بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب فقهای نامدار شیعه, عقیقى بخشایشى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     fehrest -
     fo-n01 -
     fo-n02 -
     fo-n03 -
     fo-n04 -
     fo-n05 -
     fo-n06 -
     fo-n07 -
     fo-n08 -
     fo-n09 -
     fo-n10 -
     fo-n11 -
     fo-n12 -
     fo-n13 -
     fo-n14 -
     fo-n15 -
     fo-n16 -
     fo-n17 -
     fo-n18 -
     fo-n19 -
     fo-n20 -
     fo-n21 -
     fo-n22 -
     fo-n23 -
     fo-n24 -
     fo-n25 -
     fo-n26 -
     fo-n27 -
     fo-n28 -
     fo-n29 -
     fo-n30 -
     fo-n31 -
     fo-n32 -
     fo-n33 -
     fo-n34 -
     fo-n35 -
     fo-n36 -
     fo-n37 -
     fo-n38 -
     fo-n39 -
     fo-n40 -
     fo-n41 -
     fo-n42 -
     fo-n43 -
     fo-n44 -
     fo-n45 -
     fo-n46 -
     fo-n47 -
     fo-n48 -
     fo-n49 -
     fo-n50 -
     fo-n51 -
     fo-n52 -
     fo-n53 -
     fo-n54 -
     fo-n55 -
     fo-n56 -
     fo-n57 -
     fo-n58 -
     fo-n59 -
 

 

 
 

42- آية الله العظمى سيد ابو الحسن اصفهانى

(متولد1277-متوفى 1365 ه.ق)

فقيه بزرگوار و مرجع عاليقدر عصر خويش،آية الله العظمى سيد ابو الحسن‏اصفهانى(اعلى الله مقامه الشريف)از فقهاء و مراجع بزرگ عصر اخير است كه دركياست و درايت و حسن ادارهحوزه‏هاى علميه شهرت به سزا و نام پرآوازه‏اى دارند.

ولادت:

او اصلا از سادات موسوى بهبهان،پدرش مرحوم سيد محمد فرزند مرحوم سيدعبد الحميد از شاگردان صاحب جواهر مى‏باشد كه در سال‏1277 هجرى در قريه‏«مديسه‏»از قراء لنجان اصفهان به دنيا آمد (1) و تحصيلات اوليه را در اصفهان درمدرسه‏«نيماورد»به انجام رساند و ازمحضر ميرزا ابو المعالى كلباسى استفاده‏ها برد.

سپس در سال‏1307 ه.ق به قصد ادامه تحصيلات،عازم حوزه علميه نجف گرديد ودر محضر درس بزرگان و فضلاى حوزه نجف شركت جست.حوزه درس آية الله‏آخوند خراسانى او را به خود جذب نمود و در حوزه درس او بود كه به درجه عاليه‏اجتهاد نائل آمد.پس از رحلت آية الله آخوند خراسانى در سال‏1329،مرجعيت عامه‏با آية الله ميرزا محمد تقى شيرازى بود.اواحتياطات خود را به ايشان ارجاع داده بود.

پس از درگذشت او در سال 1338،آية الله نائينى و آية الله اصفهانى،هر دو به عنوان‏مرجع تقليد معروف و مشهور گرديدند،تا اينكه آية الله نائينى در سال 1355 هم سال بافوت آية الله حاج شيخ عبد الكريم حائرى درگذشتند.مرجعيت‏به صورت تمام به‏آية الله اصفهانى در نجف و اغلب بلاد شيعه،محرز و مسجل گرديد.ايشان رساله‏اى‏نگاشتند كه نام آن‏«وسيلة النجاة‏»مى‏باشد كه ترجمه فارسى آن‏«صراط النجاة‏»وترجمه اردوئى آن‏«طريق النجاة‏»مى‏باشد كه به علت جامعيت آن مورد تحشيه‏حضرت امام خمينى(ره)و برخى ديگر از فقهاى (2) معاصر قرار گرفته است.

صفات و اخلاق او:

او داراى صفات كريمه و همت‏بلند بود و در كياست و درايت و مديريت،گوى‏سبقت را از ديگر هم‏رديفان خود برده بود.او بيان رسا و طبع روان داشت،به حدى كه‏مجلس درس ايشان از پرجمعيت‏ترين درسهاى حوزه نجف بود و با توجه به سهولت‏بيانات و شيوه تدريس همگانمى‏توانستند نسبت‏به فهم خويش از آن بهره‏مند گردند.

صبر و پايدارى:

او صاحب روح بزرگ پايدارى و استقامت در راه خدا بود.معروف است كه‏فرزند رشيدش حجة الاسلام و المسلمين سيد حسن اصفهانى در بين نماز مغرب وعشاء،به دست‏يك فرد ديوانه و تعليم ديده به قتل رسيد و اين پدر هفتاد ساله خم به‏ابرو هم نياورد و حتى از قاتل فرزند خودنيز گذشت،و اين نمونه و ضرب المثل‏پايدارى و صبر در بين اقران بود.

دخالت در امور سياسى:

انگليسها به بهانه حفظ پايگاههاى خود،در عراق به اين كشور اسلامى‏لشكركشى كردند و آن را اشغال نمودند.رشيد عالى نخست وزير عراق به ايران‏گريخت و سپس به مصر رفت.همراه با حمله انگليسها به عراق و فرار رشيد عالى،اميرعبد الله دائى،فيصل و نورى سعيد از افسران عراق كه به اردن پناهنده شده بودند با قواى‏امدادى انگليس،به عراق آمدند و دوباره دولت دستورى خود را در عراق تشكيل دادندو در اين موقع انتخابات فرمايشى راه انداختند و آندر سال 1341 هجرى قمرى بود.

فيصل در اين انتخابات اكثريت آراء شيعه را منظور نداشت و اين انتخابات توسط‏علماء و فقهاء شيعه تحريم گرديد.مرحوم آية الله نائينى و آية الله اصفهانى،دو مرجع‏بزرگوار و عاليقدر آن روز،فعاليتهاى مرحوم آية الله خالصى را مورد تاييد قرار دادند واين امر زمينه‏هاى قيام مردم را فراهم مى‏ساخت كه مرحوم آية الله اصفهانى و آية الله‏نائينى و سيد هبة الدين شهرستانى به ايران تبعيد گرديدند. آن روز بيش از يك سال از تاسيس حوزه علميه قم نمى‏گذشت و حوزه علميه‏نخستين گامهاى خود را برمى‏داشت و آية الله حائرى مؤسس عاليقدر حوزه،خود بامشكلاتى رو به رو بود كه خبر تبعيد شدن آيات عظام نجف به قم رسيد و مردم ايران‏آماده استقبال باشكوه از آنان شدند و استقبال بى‏سابقه‏اى از آنان به عمل آمد.پس ازورود به قم،آية الله حائرى حوزه درس خود را در اختيار آن مرجع عاليقدر و حضرت‏آية الله نائينى قرار دادند و آنان فضلاء و طلاب حوزه نوپاى قم را از فيوض علمى‏خويش بهره‏مند ساختند.هنگام مهاجرت اعلاميه‏اى را صادر فرمودند كه متن آن را درزير مى‏آوريم كه نشانه‏اى از عمق اعتقاد قلبى اين مرجع عاليقدر در راه احياء حقوق‏ملت مسلمان مى‏باشد.اعلاميه‏اى كه امروز نيزمى‏تواند الهام بخش و حركت آفرين‏باشد.

متن فتواى آية الله اصفهانى:

«بسم الله الرحمن الرحيم.سلام بر همه،بالخصوص برادران عراقى.وظيفه دينى‏بر همه مسلمانان لازم مى‏گرداند كه در حفظ حوزه اسلام و بلاد اسلامى تا آنجا كه‏قدرت دارند بكوشند و بر همه ما واجب و لازم است كه سرزمين عراق را كه مشاهدائمه هدى عليهم السلام و مراكز دينى ما در آنجا است،از تسلط كفار حفظ نموده و ازنواميس دينى آن دفاعكنيم.من شما را بر اين موضوع دعوت كرده و ترغيب مى‏نمايم.

خداوند ما و شما را براى خدمت‏به اسلام و مسلمين موفق فرمايد.»

ابو الحسن الموسوى الاصفهانى (3)

حادثه مسجد گوهرشاد:

مورد دوم از دهها مورد دخالت آن فقيه عظيم الشان در امور سياسى،اجتماعى‏مسلمانان، عكس العمل آن فقيه بزرگ در برابر حوادث مسجد گوهرشاد بود.فاجعه‏مسجد گوهرشاد مشهد،يكى از دهها و صدها حوادث جنايت‏بار دوران رضاخان‏پهلوى است كه مردم مسلمان را در راه حمايت از روحانيت‏به خاك و خون كشيد.آن‏روز مردم در اعتراض به دستگيرى آية الله العظمى سيد حسين قمى دست‏به تظاهرات‏زده بودند.وقتى خبر به رضا شاه رسيد كه دهها هزار نفر از مردم مشهد به دفاع ازاهداف اسلام و روحانيت در مسجد گوهرشاد اجتماع كرده‏اند،دستور داد همه مردم رااز طرف درها و چهار طرف پشت‏بام مسجد،به رگبار مسلسل ببندند و هيچ نوع رحم به‏صغير و كبير و زن و مرد نكنند.دستور دژخيم تاريخ، توسط مامورين جنايت كار اوعملى شد و مردم بى‏دفاع را به صفير گلوله بستند و چندين هزار نفر از زن و مرد وروحانى و غير روحانى،زائر و بومى را به شهادت رساندند.پس از اين يورش وحشيانه‏و سبعانه،درهاى مسجد را باز كردند و زندگان را بيرون بردند و كشتگان را به كاميونهاريخته و همه را در خندقى كه در بيرون شهر براى همين منظور حفر كرده بودند،ريختند و روى آن را پوشاندند كه هنوز آن نقطه به‏«قتلگاه‏»مشهور است.

پس از اين ماجرا،«آية الله سيد حسين قمى‏»در باغ سراج الملك شهر رى‏محبوس گرديد و هر گونه تماس با ايشان ممنوع اعلام شد.بعد از يك ماه در آخر ماه‏ربيع الثانى بود كه او را بهاتفاق فرزندش و جمعى ديگر به اعتاب مقدسه تبعيد كردند.

وقتى آية الله سيد حسين قمى وارد كربلا شد،آية الله العظمى مرحوم سيد ابو الحسن‏اصفهانى،دامادشان آقاى سيد ميرزا را با نامه‏اى به نمايندگى از خود خدمت ايشان اعزام‏نمود و آقا سيد مير گفته بود:«آقا به من دستور داده‏اند از طرف ايشان دست‏شما راببوسم.»اين عمل آية الله اصفهانى،مرجع تقليد اسلامى اثر خود را بخشيد و به اين‏ترتيب آية الله اصفهانى رضايت‏خود را از اعمال و خدمات آن عالم ربانى و نارضايى وخشم خود را ازاعمال فجيع دولت‏سرسپرده رضاخانى اعلام نمودند.» (4)

شاگردان مكتب او:

حوزه پربركت آية الله اصفهانى دست پروردگان بسيارى را به اجتماع مسلمين‏ارائه داد كه بهعنوان نمونه از فقهاى نامدار زير مى‏توان نام برد:

1-مرحوم آية الله العظمى حكيم

2-مرحوم آية الله العظمى ميلانى

3-مرحوم آية الله العظمى شيخ عبد النبى اراكى

4-مرحوم آية الله العظمى ميرزا هاشم آملى

5-مرحوم آية الله العظمى ميرزا محمد تقى آملى

6-مرحوم آية الله معز الدوله

7-مرحوم آية الله شيخ محمد حسين خيابانى(والد استاد آية الله جعفر سبحانى)

8-مرحوم آية الله شيخ محمد تقى بروجردى(جد مادرى استاد آية الله آصفى)

هم چنين از همدوره‏ها و هم بحثهاى او مى‏توان از آية الله سيد حسن مدرس،آية‏الله سيد محمود مرعشى،آية الله سيد عبد الله ثقة الاسلام اصفهانى،سيد على كازرونى،شيخ زينالعابدين تبريزى،و سيد على داماد نام برد.

وفات:

وفات او در روز دوشنبه نهم ذى الحجه 1365 ه.ق،مطابق با سيزدهم آبان‏1325 ه.ش، اعت‏شش بعد از ظهر در كاظمين رخ داد.رحلت اين عالم ربانى چنان‏شور و غوغايى در مردم عراق،ايران،پاكستان و هندوستان و تمام بلاد شيعه‏نشين ايجادكرد كه تا آن روز بى‏سابقه بود. مجالس پرشكوه و پرجمعيت ترحيم او در تهران وشهرستانها رعب و وحشتى عظيم در دل دشمنان اسلام افكند،و در اثر همين امر توطئه‏تجزيه آذربايجان توسط حزب منفور توده خنثى شد.در وفات آن روحانى جليل القدرگفته شده كه ممات او همانند حياتش نور و رحمت و خير و بركت‏بود.منقول است از«آية الله العظمى مرعشى نجفى(ره)»كه وقتى جنازه مطهر آية الله اصفهانى در صحن مطهر علوى بود،«آية الله شيخ محمد حسين كاشفالغطاء»خطاب به جنازه،اين جمله‏جاودانى را انشاء فرمود:

«هنيا لك يا ابا الحسن،عشت‏سعيدا و مت‏حميدا قد انسيت الماضين و اتعبت‏الباقين كانكقد ولدت مرتين‏»

(گوارا باد بر تو نزول بر معبود خويش.زندگى سعادتمندانه و مرگ و رحلت‏پسنديده‏اى داشتى.زندگى تو آن چنان با شكوه و توام با تدبير بود كه بزرگان گذشته رابه بوته فراموشى سپردى و آيندگان را به تعب افكندى.گويا تو دوبار به جهان آمده‏بودى.يك بار تجربه و درايتكسب نموده و بار ديگر آن را به كار بسته بودى...» (5)

پى‏نوشتها:

1- مجله يغما،سال سوم،شماره سوم،ص 28.

2- فرهنگ معين،بخش اعلام،ج 5،ص 154.

3- الثورة العراقية و رسالة الاسلام،شماره 1،سال‏6.

4- نهضت روحانيون،ج 2،ص 161.

5- نقل مستقيم از آن مرجع فقيد،به سال 1404 ه.ق.

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation