بسم الله الرحمن الرحیم
 
نگارش 1 | رمضان 1430

 

صفحه اصلی | کتاب ها | موضوع هامولفین | قرآن کریم  
 
 
 موقعیت فعلی: کتابخانه > مطالعه کتاب فقهای نامدار شیعه, عقیقى بخشایشى   مناسب چاپ   خروجی Word ( برگشت به لیست  )
 
 

بخش های کتاب

     fehrest -
     fo-n01 -
     fo-n02 -
     fo-n03 -
     fo-n04 -
     fo-n05 -
     fo-n06 -
     fo-n07 -
     fo-n08 -
     fo-n09 -
     fo-n10 -
     fo-n11 -
     fo-n12 -
     fo-n13 -
     fo-n14 -
     fo-n15 -
     fo-n16 -
     fo-n17 -
     fo-n18 -
     fo-n19 -
     fo-n20 -
     fo-n21 -
     fo-n22 -
     fo-n23 -
     fo-n24 -
     fo-n25 -
     fo-n26 -
     fo-n27 -
     fo-n28 -
     fo-n29 -
     fo-n30 -
     fo-n31 -
     fo-n32 -
     fo-n33 -
     fo-n34 -
     fo-n35 -
     fo-n36 -
     fo-n37 -
     fo-n38 -
     fo-n39 -
     fo-n40 -
     fo-n41 -
     fo-n42 -
     fo-n43 -
     fo-n44 -
     fo-n45 -
     fo-n46 -
     fo-n47 -
     fo-n48 -
     fo-n49 -
     fo-n50 -
     fo-n51 -
     fo-n52 -
     fo-n53 -
     fo-n54 -
     fo-n55 -
     fo-n56 -
     fo-n57 -
     fo-n58 -
     fo-n59 -
 

 

 
 

33- شيخ محمد حسن صاحب جواهر

(متوفى‏1266 ه.ق

گفتار استاد:

«شيخ محمد حسين صاحب كتاب جواهر الكلام كه شرح شرايع محقق است،ومى‏توان آن را دائرة المعارف فقه شيعه خواند.اكنون هيچ فقيهى خود را از جواهربى‏نياز نمى‏داند.اين كتاب مكرر چاپ سنگى شده است و اخيرا با چاپ حروفى‏در قطع وزيرى مشغول چاپش هستند و در حدود پنجاه جلد 400 صفحه‏اى،يعنى در حدود بيست هزار صفحه خواهد شد.كتاب جواهر عظيم‏ترين كتاب‏فقهى مسلمين است و با توجه به اينكه هر سطر اين كتاب مطلب علمى است ومطالعه يك صفحه آن،وقت زياد و دقت زيادترى مى‏خواهد،مى‏توان حدس زدكه تاليف اين كتاب بيست هزار صفحه‏اى،چقدر نيرو برده است.او سى سال‏تمام يك سره كار كرد تا چنين اثر عظيمى به وجود آورده.اين كتاب مظهر نبوغ وهمت و استقامت و عشق و ايمان يك انسان به كمال خويشتن است.صاحب‏جواهر شاگرد كاشف الغطاء و شاگرد او سيد جواد صاحب مفتاح الكرامة است،وخود در نجف حوزه عظيمى داشته و شاگردان زيادى تربيت كرده است.صاحب‏جواهر عرب است.در زمان خود مرجعيت عامه يافت و در سال‏1266 كهاوايل‏جلوس ناصر الدين شاه در ايران بود،درگذشت.» (1)

فقيه بزرگوار،آية الله شيخ محمد حسن بن شيخ باقر بن شيخ عبد الرحيم بن آقامحمد بن ملا عبد الرحيم شريف اصفهانى،معروف به‏«صاحب جواهر»،ازشخصيتهاى خود ساخته‏اى است كه شهرت خاندان‏«جواهرى‏»او ديگر انتسابها را زيرشعاع خود قرار مى‏دهد و آغاز شهرتش از همان نقطه شروع مى‏گردد.هر افتخارى كه‏در اين سلسله به ظهور پيوندد به اومنتهى مى‏گردد.

گرچه از نظر نسب و سلسله انتساب تا اين حد كوتاه و مختصر است،ولى درمقابل آن از نظر فضيلت و كرامت و علم و تقوى مفصل‏ترين حسبها را دارد.او بانى وپايه‏گذار فخر جاويدان در فقه و فقاهت راستين مى‏باشد و از نوابغى است كه قرن‏سيزدهم هجرى نظير او را كمترداشته است.«جواهر»او بهترين نشان و علامت نبوغ وكمال،و مستندترين دليل ادعاى ماست.

در قرن نامبرده،رياست و مرجعيت‏شئون عمومى شيعه به او منتهى گرديد و اوشايستگى كامل اداره اين امر را داشته است،با آنكه در آن قرن علماء و فقهاى بزرگ‏ديگرى نيز مى‏زيسته‏اند،ولى با توجه به عظمت و والايى مقام شيخ،كسى در مقام‏معارضه يا رقابت‏با اوبرنخاسته است.

ولادت:

مرحوم‏«شيخ آقا بزرگ تهرانى‏»،بزرگترين مورخ و رجالى معاصر شيعى،درمورد ولادت او احتمال مى‏دهد كه ولادت او در سال 1200 يا 1202 رخ داده باشد،باآن نشان كه آغاز تاليف جواهر در 25 سالگى بوده است و برخى نوشته‏هاى كتاب را به‏استادش شيخ كاشف الغطاءارائه داده است،و فوت استادش در سال 1228 بوده است.

از اين رو بعيد نمى‏شمارد كه ولادت او در همان تاريخ مزبور بوده باشد.

برخى احتمال داده‏اند به نشان اينكه او در درس علامه آقا وحيد بهبهانى شركت‏جسته است، ولادت او حدود 1192 باشد،ولى احتمال اول شيخ آقا بزرگ صحيح‏تر به‏نظر مى‏رسد،زيرا تاريخ پايان جواهر 1254 بوده و به تصريح خود صاحب جواهر،30سال در تاليف آن كتاب مى‏كوشيده و در هنگام شروع آن 25 ساله بوده است،پس‏تاريخ ولادت صاحب جواهر در همان حدود1199 يا 1200 خواهد بود.به هر حال‏ولادت در هر تاريخ بوده باشد،چندان نقشى در بحث ما ندارد.آنچه بيشتر اهميت دارد،توليدات و آثار و نتايج فكرى و علمى و معنوى اوستكه مورد بحث قرار خواهدگرفت.

پدر و مادر:

از نظر پدرى،نسب او به يك خاندان علم و فضيلت از كشور ايران مى‏رسد،و ازطرف مادر نيز به عالم بزرگوار،شيخ ابو الحسن فتونى مى‏رسد كه در«عذارات‏»اطراف‏حله قرار داشت،و او كتاب جواهر را از آن نظر تاليف كرد كه كتاب جامعى باشد كه‏مراجعه كننده را از ديگر كتابهاى فقهى بى‏نياز سازد.كتاب جواهر درياى بى‏كران ومواجى است كه به تمام ابواب فقه اسلامى نظر دارد.او در تاليف اين كتاب،به روح‏پرفتوح مولى الموالى على بن ابيطالب(ع)استمداد و توسل جسته است و در پايان‏كتاب مى‏گويد:

«خداوند متعال بر ما منت گذارد كه توسل ما را بر محمد و آل او،به خصوص‏اسد الله الغالب، دروازه علوم اسلامى،على بن ابيطالب(ع)پذيرفت و ما را بر آنچه‏خواسته بوديم،توفيق عنايت فرمود.در برابر اين نعمت‏بزرگ شكرگزار و سپاس‏منديم‏و تاريخ فراغت آن،شب سه‏شنبه‏23 رمضان 1254 هجرى نبوى بود و در تاليف آن‏درست‏سى سال رنج و زحمت و اشتغال در كاربوده است.»

او تكميل كننده حركت علمى و فقهى جديدى بود كه اساس آن توسط علامه‏وحيد بهبهانى در كربلا،پايه‏گذارى گرديد،پس از آنكه مدت طولانى در قرن 11 و 12حوزه‏هاى علمى به خاموشى و سستى گرائيده بود،در اثر حركت و تلاشهاى مرحوم‏وحيد بهبهانى و در عهد محقق والا مرحوم شريف العلماء،متوفى 1254 تلاشها به اوج‏خود رسيد.حوزه درسى او از امواج طلاب پژوهشگر موج مى‏زد و بيش از هزار نفر درحوزه درسى او تلمذ مى‏نمودند.كافى است كه بگوييم يكى از شاگردان آن حوزه،استادمتاخرين،شيخ مرتضى انصارى بود،ولى با وفات شريف العلماء مازندرانى از موقعيت‏حوزه كربلا كاسته گرديد.آنجا مركزيت علمى خويش را از دست داد و انظار و افكار مردم و طلاب به حوزه علميه نجف متوجه گرديد و وجود صاحب جواهر،بزرگترين‏عامل اين جذبه معنوى و علمى بود.با جزم كامل مى‏توان گفت كه قرن سيزدهم‏هجرى،يكى از قرون پرثمر و پربار علمى و فقهى در جهان اسلامى است. شخصيتها وفحول نامى علمى و فقهى به عرصه بروز و ظهور آمدند كه نمونه‏اى از آنها شيخ محمدحسن نجفى صاحب جواهر در فقه،و شيخ مرتضى انصارى(متوفى 1281)در فقه واصول بود و افرادى از مدرسه علمى اين شخصيتها به ظهور پيوستند كه هميشه افتخارشاگردى اين مكتب را داشتند،مانند آية الله ميرزا حسين نائينى(متوفى 1355)و آية الله‏خراسانى،مازندرانى و غيرهم كه همواره بر اين شاگردى افتخار و مباهات داشته‏اند.

موقعيت‏سياسى نجف:

اين تحولات بزرگ علمى و فقهى،مرهون امنيت و آسايش سياسى موقتى بودكه پس از آن همه برخوردها و مبارزات نظامى و سياسى دو دولت عثمانى و ايران برسر تصاحب عراق صورت گرفته بود،و همانند عصر امام باقر(ع)و امام صادق(ع)بسيار كوتاه بود.پس از منازعات فراوان صلحى ميان دو دولت عثمانى و ايران،باميانجى‏گرى شخصيت اصلاح‏گر،عالم ربانى،شيخ موسى،نجل آل كاشف الغطاء(متوفى 1241)صورت گرفت و اسيران عراقى از ايران پس گرفته شد و زائران ايرانى به‏زيارت عتبات عاليات شتافتند.در اين رفت و آمدها،مسائل مالى و اقتصادى علماء ومراجع عاليقدر تقليد مقيم كربلا نيز ترميم گرديد و حوزه‏هاى علمىفعاليت و نشاطخود را از سر گرفتند.

دوران زندگى صاحب جواهر،بهترين و درخشان‏ترين فرصت و دوران آسايش‏فكرى بود،چون حوزه نجف از جهات مختلف سياسى،اقتصادى و اجتماعى،در يك‏آسايش و آرامش نسبى به سر مى‏برد،به حدى كه طلاب و مهاجرين و زائرين از هر سوبه آن ناحيه رو مى‏آوردند و نيازهاى فكرى و روحى خود را از خرمن علم و عرفان،واز كانون آموزش و بينش اسلامى آن سيراب مى‏ساختند.در كنار حركتها و فعاليتهاى علمى و فقهى آن،حركتها و نشاطهاى ادبى و شعرى هم شروع گرديد و شعرائى مانندشاعران خاندان آل اعسم،خاندان محى الدين، خاندان شيخ عباس و ملا على و سيدحيدر حلى،شيخ محسن خضرى،سيد جعفر حلى،سيد محمد جعفرى،سيد ابراهيم‏بحر العلوم و...پديد آمدند.اينها همه و همه از بركت امنيت وآسايش اجتماعى وسياسى نجف نشات مى‏گرفت.

محصول فقهى و علمى اين نشاطها،پديد آمدن آثار بزرگ فكرى بود كه هر كدام‏به نوبت‏خود از ذخاير فكرى و علمى اسلامى محسوب مى‏شوند،چون از آن دوران‏درخشان آثار جاودان و ماندنى فراوان باقى مانده است كه مى‏توان از كتابها وموسوعه‏هاى بزرگ فقهى مانند:كشف الغطاء،مفتاح الكرامة،رياض المسائل،مكاسب‏و...را در فقه،و در علم اصول كتابهايى مانند: قوانين،فصول،ضوابط،حاشيه معالم‏شيخ محمد تقى اصفهانى و تعليقات و شروح آن،و فرائد الاصول را ذكر نمود.ازمهم‏ترين و نفيس‏ترين اين كتابها مى‏توان جواهر الكلام شيخ محمد حسن كه در شرح‏شرائع الاسلام محقق است در فقه،و فرائد شيخ مرتضى انصارى را در اصولنام برد.

جواهر كتابى است كه از نظر دارا بودن آراء و گفته‏هاى علماء،همراه با دليلهاى‏آنان بى‏نظير است،و از نظر جامع بودن به اقوال پيشينيان و متاخرين مورد استقبال ورغبت اهل علم و پژوهندگان علم فقه بوده است.از اين نظر بارها به زيور طبع آراسته‏شده است،پنج‏بار در ايران در6 جلد با چاپ سنگى چاپ شده و در بين علماء ودانشمندان توزيع گرديده است،و اخيرا چند بار در ايران و لبنان و عراق با چاپ‏حروفى،در43 جلد تجزيه شده،در چندين هزار نسخه چاپ شده و در اختياردانشمندان اهل فن قرار دارد،و اكنون نيز در لبنان تجديد چاپ شده و با بهترين نوع‏كاغذ و جلد ارائه گرديده است.به طور كلى مى‏توان ويژگيهاى كتاب را به شرحزير بيان‏كرد:

1-جامع بودن آن به اقوال و آراء بزرگان فقه و استدلالهاى علماء و دانشمندان‏قبلى

2-تنها وجود آن در كتابخانه،فرد را از بيشتر كتابهاى فقهى غنى و بى‏نيازمى‏سازد.يك فردمجتهد وقتى آن را در اختيار داشته باشد،از اكثر كتابهاى فقهى‏استدلالى بى‏نياز است.

3-امتياز ديگر جواهر آن است كه محتوى فروع نادر فقهى است كه در اغلب‏كتابها مورد فلت‏يا بى‏توجهى قرار گرفته است.جواهر جامع مسائل اساسى و هم‏مسائل فرعى و جزئى است،پس جواهر به تمام معناى آن جواهر و درها وزبرجدهاست و رمز پايدارى و بقاء و انتشار و كثرت رغبت مردم در اين خصوصيات‏نامبرده نهفته است و هيچ امرى بدون حكمت و علت نيست و هيچ فقيهى هر چند ازنظر مالى در فقر و نيازمندى به سر ببرد،بى‏نياز از داشتن آننيست.

كتاب جواهر با آن خصوصيات نامبرده،يكى از نوادر و غرائب روزگار است كه‏عمر يك فرد با آن همه اشتغالات مرجعيت‏بايد آن چنان با بركت‏باشد كه به جمع آورى‏و تاليف چنين موسوعه و دائرة المعارف بزرگ،يك تنه قيام ورزد،چون جواهر باچاپهاى كنونى كه هر جلد بالغ بر 500 صفحه است،در حدود بيست و يك هزار وپانصد صفحه مى‏گردد و با احتساب هر صفحه در 22 سطر،در حدود 000/500 سطرمى‏باشد كه شمردن و مطالعه آن يك عمربابركتى مى‏طلبد،و نگارش آن يك عمر مؤيدمن عند الله!

او غير از جواهر الكلام،تاليفات ديگرى نيز در هر يك از موضوعات حج،خمس،زكوة،دماء ثلثه، طهارت،صلوة،فرائض،مواريث و غير اينها دارد.گاهى همه وگاهى بعضى از اينها به نام‏«نجاةالعباد»در ايران و جاهاى ديگر جهان به چاپ رسيده‏است.

اساتيد او:

او از محضر اساتيد متعددى بهره‏مند بوده است كه از ميان مشاهير آنان،مى‏توان‏به آية الله شيخ جعفر كبير كاشف الغطاء،و فرزند او آية الله شيخ موسى كاشف الغطاء،و آية الله سيد جواد عاملى صاحب مفتاح الكرامة،آية الله سيد محمد مجاهد صاحب‏مفاتيح(متوفى 1242)وتا حدى به سيد بحر العلوم اشاره كرد.

شاگردان او:

صاحب جواهر شاگردان متعددى داشته است كه در مكتب پرفيض فقهى اوتربيت‏يافته‏اند چون حوزه درسى او مركز تجمع فضلاء و دانشمندان از هر نقطه و دياربود،و در حق او گفته‏اند كه هيچ شهر شيعه نشينى وجود نداشت كه يكى از شاگردان اوبه عنوان مرجع مسائل مردم به آن نقطه نرسيده باشد.او در رعايت‏حقوق شاگردان وتكريم و تعظيم آنان،روش پسنديده اسلامى و سلوك عالى داشت.مى‏گويند:يكى ازافاضل شاگردانش به نام شيخ محمد حسن آل يس را به بغداد اعزام داشته بود تا به‏وظيفه اسلامى خويش قيام ورزد.روزى يكى از تجار بغداد سى‏هزار(بيشلك)پول‏رايج آن روز عراق از حقوق واجب دينى به نجف پيش شيخ آورده بود،و شيخ باناراحتى تمام آنها را رد كرد و فرمود:مگر شخصى مانند آل يس در بغداد نبود كه اين‏پولها را تا نجف آورده‏اى.اين عمل شيخ،حسن تاثير فراوانى در آن منطقه ايجاد كرد ومردم را به عالم شهر خويش متوجه نمود.(نظير اين موضوع در حق مرحوم آية الله‏العظمى حاج شيخ عبد الكريم حائرى مؤسس حوزه علميه قم نسبت‏به شاگرد معنويش‏آية الله آخوند ملا على معصومى(اعلى الله مقامه الشريف)در همدان نيز رخ داده است‏كه بسيار معروف است ودر شرح حال او خواهد آمد.)

گوينده اين سخن اظهار مى‏دارد كه پس از بازگرداندن تصور كردم(با توجه به‏وضع مالى آن روز صاحب جواهر)شيخ محمد حسن خودش از گرسنگى و بى‏چيزى‏از دنيا خواهد رفت،ولى لطف پروردگار آن چنان او را فرا گرفت كه دسته‏ها و گروهها وهياتها از بغداد و كربلا و ديگر مناطق اسلامى به ديدن او مى‏شتافتند و نيازمنديهاى‏حوزه را تامين مى‏نمودند.با چنين ديد اسلامى و علاقه و درايت اين چنين سنجيده بودكه صاحب جواهر شاگردان صميمى و وفادارفراوانى تربيت كرد كه از ميان جمع كثيرآنان مى‏توان افرادى مانند:

1-آية الله شيخ جعفر شوشترى

2-آية الله ميرزا حبيب الله رشتى

3-آية الله شيخ محمد حسن آل يس

4-آية الله سيد حسن مدرس اصفهانى

5-آية الله شيخ محمد حسن مامقانى

6-آية الله ميرزا حسين خليلى

7-آية الله حاج شيخ محمد حسين كاظمى

8-آية الله شيخ عبد الحسين شيخ العراقين تهرانى

و دهها تن ديگر را نام برد،و مرحوم شيخ مرتضى انصارى به عنوان تيمن وتبرك در درس او شركت مى‏جست.از درايت و كاردانى و دلسوزى او به حفظ شئون‏حوزه اسلام،اين بود كه در مرض مرگ خويش،استاد بزرگ مرحوم حاج شيخ مرتضى‏انصارى را به عنوان زعيم حوزهعلميه معرفى كرد،با آنكه آن روز شيخ مرتضى يك فردگمنامى بيش نبود.

ديدگاه صاحب جواهر نسبت‏به شيخ مرتضى:

حوزه نجف در آن روزگار با مديريت و رياست عامه دو عالم ربانى اداره مى‏شد:

شيخ على كاشف الغطاء فرزند شيخ جعفر،و مرحوم شيخ محمد حسن صاحب‏جواهر.و مرحوم شيخ مرتضى در درس كاشف الغطاء شركت مى‏جست و به تاليف وتصنيف نيز مشغول بود.پس از درگذشت آية الله كاشف الغطاء،برادرش شيخ حسن‏همراه شيخ محمد حسن صاحب جواهر حوزه را اداره مى‏كردند.با فوت شيخ حسن‏در سال‏1266 اداره تمام حوزه به صاحب جواهر منتهى گرديد.صاحب جواهر درروزهاى آخر عمر،هنگامى كه در بستر بيمارى افتاده بود،دستور داد تا مجلسى از تمام‏علماى طراز اول در حضور او تشكيل شود و شيخ مرتضى را نيز حاضر كنند،آن گاه صاحب جواهر شيخ را بر بالين خود نشاند و دستش را بر بالاى قلب خود گذاشت وگفت‏حالا مرگ بر من گوارا است و رو به حاضرين كرد و گفت:اين مرد پس از من‏مرجع شما خواهد بود.و بعد رو به شيخ كرد و گفت:تو هم از احتياطات خود كم كن،چه دين اسلام،آئين سهل و آسان است.بدين ترتيب زعامت‏حوزه علميه نجف را كه‏كوچكترين دلبستگى به آن نداشت،به شيخ مرتضى انصارى منتقل گردانيد.البته اين‏عمل مرحوم صاحب جواهر يك معرفى اجمالى و يك نوع توصيه و باز نمودن مقام‏علمى شيخ بود،وگرنه در مرجعيت،معرفى مرجع قبلى شرط نيست و فقط مى‏تواندراهگشا باشد.

نامه به سعيد العلماء و جواب ايشان:

با معرفى مرحوم صاحب جواهر و با روند تكاملى و اشتهار علمى كه شيخ درحوزه نجف پيدا كرده بود،مرجعيت و زعامت‏به او منتقل مى‏گشت،ولى او از اين امراباء داشت و قبول نمى‏كرد. نامه‏اى در اين خصوص به هم درس و هم مباحثه سابق خوددر كربلا،مرحوم سعيد العلماء مازندرانى،به مازندران نوشت و از او دعوت كرد تا به‏نجف بيايد و اين تكليف را عهده‏دار شود، اما او اين پيشنهاد را نپذيرفت و در پاسخ‏نوشت:«هنگامى كه در كربلا بودم و من و شما با هم از محضر شريف العلماء استفاده‏مى‏برديم،استفاده و فهم من از شما بيشتر بود،اما در اين مدت شما در آنجا مشغول‏تدريس و مباحثه بوده‏ايد و من در اينجا گرفتار امور و مراجعات مردمهستم.شما دراين امر از من سزاواتر هستيد.»

اين داستان،نوعى ورع و تقوى و تكليف پذيرى مردان خدا را نشان مى‏دهد كه‏چه سان از پذيرش امورى كه شائبه‏هاى ماديت و احتمال عوارض آلودگى دارد،گريزان‏بوده‏اند و در تركآن با يكديگر به مسابقه مى‏پرداختند!

او بدين ترتيب از سال‏1266 تا 1281 ه.ق،پانزده سال تمام رياست و زعامت‏علمى حوزه علميه نجف را در اختيار داشت و مردم مسلمان از او تقليد و پيروى مى‏كردند و آن چنان در عرصه فقه و اصول تبحر داشت كه با گذشت‏يك قرن و نيم ازوفات او هنوز هم تاليفاتش در فقه واصول در حوزه‏ها مورد استفاده اساتيد مى‏باشد.

حفر كانال نجف اشرف:

از ديگر آثار شيخ در راه رفاه عمومى و آسايش مردم نجف،آبيارى نجف اشرف‏و حفر كانال معروف،به نام‏«نهر صاحب جواهر»است كه از فرات تا نجف كانال بسياروسيع و عميقى بازگشود كه هزينه‏هاى بسيارى را صرف كردند تا مردم را از بى‏آبى‏نجات دادند و اجراى اين تصميم با همت جمعى از مردم نيكوكار صورت گرفت.او درپاسخ كسانى كه او را از اقدام بهچنين عمل بزرگ و پرهزينه مى‏ترساندند،گفته بود:

«اگر به اندازه ريگهايى كه از اين نهر بيرون مى‏آيد.احتياج به صرف طلا و نقره‏باشد،باز همصرف خواهم كرد و دست از اين اقدام نخواهم برنداشت.»

اين پاسخ از يك تصميم جدى و عزم بزرگ حكايت مى‏كند كه كوهها را مى‏توانداز جا بركند و گامهاى بزرگ علمى و فنى را در برمى‏گيرد كه از امثال كسانى مانندنويسنده جواهر با آن عظمت‏ساخته است.اين نهر دو سال قبل از فوت صاحب جواهربه اتمام رسيد و نجف را سيراب نمود،ولى در اثر سهل انگارى مردم رو به خرابى نهاد ودر اثر ضعف صنعت آن روز، ريگها و شنها آن را پر ساخت،تا شاگرد بزرگوارش آية الله‏سيد اسد الله اصفهانى به تعمير و مرمت آن پرداخت و شش سال تمام در تعمير وآبادانى آن وقت و مال صرف نمود،تا در سال 1288 مجددا به حالت نخستين خودبازگشت.سپس باز در اثر كوتاهى مردم،باد و طوفان آن را پرساخت و نجف مجددا به‏حال عطش خويش بازگشت.از ديگر آثار شيخ،تاسيسساختمانهاى مجاور مسجدكوفه است.

شيخ به مسجد سهله علاقه فراوان داشت و هم او بود كه حركت‏به سوى مسجدسهله را چهارشنبه شبها،پايه‏گذارى نمود و جمعى از شاگردانش با او حركت مى‏كردندو شب را درآنجا بيتوته و عبادت مى‏نمودند و احداث اين ساختمان در رابطه با اين برنامه‏ها بود.

او با شاگردان و اصحاب خود با عطوفت و مهربانى كامل رفتار مى‏نمود و نسبت‏به آنانهمانند پدر مهربان بود.

گفتار ديگران درباره او:

بيشتر علماء و مورخين كه در مورد رجال نامى اسلام قلم زده‏اند،در حق اومطالبى گفته‏اندكه به عنوان نمونه به چند نفر از آنان اشاره مى‏گردد:

مرحوم محدث نورى درباره او گويد:

«شيخ محمد حسن صاحب جواهر،شخصيتى است كه رياست اماميه در عصرخويش به او منتهى گرديد و كتاب او نظير و همانند ندارد و در اسلام كتابى همانند آن‏در حلال و حرامنوشته نشده است.

مرحوم شيخ عبد الحسين تهرانى،استاد نورى(ره)گفته است:«اگر مورخ زمان‏صاحب جواهر، تصميم گيرد كه حوادث عجيبه آن زمان را ثبت اوراق نمايد،هر آينه‏عجيب‏تر از تصنيفكتاب‏«جواهر الكلام‏»چيز ديگرى را سراغ نتواند كرد.»

وفات او:

وفات صاحب جواهر،در اول شعبان سال‏1266 هجرى قمرى در نجف اشرف‏واقع شد و در مقبره‏اى كه هم اكنون به نام او معروف است،مدفون گرديد.سيد حسين‏بروجردى ازتلامذه‏اش،در باب او گويد:

ثم محمد حسن بن الباقر شيخ جليل صاحب الجواهر منه استفدنا برهة مما سلفكان وفاته‏«علا ارض النجف‏»

(جمله‏«علا ارض النجف‏»1266)

(ترجمه:سپس محمد حسن فرزند باقر،شيخ بزرگوارى است صاحب كتاب‏«الجواهر».از او مدتى از دوران گذشته را استفاده نموديم.تاريخ وفات او،جمله‏«بر سرزمين نجف برترى جست‏»است.)سيد حسين آل بحر العلوم كه از حاضرين تشييع جنازه صاحب جواهر بوده،درماده تاريخ وفاتش گويد:

تبكيه شجوا و تنعاه مؤرخة«ابكى الجواهر هما فقد ناثرها»

(جمله‏«ابكى الجواهر هما فقد ناثرها»1266)(ترجمه:با سوز دل در مرگ او مى‏گريى،و با حالعزا تاريخ او را مى‏نويسى كه‏فقدان جواهر گرد آورنده آن را به گريه واداشت.)

شيخ عبدالحسين مؤلف آثار الشيعة الاماميه كه نوه صاحب جواهر است،درتاريخ وفات جدمذكورش انشاء نموده و بر لوح قبرش ثبت‏شده است:

ذا مرقد الحسن الذات الذى دفنت اسرار احمد فيه بل سرائره اودى و قد ايتم الاسلام ارخه«بين الانام يتيمات جواهره‏»

(جمله‏«بين الانام يتيمات جواهره‏»1266)

(ترجمه:اين مرقد حسن است،فردى كه اسرار احمد(ص)،بلكه مكنونات‏پنهانى او در او مدفون شده است.با رفتن او اسلام يتيم شد،ولى در بين مردم درهاى‏جواهر او هنوز موجوداست.) (2)

پى‏نوشتها:

1- آشنايى با علوم اسلامى،ص 308.

2- شرح حال او در كتابهاى:نظم اللئالى،تاليف سيد مهدى هندى- تكملة امل الآمل،سيد حسن صدر،نخبة‏المقال،سيد حسين بروجردى- روضات الجنات سيد محمد باقر خوانسارى، ص 181- مستدرك‏الوسائل،ميرزا حسين نورى،قصص العلماء،ميرزا محمد تنكابنى- نجوم السماء،مولا محمد على،ص‏409- ماثر و آثار،ص 135- ريحانة الادب،ج‏3،ص‏357- فوائد رضويه، ج 2،ص 452- الكنى والالقاب،تاليف شيخ عباس قمى- اعلام الشيعه و الكرام البررة في القرن الثالث‏بعد العشرة،ص 310- الذريعه،ج 5،ص 155- ماضى النجف و حاضرها،شيخ جعفر محبوبه،ج 2،ص 138- پيشگفتار چاپ‏جديد جواهر به قلم آية الله محقق محمد رضا مظفر آمده است.طالبين مى‏توانند مطالب بيشترى را از اين‏منابع در مورد اين فقيد علم و ادباسلامى استفاده كنند.

 
 

کلیه حقوق این سایت محفوظ می باشد.

طراحی و پیاده سازی: GoogleA4.com | میزبانی: DrHost.ir

انهار بانک احادیث انهار توضیح المسائل مراجع استفتائات مراجع رساله آموزشی مراجع درباره انهار زندگینامه تالیفات عربی تالیفات فارسی گالری تصاویر تماس با ما جمادی الثانی رجب شعبان رمضان شوال ذی القعده ذی الحجة محرم صفر ربیع الثانی ربیع الاول جمادی الاول نماز بعثت محرم اعتکاف مولود کعبه ماه مبارک رمضان امام سجاد علیه السلام امام حسن علیه السلام حضرت علی اکبر علیه السلام میلاد امام حسین علیه السلام میلاد حضرت مهدی علیه السلام حضرت ابالفضل العباس علیه السلام ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ به احکام شرعی مشاوره از طریق اینترنت استخاره از طریق اینترنت تماس با ما قرآن (متن، ترجمه،فضیلت، تلاوت) مفاتیح الجنان کتابخانه الکترونیکی گنجینه صوتی پیوندها طراحی سایت هاستینگ ایران، ویندوز و لینوکس دیتاسنتر فن آوا سرور اختصاصی سرور ابری اشتراک مکانی colocation