45- آية الله العظمى سيد محمد تقى خوانسارى
(متولد 1305-متوفى 1371 ه.ق)
از تربيتيافتگان مكتب پربار حائرى،آية الله العظمى حاج سيد محمد تقىموسوى خوانسارى(اعلى الله مقامه الشريف)مىباشد كه يكى از مشاهير علماء وفقهاى قرن چهاردهمهجرى و زعيم بزرگ حوزه علميه قم در آن مقطع خاص بودهاست.
ولادت:
ولادت با سعادت او در سال 1305 ه در خوانسار رخ داد در كنف عنايتحمايت پدر و حمايت مادر مهربان رشد و نمو را آغاز نمود و تحصيلات مقدماتى رادر زادگاه خويش به انجام رسانيد تا اينكه در سال 1322 در سنين نوجوانى به عتباتعاليات رهسپار و در نجف اشرف در دروس آيات عظام:آخوند خراسانى و آية اللهيزدى صاحب العروة الوثقى شركت ورزيد پس از درگذشت آن بزرگان در دروس آياتعظام و بزرگوار شريعت،آقا ضياء الدين عراقى و آقا شيخ على قوچانى حضور يافت،تا واقعه ثوره عشرين عراق پيش آمد و او نيز همانند ديگر روحانيان مبارز به امر مطاعمرجع عاليقدر شيعه حضرت آية الله العظمى ميرزا محمد تقى شيرازى(ميرزاى دوم)پاسخ گفتند و با نيروهاى مهاجم به مقابله و مدافعه پرداختند تا در سال1333 از طرفمزدوران به هندوستان مستعمره وسيع بريتانيا تبعيد گرديد پس از سپرى ساختن چهارسال دوران تبعيد و گرفتارى در سال1337 به زادگاه خود بازگشت،و پس از اندكىتوقف به اراك منتقل،و در دروس مرحوم آية الله حائرى شركت جست و همراه آن مرحوم بنا به دعوت مردم نيكوكار قم به حوزه علميه قم مهاجرت و در تشكيل حوزه وحفظ و نگهدارى آن تشريك مساعى نمود.پس از درگذشت زعيم و مؤسس حوزه،همراه دو بزرگوار عاليقدر،آيتين علمين:آية الله حجت و آية الله صدر در دوران فترت،تا آمدن آية الله بروجردى، در نگهدارى و سرپرستى حوزويان و تربيت طلاب ومحصلين كمال سعى و كوشش خود را به كار گرفتند و چه بسيار از افاضل و مراجعى كهاز حوزه تربيت و سرپرستى آن مرجع عاليقدرفارغ التحصيل گرديدهاند.
يكى از نويسندگان آن روز كه تاليف خود را با حال و هواى آن روزگار بهنگارش در آوردهاست و هنوز عطر ورايحه دوران طلبگىاز كلمات و لغات آناستشمام مىگردد،درمورد فعاليت تدريسىآية الله خوانسارى درحوزه نوبنياد حائرىتحت عنوان«جلسهدرس آقا سيد محمدتقىخوانسارى»چنين مىنگارد:
«اين دانشمندعالى مقدار،نظر به آنفكر عميق و نظردقيقى كه دارندمىتوان گفتحوزه درسشان مخصوص يك دسته از متبحرين فضلاء است و اين محضر مقدس در منزلشخصىمعظم له صورت پذير است.» (1)
نقش معظم له در نگهدارى حوزه:
مرحوم آية الله خوانسارى پس از فوت آية الله مؤسس در آن شرائط بحرانى و حساسكه كوچكترين غفلت و بىتوجهى موجب از هم پاشيدن حوزه نوبنياد حائرىمىگشت و دشمنان داخلى و خارجى سعى و اهتمام كامل به اين امر حساسى داشتندهمراه دو هم رزم و هم سنگر ديگر سيدين علمين و آيتين بارزتين:مرحوم سيد محمدحجت و مرحوم سيد صدر الدين صدر،سنگر استقلال و حيات حوزه را حفظ نمودندو با مجاهدات و تلاشهاى خداپسندانه در حفظ و نگهدارى اين يادگار سلف صالحكوشيدند،به حدى كه تا ورود آية الله العظمى بروجردى و در كنار و معيت او نيز بهانجام اين امر مهم ادامه دادند و در اين باره لحظهاى را به غفلت و تسامح نگذراندند وتوانستند آن را به دست امين بزرگوار،ديگرى از تبار بزرگان اسلامى صحيح و سالمبسپرند و ما در جلد سوم«يكصد سال مبارزه روحانيت»،در اينباره مطالب فشردهاىرا آوردهايم. (2)
نماز استسقاء:
يكى از حوادث مهم زندگى او كه شهرت بسزايى دارد،نماز استسقاء و طلببارانى است كه در سال1363 هجرى قمرى در اثر خشكسالى و بىآبى رخ داد.ايننماز را كه با حضور هزاران نفر از مردم خداجوى قم انجام دادهاند و مردم قم را ازقحطى و بىآبى نجات دادهاند،بسيارمعروف و مشهور استبه حدى كه ادباء و فضلاءرا به سرودن شعر واداشته است.
ويژگيها و خصوصيات:
هر كدام از مراجع عاليقدر خصوصيات روحى ويژهاى دارند كه مخصوصخويشتن مىباشد يا آن خصوصيتبا كيفيتبيشتر و بهتر در آنان جلوهگر مىباشد آنمرحوم نيز در قضاى حوايج مؤمنين و سعى و تلاش در انجام آنها بىنهايتساعى وكوشا بوده است غيرت دينى و تعصب خاص روحانى و علاقه به حضور در صحنهسياسى و اجتماعى از ويژگيهاى آن بزرگ بوده است. ايشان در مساله ملى شدن نفت وموضوع انتخابات دخالت نمودند و در مورد انتخابات با توجه به شرايط خاص آن روزاعلاميه دادند و مردم متدين را به مشاركت مؤثر در انتخابات 11 شهريور ربيع الاول1371 دعوت نمودند.ايشان در دفاع از امر حجاب مشاركت مؤثرى با آية اللهسيدحسين قمى داشتند.
تاليفات:
يكى از آثار فقهى ايشان تقريرات كتاب الطهارة مىباشد.كه توسط آية اللهالعظمى اراكى تحرير و تنظيم شده،ولى هنوز به چاپ نرسيده است گويا خود آنمرحوم در مورد اين كتابمىفرموده است اگر چاپ شود بهتر از طهارت مرحوم حاجآقا رضا همدانى خواهد بود. (3)
شاگردان:
1-آية الله العظمى حاج شيخ محمد على اراكى
2-آية الله حاج شيخ عبد الجواد اصفهانى
3-آية الله العظمى حاج شيخ راضى تبريزى
4-آية الله حاج ميرزا ابو القاسم دانش آشتيانى
5-آية الله حاج سيد احمد خسرو شاهى تبريزى
6-آية الله حاج سيد جلال شهيدى محلاتى
7-آية الله حاج ميرزا رضى تبريزى
8-آية الله ميرزا عبد الرحيم مدرسى تبريزى
9-آية الله سيد محمد باقر سلطانى
10-آية الله شيخ ابو المكارم رشتى
11-آية الله سيد احمد خرم آبادى
12-آية الله سيد حسين رسولى شميرانى
13-آية الله سيد عيسى رسولى شميرانى
14-آية الله حاج آقا عطاء الله اصفهانى
15-آية الله حاج شيخ غلامرضا اصفهانى
16-آية الله شيخ محمد ولى هرسينى
17-آية الله شهيد صدوقى يزدى
18-آية الله شيخ مهدى صادقى تبريزى
19-آية الله سيد مصطفى خوانسارى
20-آية الله سيد هادى روحانى
گفتار صاحب نقباء البشر:
مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانى،خريط ماهر علم رجال و درايه در موردشخصيت ايشانمىنويسند:
آل خوانسار يكى از دودمانهاى علم و دين و زعامت اسلامى در اصفهان و درشهرستانهاى كشور مىباشند مرحوم سيد محمد تقى خوانسارى متولد 1305 و متوفى1371 در ماه رمضان سال نامبرده در خوانسار متولد و مقدمات علوم را در زادگاهخويش فرا گرفتسپس در سال 1322 به عتبات مهاجرت نمود و در محضر علمين كاظمين(سيد كاظم يزدى و شيخ محمد كاظم خوانسارى)و ميرزا محمد حسين نائينىو شيخ على قوچانى و شيخ ضياء الدين عراقى حضور پيدا نمود تا اينكه خود به حدكمال و براعت و اجتهاد رسيد و خود يكى از مجتهدى مبرز و عاليقدر گرديد،پس بهايران بازگشت.هنگامى كه علامه آية الله حاج شيخ عبد الكريم حائرى حوزه علميه قمرا در سال 1340 ه.ق تشكيل و تاسيس داد او حوزه را قصد نمود پس يكى ازستونهاى آن به شمار درآمد او از موقعيت و محبوبيتبسيار برخوردار بود و درشخصيت او،علم،فضيلت،تقوى،صلاح و حسن اخلاق متبلور بود و هر چه بيشتراشتهار پيدا مىكرد تا اينكه يكى از علما و مدرسين قم و يكى از ائمه جماعت مؤثق درآمد كه مردم در خوانسار،تهران و قم و ديگر شهرها به او رجوع نمودند و رساله عمليهاو«منتخب الاحكام»و حاشيه عروة الوثقى چاپ گرديد و در اختيار علاقمندان قرارگرفت او در اواخر عمر به تعدادى از امراض ابتلاء پيدا نمودند تا اينكه در هفتم ذىالحجه 1371 در همدان فوت نمودند و جنازه او با احترام و شكوه خاصى به قم حملگرديد و در كنار مرقد استادش آية الله حائرى مدفون گرديد.وفات او تاثير بس عميقىدر قلوب علما و افاضل ايجاد نمود،درسها تعطيل شد و مدتى در قم،تهران،نجف آبادو شهر رى مجالس ترحيم برگزار گرديد.مجله حكمتشماره ويژهاى در وفات اوانتشار داد و مراثى فراوانى درباره او سروده شده است كه در مجموعه حكمتآمدهاست.» (4)
وفات او:
او در سال 1371 ه.ق،هفتم ذيحجة الحرام در شهر همدان به رحمت ايزدىپيوست و با تشييع بسيار باشكوه جنازه او به تهران و قم حمل و در بالاى سر كنار مرقدمرحوم آية الله حائرىمؤسس حوزه و مربى و استاد خويش مدفون گرديد.
خواب راستين:
در شب فوت آن مرحوم آية الله العظمى بروجردى در عالم رؤيا مىبيند كه سيدبزرگوار سيد مرتضى علم الهدى از دنيا رفته است و جنازه او را به قم حمل مىكنند.وىاز مشاهده اين رؤيا بسيار متاسف و اندوهناك مىگردد و با اضطراب و وحشت ازخواب بيدار مىشود و انتظار وقوع حادثهاى را مىكشد كه ناگاه تلفنى به بيت او اطلاعمىدهند كه مرحوم آية الله العظمى سيد محمد تقى خوانسارى در همدان به رحمتايزدى پيوسته است و جنازه او را به قم حمل مىكنند.مرحوم آية الله بروجردى عمومعلماى اعلام و محصلين و طلاب حوزه علميه قم را براى استقبال و تشييع جنازه آنمرحوم آماده و به استقبال اعزام مىدهند و خود نيز به استقبال و تشييع مىشتابد و باعظمت و احترام خاصى در بالاسر حرم مطهر حضرتمعصومه(ع)نازل مىنمايند ودفنش مىكنند.رحمت و رضوان الهى شامل حالش باد! (5)
در رثاى او:
مرحوم حجة الاسلام و المسلمين سيد نبوى(واعظ)خطاب به آية اللهخوانسارى(ايام حياتايشان)اشعار زير را سرودهاند.
ياور دين را تو يارى خصم او را دشمنى بىنوايى را نوايى بىكسان را ياورى قهرمان عرصه ميدان علم و دانشى علم و تقوى را سراسر،كشور پهناورى اى محمد وز تقى شد نام ناميت تمام زين دو تن حق عيان گرديده اينك انورى اى مجاهد كه ز سر صدق و صفا كردى قيام الحق الحق در زمانه مظهر يا قاهرى بايد اينسان معدن علم و هنر آيد بيرون از دبستانى كه او آموخت علم و سرورى مايه فخر و مباهاتى تو بر اسلاميان دشمنان دين و آئين را فروزان آذرى عقل عاجز گردد از وصف تو اى يكتا پرستيكه خواه و يكهجوى و يك نواى و يك سرى (6)
اين خبر در مطبوعات و روزنامهها و راديوهاى بيگانه نيز مطرح شد.برخى ازفرماندهان نيروهاى متفقين كه در قم حضور داشتند از حضرت آية الله در مورد غائلهجنگ جهانىالتماس دعا كرده بودند.
پىنوشتها:
1- آئينه دانشوران چاپ اول ج 1 ص 25.
2- يكصد سال مبارزه روحانيت ج3 ص 58- 70 چاپ 1358 ه.ش).
3- آثار الحجة ج 2 ص 152.مجله نور علم شماره6 ص 152- كتاب فوق،اخيرا به حليت چاپآراستهشده است.
4- نقباء البشر في القرن الرابع عشر تحت رقم 534 ج 1،ص246.
5- يكصد سال مبارزه روحانيت ج3 ص67.
6- يكصد سال مبارزه روحانيت تاليف نگارنده سال انتشار 1358 ش ص66.
45- آية الله العظمى سيد محمد تقى خوانسارى
(متولد 1305-متوفى 1371 ه.ق)
از تربيتيافتگان مكتب پربار حائرى،آية الله العظمى حاج سيد محمد تقىموسوى خوانسارى(اعلى الله مقامه الشريف)مىباشد كه يكى از مشاهير علماء وفقهاى قرن چهاردهمهجرى و زعيم بزرگ حوزه علميه قم در آن مقطع خاص بودهاست.
ولادت:
ولادت با سعادت او در سال 1305 ه در خوانسار رخ داد در كنف عنايتحمايت پدر و حمايت مادر مهربان رشد و نمو را آغاز نمود و تحصيلات مقدماتى رادر زادگاه خويش به انجام رسانيد تا اينكه در سال 1322 در سنين نوجوانى به عتباتعاليات رهسپار و در نجف اشرف در دروس آيات عظام:آخوند خراسانى و آية اللهيزدى صاحب العروة الوثقى شركت ورزيد پس از درگذشت آن بزرگان در دروس آياتعظام و بزرگوار شريعت،آقا ضياء الدين عراقى و آقا شيخ على قوچانى حضور يافت،تا واقعه ثوره عشرين عراق پيش آمد و او نيز همانند ديگر روحانيان مبارز به امر مطاعمرجع عاليقدر شيعه حضرت آية الله العظمى ميرزا محمد تقى شيرازى(ميرزاى دوم)پاسخ گفتند و با نيروهاى مهاجم به مقابله و مدافعه پرداختند تا در سال1333 از طرفمزدوران به هندوستان مستعمره وسيع بريتانيا تبعيد گرديد پس از سپرى ساختن چهارسال دوران تبعيد و گرفتارى در سال1337 به زادگاه خود بازگشت،و پس از اندكىتوقف به اراك منتقل،و در دروس مرحوم آية الله حائرى شركت جست و همراه آن مرحوم بنا به دعوت مردم نيكوكار قم به حوزه علميه قم مهاجرت و در تشكيل حوزه وحفظ و نگهدارى آن تشريك مساعى نمود.پس از درگذشت زعيم و مؤسس حوزه،همراه دو بزرگوار عاليقدر،آيتين علمين:آية الله حجت و آية الله صدر در دوران فترت،تا آمدن آية الله بروجردى، در نگهدارى و سرپرستى حوزويان و تربيت طلاب ومحصلين كمال سعى و كوشش خود را به كار گرفتند و چه بسيار از افاضل و مراجعى كهاز حوزه تربيت و سرپرستى آن مرجع عاليقدرفارغ التحصيل گرديدهاند.
يكى از نويسندگان آن روز كه تاليف خود را با حال و هواى آن روزگار بهنگارش در آوردهاست و هنوز عطر ورايحه دوران طلبگىاز كلمات و لغات آناستشمام مىگردد،درمورد فعاليت تدريسىآية الله خوانسارى درحوزه نوبنياد حائرىتحت عنوان«جلسهدرس آقا سيد محمدتقىخوانسارى»چنين مىنگارد:
«اين دانشمندعالى مقدار،نظر به آنفكر عميق و نظردقيقى كه دارندمىتوان گفتحوزه درسشان مخصوص يك دسته از متبحرين فضلاء است و اين محضر مقدس در منزلشخصىمعظم له صورت پذير است.» (1)
نقش معظم له در نگهدارى حوزه:
مرحوم آية الله خوانسارى پس از فوت آية الله مؤسس در آن شرائط بحرانى و حساسكه كوچكترين غفلت و بىتوجهى موجب از هم پاشيدن حوزه نوبنياد حائرىمىگشت و دشمنان داخلى و خارجى سعى و اهتمام كامل به اين امر حساسى داشتندهمراه دو هم رزم و هم سنگر ديگر سيدين علمين و آيتين بارزتين:مرحوم سيد محمدحجت و مرحوم سيد صدر الدين صدر،سنگر استقلال و حيات حوزه را حفظ نمودندو با مجاهدات و تلاشهاى خداپسندانه در حفظ و نگهدارى اين يادگار سلف صالحكوشيدند،به حدى كه تا ورود آية الله العظمى بروجردى و در كنار و معيت او نيز بهانجام اين امر مهم ادامه دادند و در اين باره لحظهاى را به غفلت و تسامح نگذراندند وتوانستند آن را به دست امين بزرگوار،ديگرى از تبار بزرگان اسلامى صحيح و سالمبسپرند و ما در جلد سوم«يكصد سال مبارزه روحانيت»،در اينباره مطالب فشردهاىرا آوردهايم. (2)
نماز استسقاء:
يكى از حوادث مهم زندگى او كه شهرت بسزايى دارد،نماز استسقاء و طلببارانى است كه در سال1363 هجرى قمرى در اثر خشكسالى و بىآبى رخ داد.ايننماز را كه با حضور هزاران نفر از مردم خداجوى قم انجام دادهاند و مردم قم را ازقحطى و بىآبى نجات دادهاند،بسيارمعروف و مشهور استبه حدى كه ادباء و فضلاءرا به سرودن شعر واداشته است.
ويژگيها و خصوصيات:
هر كدام از مراجع عاليقدر خصوصيات روحى ويژهاى دارند كه مخصوصخويشتن مىباشد يا آن خصوصيتبا كيفيتبيشتر و بهتر در آنان جلوهگر مىباشد آنمرحوم نيز در قضاى حوايج مؤمنين و سعى و تلاش در انجام آنها بىنهايتساعى وكوشا بوده است غيرت دينى و تعصب خاص روحانى و علاقه به حضور در صحنهسياسى و اجتماعى از ويژگيهاى آن بزرگ بوده است. ايشان در مساله ملى شدن نفت وموضوع انتخابات دخالت نمودند و در مورد انتخابات با توجه به شرايط خاص آن روزاعلاميه دادند و مردم متدين را به مشاركت مؤثر در انتخابات 11 شهريور ربيع الاول1371 دعوت نمودند.ايشان در دفاع از امر حجاب مشاركت مؤثرى با آية اللهسيدحسين قمى داشتند.
تاليفات:
يكى از آثار فقهى ايشان تقريرات كتاب الطهارة مىباشد.كه توسط آية اللهالعظمى اراكى تحرير و تنظيم شده،ولى هنوز به چاپ نرسيده است گويا خود آنمرحوم در مورد اين كتابمىفرموده است اگر چاپ شود بهتر از طهارت مرحوم حاجآقا رضا همدانى خواهد بود. (3)
شاگردان:
1-آية الله العظمى حاج شيخ محمد على اراكى
2-آية الله حاج شيخ عبد الجواد اصفهانى
3-آية الله العظمى حاج شيخ راضى تبريزى
4-آية الله حاج ميرزا ابو القاسم دانش آشتيانى
5-آية الله حاج سيد احمد خسرو شاهى تبريزى
6-آية الله حاج سيد جلال شهيدى محلاتى
7-آية الله حاج ميرزا رضى تبريزى
8-آية الله ميرزا عبد الرحيم مدرسى تبريزى
9-آية الله سيد محمد باقر سلطانى
10-آية الله شيخ ابو المكارم رشتى
11-آية الله سيد احمد خرم آبادى
12-آية الله سيد حسين رسولى شميرانى
13-آية الله سيد عيسى رسولى شميرانى
14-آية الله حاج آقا عطاء الله اصفهانى
15-آية الله حاج شيخ غلامرضا اصفهانى
16-آية الله شيخ محمد ولى هرسينى
17-آية الله شهيد صدوقى يزدى
18-آية الله شيخ مهدى صادقى تبريزى
19-آية الله سيد مصطفى خوانسارى
20-آية الله سيد هادى روحانى
گفتار صاحب نقباء البشر:
مرحوم حاج آقا بزرگ تهرانى،خريط ماهر علم رجال و درايه در موردشخصيت ايشانمىنويسند:
آل خوانسار يكى از دودمانهاى علم و دين و زعامت اسلامى در اصفهان و درشهرستانهاى كشور مىباشند مرحوم سيد محمد تقى خوانسارى متولد 1305 و متوفى1371 در ماه رمضان سال نامبرده در خوانسار متولد و مقدمات علوم را در زادگاهخويش فرا گرفتسپس در سال 1322 به عتبات مهاجرت نمود و در محضر علمين كاظمين(سيد كاظم يزدى و شيخ محمد كاظم خوانسارى)و ميرزا محمد حسين نائينىو شيخ على قوچانى و شيخ ضياء الدين عراقى حضور پيدا نمود تا اينكه خود به حدكمال و براعت و اجتهاد رسيد و خود يكى از مجتهدى مبرز و عاليقدر گرديد،پس بهايران بازگشت.هنگامى كه علامه آية الله حاج شيخ عبد الكريم حائرى حوزه علميه قمرا در سال 1340 ه.ق تشكيل و تاسيس داد او حوزه را قصد نمود پس يكى ازستونهاى آن به شمار درآمد او از موقعيت و محبوبيتبسيار برخوردار بود و درشخصيت او،علم،فضيلت،تقوى،صلاح و حسن اخلاق متبلور بود و هر چه بيشتراشتهار پيدا مىكرد تا اينكه يكى از علما و مدرسين قم و يكى از ائمه جماعت مؤثق درآمد كه مردم در خوانسار،تهران و قم و ديگر شهرها به او رجوع نمودند و رساله عمليهاو«منتخب الاحكام»و حاشيه عروة الوثقى چاپ گرديد و در اختيار علاقمندان قرارگرفت او در اواخر عمر به تعدادى از امراض ابتلاء پيدا نمودند تا اينكه در هفتم ذىالحجه 1371 در همدان فوت نمودند و جنازه او با احترام و شكوه خاصى به قم حملگرديد و در كنار مرقد استادش آية الله حائرى مدفون گرديد.وفات او تاثير بس عميقىدر قلوب علما و افاضل ايجاد نمود،درسها تعطيل شد و مدتى در قم،تهران،نجف آبادو شهر رى مجالس ترحيم برگزار گرديد.مجله حكمتشماره ويژهاى در وفات اوانتشار داد و مراثى فراوانى درباره او سروده شده است كه در مجموعه حكمتآمدهاست.» (4)
وفات او:
او در سال 1371 ه.ق،هفتم ذيحجة الحرام در شهر همدان به رحمت ايزدىپيوست و با تشييع بسيار باشكوه جنازه او به تهران و قم حمل و در بالاى سر كنار مرقدمرحوم آية الله حائرىمؤسس حوزه و مربى و استاد خويش مدفون گرديد.
خواب راستين:
در شب فوت آن مرحوم آية الله العظمى بروجردى در عالم رؤيا مىبيند كه سيدبزرگوار سيد مرتضى علم الهدى از دنيا رفته است و جنازه او را به قم حمل مىكنند.وىاز مشاهده اين رؤيا بسيار متاسف و اندوهناك مىگردد و با اضطراب و وحشت ازخواب بيدار مىشود و انتظار وقوع حادثهاى را مىكشد كه ناگاه تلفنى به بيت او اطلاعمىدهند كه مرحوم آية الله العظمى سيد محمد تقى خوانسارى در همدان به رحمتايزدى پيوسته است و جنازه او را به قم حمل مىكنند.مرحوم آية الله بروجردى عمومعلماى اعلام و محصلين و طلاب حوزه علميه قم را براى استقبال و تشييع جنازه آنمرحوم آماده و به استقبال اعزام مىدهند و خود نيز به استقبال و تشييع مىشتابد و باعظمت و احترام خاصى در بالاسر حرم مطهر حضرتمعصومه(ع)نازل مىنمايند ودفنش مىكنند.رحمت و رضوان الهى شامل حالش باد! (5)
در رثاى او:
مرحوم حجة الاسلام و المسلمين سيد نبوى(واعظ)خطاب به آية اللهخوانسارى(ايام حياتايشان)اشعار زير را سرودهاند.
ياور دين را تو يارى خصم او را دشمنى بىنوايى را نوايى بىكسان را ياورى قهرمان عرصه ميدان علم و دانشى علم و تقوى را سراسر،كشور پهناورى اى محمد وز تقى شد نام ناميت تمام زين دو تن حق عيان گرديده اينك انورى اى مجاهد كه ز سر صدق و صفا كردى قيام الحق الحق در زمانه مظهر يا قاهرى بايد اينسان معدن علم و هنر آيد بيرون از دبستانى كه او آموخت علم و سرورى مايه فخر و مباهاتى تو بر اسلاميان دشمنان دين و آئين را فروزان آذرى عقل عاجز گردد از وصف تو اى يكتا پرستيكه خواه و يكهجوى و يك نواى و يك سرى (6)
اين خبر در مطبوعات و روزنامهها و راديوهاى بيگانه نيز مطرح شد.برخى ازفرماندهان نيروهاى متفقين كه در قم حضور داشتند از حضرت آية الله در مورد غائلهجنگ جهانىالتماس دعا كرده بودند.
پىنوشتها:
1- آئينه دانشوران چاپ اول ج 1 ص 25.
2- يكصد سال مبارزه روحانيت ج3 ص 58- 70 چاپ 1358 ه.ش).
3- آثار الحجة ج 2 ص 152.مجله نور علم شماره6 ص 152- كتاب فوق،اخيرا به حليت چاپآراستهشده است.
4- نقباء البشر في القرن الرابع عشر تحت رقم 534 ج 1،ص246.
5- يكصد سال مبارزه روحانيت ج3 ص67.
6- يكصد سال مبارزه روحانيت تاليف نگارنده سال انتشار 1358 ش ص66.