشمان مباركش برگردد.او به زيارت امام رضا(ع)در خراسان وحضرت فاطمه معصومه(س)در قم مشرف گرديد.در هر دو شهر،به ويژه در قم، باهياتهاى علمى ملاقات نمود و در راس همه،با فقيه امت،زعيم عاليقدر شيعه،آية الله‏العظمى حاج آقا حسين بروجردى ديدار نمود و از ناحيه ايشان كمال تعظيم و احترام وتقدير را دريافت نمود.او دوباره به نجف بازگشت،ولى هرگز تدريس و امامت را ترك‏ننمود،و در عين نابينايى به امور خود قيام ورزيد،و به انجام واجبات و وظايف خودادامه مى‏داد.هر چه از استفتائات و مسائل شرعى از اطراف و اكناف مى‏رسيد،برايش‏خوانده مى‏شد،و او اشراف و توجه كافى به آنها داشت و پاسخ مى‏داد.مدتى به اين‏منوال امور استمرار داشت،تا اينكه مجددا به ايران بازگشت،به اين اميد كه عمليات‏مورد اجراى چشم او موفقيتى به دست آورد، ولى توفيقى حاصل نشد و با نوميدى به‏نجف بازگشت،و در عين حال او به خدمات دينى ووظايف مرجعيت استمرار بخشيد.

در اين مدت تعداد كثيرى از مراجع و زعماى دينى يكى پس از ديگرى به رحمت‏خدانائل مى‏شدند.معظم مقلدين آنان به او مراجعه نمودند،تا اينكه بزرگ مرجع جهان‏شيعه آية الله العظمى بروجردى در سال 1380 ه.ق به رحمت الهى نائل آمد،اكثرمقلدين ايشان به اومراجعه نمودند.دايره مرجعيت او ناگاه توسعه فراوان پيدا نمود.

آلام و دردهاى درونى او در اثر از دست دادن بينايى بيشتر گرديد.بارها از خوف الهى واز ترس اينكه مبادا لغزشى پيدا كند و خطايى در قدم او پديد آيد،يا قلم او منحرف‏گردد،يا به نام او چيزى پديد آيد كه او علم و آگاهى ندارد،گريه مى‏نمود.در اثر اين آلام‏و دردها،خيلى طول نكشيد تا اينكه در شب جمعه دهم صفر 1382 ه.ق سفير الهى به‏سراغش رسيد و روحش را به سوى معبود قبض نمود.پس عالم ديانت،يكى ازبهترين و شريف‏ترين زعماى خود را از دست داد.حزن و اندوه سراسر طبقات رجال‏دين و طلاب علم و طبقات مختلف مردم را فرا گرفت و بر بيگانگان نيز موقعيت‏حرمت او پديدار شد.او در مقبره مجدد شيرازى مدفون گرديد.فواتح و محافل‏متعددى از ناحيه علماء و مراجع و گروههاى اسلامى برگزار گرديد.مجالس ترحيم اوتا اربعينش ادامه داشت،و در اربعين و سالگرد نيز مجالس مهمى تشكيل مى‏يافت،ومردم در عزاى او خون مى‏گريستند.شعراء و ادباء با قصايد و كلمات حزن‏انگيز،اشعارو سروده‏هايىانشاد مى‏نمودند.

آثار و تاليفات:

از او آثار و خدمات ذى قيمت و ارزشمندى باقى مانده است كه مهم‏ترين آنها تاليفات وكتابهاى اوست:

1-دار السلام در فروع و احكام كه تا 1000 فرع و مساله ادامه پيدا كرده است.

2-رساله‏اى در لباس مشكوك

3-رساله‏اى در صوم و روزه

4-رساله‏اى در نجاسات و مطهرات

5-رساله‏اى در استصحاب

6-رساله‏اى در اجتماع امر و نهى

7-رساله‏اى در حواله

8-رساله‏اى در رضاع و شيردادن

9-رسائل عمليه فارسى و عربى كه بارها و بارها چاپ و انتشار يافته است.

يادگارهاى او:

از او دو فرزند ذكور به نامهاى سيد محمد على و سيد محمد باقى مانده‏اند كه هردو از شيفتگان به علم مى‏باشند و دامادهاى محترم ايشان نيز سيد مهدى و سيد كاظم‏فرزندان علامه سيد محمد رضا رفسنجانى مرعشى،از نوادگان سيد اسد الله شيرازى‏برادر مجدد شيرازى هر دو از فضلاء و بزرگان نجف مى‏باشند كه خداوند متعالى آنان‏را به مرضاى خويشموفق بدارد. (2)

پى‏نوشتها:

1- در مورد شناسايى شخصيت اين فقيه نامور،جامع‏ترين تذكره و شرح حال،نگارش معاصر و هم فكروى،مرحوم محقق بصير و دانشمند خبير،رجالى نامى حضرت آية الله حاج آقا بزرگ تهرانى اعلى الله‏مقامه الشريف بود كه با اندك تصرف و اختصار در عبارات از كتاب نقباء البشر في القرن الرابع عشر،ج‏3،ص 1250 تا 1255 ترجمه و نقل به فارسى شد.طلب رحمت‏به روانپاك و همت عالى و بلندش.

2- در مورد شناخت‏بيشتر او به:نقباء البشر في القرن الرابع عشر،ج‏3 ص 1250 تا 1255مراجعه شود.

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation